نظرخواهی گزارشگران
از فعالین سیاسی درباره اوضاع کنونی
لطفا و برای آشنائی خوانندگان خود را معرفی نمائید.
پاسخ:
من بهروز شادیمقدم معتقد به مارکسیسم و دارندۀ وبلاگی به نام اکتبر میباشم
اعتراضات خیابانی که نزدیک به یک سال پیش شروع شد امروزه بطور محسوسی فروکش کرده است و یا به تعبیری شکل عوض کرده است و در مناسبت های مختلف انجام میپذیرد.بطور کلی و درحال حاضر وضعیت این جنبش عمومی را چگونه ارزیابی میکنید؟
پاسخ:
وضعیت سیاسی سالهای اخیر درایران همراه با اعتراضات خیابانی بطور واقعی و با در نظر گرفتن جوانب مختلف این اعتراضات، انعکاس سیاسی بلفعل درون جامعه است که در آن پراکندگی،بی سازمانی و عدم رهبری این مبارزات از طرف جریانات و نیروهای سوسیالیست ، آزادیخواه و مترقی که باید در آن سهم اصلی را داشته باشند و ندارند و تسلط شعارها و آلترناتیو بورژوایی در این جنبش چشم گیر و نمایان است .
اعتراضات خیابانی و جنبش عمومی یک سالۀ اخیر و دلیل فروکش کردنش را بایددرخصلت این نوع اعتراضات و جنبش های خود به خودی دید وجستجو کرد.جنبشی که از طرف اقشار میانی جامعه هر ازچند گاه رخ میدهد بدلیل ناپیگیری،خصلت نوسانی و طبقاتی آنها و از طرف دیگر شرکت توده ها به شکل پراکنده و بدون هیچ رهبری و سازماندهی یکی از جلوه هایش همین اوج و فرود های ناگهانی و تند میتواند باشد.
آیا خشونت اعمال شده از سوی حاکمان در برابر اعتراضات مسالمت آمیز مردم که منجر به کشته شدن دهها نفر و صدها زخمی و بازداشتی دیگر شده است میبایستی همچنان و همواره با پاسخی مداراطلبانه روبرو گردد؟
پاسخ:
طبعا هرگونه مدارا، مسالمت و نرمشی درقبال خشونت های اعمال شده از سوی حکومت هایی چون رژیم اسلامی ایران،سبب خشونت بیشتر حکومت و ضربه پذیری زیادتر جنبش خواهد شد.حکومت ایران هم را میداند . متوجه است برای آنکه نیفتد باید حمله کند و خشونت به خرج دهد .زندانی کند ، شکنجه نماید،چوبه های دار برقرارکند ،اعدام کند و قتل عام نماید.
بنظر شما پاشنه آشیل جمهوری اسلامی کدام است؟ آیا با تمرکز مبارزات مردمی بر نقطه ضعف های رژیم میتوان نتایج موثرتری حاصل کرد؟
پاسخ:
پاشنه آشیل هرحکومت و نظامی در شرایطی مشابه شرایط کنونی رژیم اسلامی ایران، آلترناتیو و بدیل قوی و موثری است که در مقابلش قراربگیرد.وقتی این پاشنه آشیل حکومت(در صورت وجود داشتنش، یعنی آلترناتیو)که در واقع باید اکنون پاشنه آشیل اپوزیسیون هم نامیدش،فعلاً وجود ندارد، مبارزات و اعتراضات به شکلی پیش میرود که میبنیم .
بدون حزب و امکان سازماندهی مبارزات مردم ،بدون داشتن رهبری مؤثر و تعیین کننده در جنبش خطر آنچنانی جهت سرنگونی، حکومت را تهدید نمیکند و بدتر از همه و به صورتی غیر متعارف، اپوزیسیون اصلی این حکومت در صحنۀ مبارزۀ کنونی و در اعتراضات اخیر بخشی از خود رژیم را تشکیل میدهد(جریان موسوی و کروبی) واین مسئله را مقداری تراتژیک کمیک کرده است !یعنی در صورت پیروزی این جریان در اصل مسئله که حاکمیت اسلام سیاسی و جمهوری اسلامی بر جامعۀ ایران هست و میباید نباشد،تغیری حاصل نخواهد شد و حکومت همچنان برجا خواهد ماند و فقط جابجایی در جناح های رژیم صورت خواهد گرفت . همراه با تغیراتی شاید در دولت داری نظام و بعضی رفرم های سطحی در سیاستهایش بنا به مصلحت روز .
کاستی های جنبش خیابانی کدامند؟
پاسخ:
بزرگترین کاستی و کمبود این جنبش همان عدم وجود صف مبارزاتی و جنبش های رادیکال کارگری و غیاب احزاب و جریانات کمونیستی با پلاتفرم و شعارهایشان میباشد.
نقش ایرانیان خارج از کشور در حمایت از مردم را چگونه دیدید؟
پاسخ:
آنجایی که ایرانیان خارج از کشور به مثابه بخشی از اپوزیسیون و در حمایت ازجنبش برحق مردم ایران درمقابل رژیم ظاهر میشوند،نقش شان مثبت و مؤثر بوده و هست، ولی آنجایی که متأسفانه حمایت فعال و وسیع ایرانیان خارج از کشور را شامل میشد(یعنی طرفداری از سبز ها) نقش شان منفی و به مثابه ابزاری در دست اسلام و نیرویی در خدمت سرمایه داری قرار گرفتند و باید با این بخش از اپوزیسیون خارج از کشور و سیاست هایش مرزبندی و به افشای اهداف و برنامه هایشان پرداخت .
