ازشعله ورکردن آتش جنگ خودداری کنید
جنگ برای اکثریت اهالی فاجعه آفرین وبرای اقلیت لاشخوران جنگی ارمغان آور
ننگ ونفرت بر جنگ افروزان وجنایتکاران جنگی
گسترده ترومستحکمترباد همبستگی اکثریت اهالی جامعه بمثابه قربانیان جنگ آمریکا-اسرائیل وایران و جنگ چهل اندی ساله اقلیت درقدرت حکومت اسلامی درايران
- اعتراض جمعی از زنان بلوچستان نسبت به یورش وحشیانه نیروهای سرکوب دستگاه رهبری به روستای گونیچ با راهپیمایی ،تجمع مقابل فرمانداری خاش و دیوارنویسی بدنبال جان باختن یکی دیگر از زنان این جنایت
- تجمع اعتراضی اهالی شهر دررود نسبت به قطی آب شرب مقابل ساختمان شهرداری این شهر دراستان خراسان رضوی
- پاسخ به فداکاری های شبانه روزی کادردرمان کشور:
احضار به دادسرای 2 پرستار حق طلب مشهد بدنبال شکایت دانشگاه علوم پزشکی مشهد بدلیل انتشار یک بیانیه
- اعتراض نیروهای بهداشتیار لاروکش پلان و عورکی دانشگاه علوم پزشکی چابهار نسبت به نداشتن قراردادکاری،عدم برخورداری از بیمه وعدم پرداخت بموقع حقوق
- ادامه کمک های خودجوش جمعی ازاهالی زاهدان به افغانستانی های محصور در اردوگاه الغدیر زاهدان
- ادامه کمک های خودجوش جمعی ازاهالی سیستان وبلوچستان با توزیع آب و نان بین افغانستانی های محصور در اردوگاه مرزی میلک واقع در شهرستان هیرمند
- بیانیه تشکل های مستقل پیرامون اخراج مهاجران افغانستانی
جاسوسان در میان افراد و نهادهای حکومتی لانه کرده اند، فرافکنی نکنید!
- بیانیهی کانون نویسندگان ایران دربارهی آنچه بر زندان اوین رفت
- بیانیه جمعی از سازمان های مردم نهاد در دفاع از حسین میر بهاری
جای فعال اجتماعی،زندان نیست!
حسین میر بهاری را آزاد کنید.
- محمد حبیبی/معلم کنشگر:
در یک ماه اخیر، دو بار صفحهام در اینستاگرام بسته شد؛ هر دو بار بعد از انتشار پستی انتقادی علیه جریان راست افراطی/پهلوی.
- فوت اشکان حنیفی در دادسرای قروه هنگام اعتراض به بازداشت مادرش(زینا فریدونیان)
*******
*اعتراض جمعی از زنان بلوچستان نسبت به یورش وحشیانه نیروهای سرکوب دستگاه رهبری به روستای گونیچ با راهپیمایی ،تجمع مقابل فرمانداری خاش و دیوارنویسی بدنبال جان باختن یکی دیگر از زنان این جنایت
روز جمعه 13 تیربدنبال جان باختن لال بی بی بامری یکی از زنان مجروح یورش وحشیانه نیروهای سرکوب دستگاه رهبری به روستای گونیچ، جمعی از زنان بلوچستان با راهپیمایی ،تجمع مقابل فرمانداری خاش و دیوارنویسی اعتراضشان را بنمایش گذاشتند.
به گزارش منابع خبری محلی،این زنان شعارهای«مرگ بر رژیم بچهکش»،«لالی کشته شد»، «لالی مرگت فراموش نشدنیست»، «ما نه میبخشیم، نه فراموش میکنیم»و... سر دادند و اقدام به دیوار نویسی علیه حکومت اسلامی کردند.
زنان شرکتکننده در این اعتراضات خواستار محاکمه آمران و عاملان این جنایت شدند.
در همین رابطه:مرگ و مصدومیت 12 زن بدنبال یورش وحشیانه نیروهای سرکوب دستگاه رهبری به روستای گونیچ شهرستان خاش
روزسه شنبه 10 تیر، نیروهای سرکوب دستگاه رهبری به روستای گونیچ شهرستان خاش دراستان سیستان وبلوچستان حمله کردند وبسوی اهالی بی دفاع آتش گشودند.این اقدام ددمنشانه موجب مرگ یک زن 40 ساله بنام خانبیبی بامری بهدلیل اصابت گلوله شد ودستکم 11 زن دیگربشدت مجروح شدند.
به گزارش منابع خبری محلی،این یورش که از ساعت 5 صبح آغاز و تا 10صبح ادامه داشت، با ادعای بازداشت «عناصر مسلح مخالف نظام» انجام شد؛ اما به گفته ساکنان محلی، هیچ مرد یا فرد مسلحی در روستا حضور نداشته و عملیات صورتگرفته بر اساس اتهاماتی بیاساس و نادرست بوده است.
در جریان این حمله، نیروهای سرکوبگر دستگاه رهبری بدون هشدار قبلی به سوی خانههای مردم و زنانی که به رفتار خشونتبار نیروها اعتراض داشتند تیراندازی کردند که در نتیجه آن، یک زن کشته و 11 زن دیگر بهشدت مجروح شدند. فضای ترس و وحشت شدیدی در روستا حاکم شد و کودکان و زنان دچار اضطراب و رعب شدهاند.
*تجمع اعتراضی اهالی شهر دررود نسبت به قطی آب شرب مقابل ساختمان شهرداری این شهر دراستان خراسان رضوی
روز جمعه 13 تیر، اهالی شهر دررود در شهرستان زبرخان برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به قطی آب شرب مقابل ساختمان شهرداری این شهر دراستان خراسان رضوی زدند.
