به نظر هانا آرنت فیلسوف آلمانی، نظامهای توتالیتر در طول حیات خود سه فاز دارند.
در فاز اول اکثریت مردم سرمست از ایدئولوژی به دنبال رهبران خود راه میافتند، انگار بهشت گمشده خود را یافتهاند. ایدئولوژی را دربست میپذیرند و خواهان کوچکترین تغییری در آن نیستند.
در فاز دوم واقعیات چهره خود را نشان داده و هیچ کدام از وعدههای فریبنده رهبران تحقق نیافته است. مردم از نظام دلزده و مایوس میشوند. در این فاز گروهی به فکر اصلاحات میافتند ولی به دلایل متعدد از جمله این که اصول ایدئولوژی را نمیتوان تغییر داد، اصلاحات راه به جایی نمیبرد.
فاز سوم، فاز نهایی نظامهای توتالیتر است. در این فاز متولیان تمامیت خواه سعی میکنند از خشونت عریان استفاده کنند. از بین همفکران سابق، هر کس با آنها کوچکترین زاویهای داشته باشد را از دایره خودیها میرانند. تصفیههای گسترده شروع میشود و دایره خودیها کوچک و کوچکترو ناکارآمدیها عمیقتر و تعداد مخالفین بیشتر و بیشتر میشود و نهایتاً سیل اعتراضات میآید و همه چیز را با خود میبرد..