تا کنون صدها شعار از سوی معترضین به جمهوری اسلامی طرح شده است.کدامیک از شعارها را گویای سطح مبارزات مردمی میدانید؟
پاسخ:
نمیشود با توجه به ناهمگونی و شرکت اقشار و طیف های مختلف و زیادی که با اهداف و آرمانهای متفاوت در این جنش و حرکتها شرکت داشتند، شعار داده شدۀ خاصی که گویای سطح این مبارزات باشد را نشان داد.اما بهتراست گفته شود که لازم ترین و درستترین شعار درسطح مبارزات کنونی مردم ایران همان شعار پیش بسوی انقلاب سوسیالیستی و برقراری جامعه ای برابر و آزاد میتواند باشد.
صرفنظر از اینکه شما بعنوان مخاطب این نظرخواهی خود را در محدوده فعالین چپ تعریف میکنید یا نه ،جایگاه جنبش چپ را در جنبش عمومی مردم کشورمان چگونه ارزیابی میکنید؟
پاسخ:
اگر بخواهیم جایگاه چپ را به صورت واقعی و مؤثر در جنبش عمومی کنونی مردم ایران ارزیابی کنیم و بدانیم،میشود گفت که این چپ نه نقشی آنچنانی در آن داشته و نه جایگاه خاص و موثری در آن دارد.
کاستی های جنبش خیابانی طیف رهبری کننده این جنبش را چگونه معرفی میکنید؟
پاسخ:
جنبش های اخیر در ایران را به طور کلی به دو بخش میتوان تقسیم کرد.که این تقسیمبندی شامل رهبری آن هم خواهد شد.یکی جنبش اصلاح طلبی به رهبری اشخاصی امثال موسوی و کروبی، که در توهم آفرینی و به کجراه بردن جنبش های اخیر سهم عمدهای داشتند و دیگری اعتراضات و مبارزات حق طلباۀ مردم جامعه بود که بدون رهبری مشخص و با شعارهای پراکنده و در هیاهوی جنب و جوش اصلاح طلبان صدایش گم شد و خواسته هایشان کمتر به گوش رسید و حرکت و اعتراضشان بدلیلی که بالا گفته شد چشم گیر نبود.درنتیجه این بخش از اعتراضات در واقع بدون رهبری و به صورت خود به خودی پیش رفت و اشکال عمدهاش همان عدم رهبری بود.
جمهوری اسلامی در پی اعدام بسیاری از دستگیرشدگان اعتراضات اخیر است و در امتداد آن تصفیه حساب با بسیاری که قبل از آغاز این اعتراضات در بازداشت بسر میبرند. چگونه میتوان کشتار زندانیان سیاسی را متوقف کرد؟
پاسخ:
قطعا موثرترین و اصلیترین عامل برای جلوگیری از جنایات و هرگونه کشتار از طرف این حکومت رشد و پیشروی جنبش رادیکال و سوسیالیستی و به ضعف کشاندن دشمن تا مرحلۀ سرنگونیش میباشد.در غیر اینصورت رژیم برای بقای ننگینش و زهر چشم گرفتن از مبارزین و توده های بستوه آمده به تعرضات بیشتر و ادامۀ اعدام ها و کشتار هایش خواهد پرداخت.بسیج افکار عمومی دنیا بر علیه جنایات حکومت، تبلیغات و افشاگری هم میتواند تا حدی تأثیر داشته باشد،اما تعیین کننده نیست.عامل تعیین کننده همان توازن قوا و قدرت صف آزادیخواهی در مقابل رژیم خواهدبود .
آیا ناگفته ای دارید؟
پاسخ:
بخشی از چپ ایران که از سر ناتوانی و ناچاری در رویداد های اخیر،در بهترین حالت شیفتۀ جنبش طبقات دیگر شده و به دنبال آن جنبش ها روان است و بدتر از آن به دفاع از جنبش اصلاح طلبی (آنهم نوع حکومتی آن) که بخشی از رژیم راه انداخته ( جریان موسوی و کروبی) پرداخته و زیر پرچم اصلاحات و رفرم سینه میزد و این در حالی است که در این اعتراضات نه از صف کمونیستها و نه از طبقۀ کارگر خبری هست و حتی خود این چپ هم در آن نقشی ندارد و این سیاست زبوبانه و حقیرانه آنان را به دنباله روان سرمایه و به جریانات مدافع طبقات دیگر درعمل تبدیل کرده و در واقع بار دیگر نشان دادند که این مدعیان به ظاهر کمونیست به مارکسیسم و سیاست هایش هیچ ربطی ندارند.
اعتصاب عمومی مردم کردستان در اعتراض به اعدام پنج تن از زندانیان سیاسی در هفتۀ اخیر و فراخوان و پشتیبانی شماری از احزاب و سازمانهای چپ در این رابطه چشم انداز و دگرگونی را در روند مبارزات آزادیخواهانۀ مردم نشان داد که با فعالیت بیشتر کمونیستها در این مبارزات و سراسری کردن آن میتواند نویدبخش دور دیگری از جنبش آزادیخواهی و رادیکال در مقابل حکومت منفور ایران باشد.
با سپاس از شما
:منهم از شما بابت این نظرخواهی تشکر میکنم
گزارشگران