*پاسخ به فداکاری های شبانه روزی کادردرمان کشور:
احضار به دادسرای 2 پرستار حق طلب مشهد بدنبال شکایت دانشگاه علوم پزشکی مشهد بدلیل انتشار یک بیانیه
روزجمعه 13 تیر،خبر احضار به دادسرای 2 پرستار حق طلب مشهد بدنبال شکایت دانشگاه علوم پزشکی مشهد بدلیل انتشار یک بیانیه ،رسانه ای شد و بدینترتیب سرکوبگران دستگاه رهبری به فداکاری های شبانه روزی کادردرمان کشورپاسخ دادند.
*اعتراض نیروهای بهداشتیار لاروکش پلان و عورکی دانشگاه علوم پزشکی چابهار نسبت به نداشتن قراردادکاری،عدم برخورداری از بیمه وعدم پرداخت بموقع حقوق
روزسه شنبه 10 تیر، نیروهای بهداشتیار لاروکش پلان و عورکی دانشگاه علوم پزشکی چابهاربا 7 سال سابقه ماری اعتراضشان را نسبت به نداشتن قراردادکاری،عدم برخورداری از بیمه وعدم پرداخت بموقع حقوق،رسانه ای کردند.
آنها به خبرنگاریک رسانه محلی گفتند:با وجود هفت سال فعالیت در شرایط طاقتفرسای اقلیمی، محیطهای آلوده و تماس مداوم با مواد شیمیایی، تاکنون هیچگونه بیمهای برای آنان لحاظ نشده و مسئولان دانشگاه علوم پزشکی چابهار نیز از عقد قرارداد قانونی با این کارگران امتناع کردهاند.
یکی از این کارگران نیزگفت:در گرمای 45 درجه، در مسیرهای روستایی سختگذر با حشرات ناقل بیماری کار میکنیم، اما حقوقمان ماههاست پرداخت نشده و هیچ نوع بیمهای هم نداریم. از نظر قانونی و انسانی، این شرایط ظلم آشکار است.
خاطرنشان می شودکه که نیروهای بهداشتیار نقش مؤثری در کنترل بیماریهای واگیر، از جمله مالاریا و تب دنگی در جنوب بلوچستان دارند. با این وجود، مسئولان مربوطه نهتنها اقدامی برای بهبود وضعیت معیشتی آنها نکردهاند، بلکه با تأخیرهای چندماهه در پرداخت حقوق و عدم تأمین بیمه درمانی، امنیت شغلی این نیروها را نیز به خطر انداختهاند.
*ادامه کمک های خودجوش جمعی ازاهالی زاهدان به افغانستانی های محصور در اردوگاه الغدیر زاهدان
روز جمعه 13 تیر، جمعی ازاهالی زاهدان به کمک های خودجوش به افغانستانی های محصور در اردوگاه الغدیر زاهدان مبنی برتوزیع آب معدنی، نان، هندوانه و گوجه در بین آنها ادامه دادند.
یکی از جوانان حاضر در این حرکت انساندوستانه به یک منبع خبری محلی گفت: وضعیت داخل اردوگاه الغدیر بسیار فاجعهبار است. بسیاری از مهاجران حتی به آب آشامیدنی دسترسی ندارند و تراکم جمعیت و نبود امکانات بهداشتی ما را به یاد شرایط جنگزده در غزه میاندازد.
به گزارش همین منبع،در حالیکه عصر روز پنجشنبه 12 تیرهمزمان با تعطیلات رسمی، شماری از مهاجرانی که بهصورت خودمعرف به اردوگاه الغدیر مراجعه کرده بودند بهطور موقت مرخص شدند، اما همچنان حدود 9 هزار مهاجر در این اردوگاه در شرایط سخت و غیرانسانی نگهداری میشوند.
*ادامه کمک های خودجوش جمعی ازاهالی سیستان وبلوچستان با توزیع آب و نان بین افغانستانی های محصور در اردوگاه مرزی میلک واقع در شهرستان هیرمند
تصاویر ارسالی از اردوگاه مرزی میلک واقع در شهرستان هیرمند نشان میدهد که صدها نفر از اتباع افغانستان که در آستانه ردمرز قرار دارند، در شرایطی بسیار سخت و غیرانسانی نگهداری میشوند.
به گزارش یک منبع خبری محلی،در این اردوگاه، افغانستانی هابدون دسترسی به آب آشامیدنی، غذا و امکانات اولیه بهحال خود رها شدهاند و شرایط انسانی آنها بهشدت بحرانی توصیف شده است و گرمای طاقتفرسای منطقه وضعیت را برای این مهاجران، بهویژه زنان و کودکان، دشوارتر کرده است.
در واکنش به این شرایط، گروهی از اهالی سیستان و بلوچستان از مناطق مرزی، با هماهنگی میان خود اقدام به تهیه و توزیع اقلام ضروری کردهاند. یکی از فعالان حاضر در محل گفت:با همکاری دوستان و مردم، دو تانکر پنجهزار لیتری آب به اردوگاه منتقل کردیم. مردم اینجا از شدت تشنگی و گرسنگی واقعاً اذیت بودند اما حالا کمی اوضاع بهتر شده.
درهمین رابطه:کمک های خودجوش جمعی از جوانان زاهدان به افغانستانی های محصور در اردوگاه الغدیر زاهدان
روز پنج شنبه 12 تیر، جمعی از جوانان زاهدان 250 قرص نان گرم و 18 قالب یخ تهیه وبدست افغانستانی های محصور در اردوگاه الغدیر زاهدان، رساندند.
به گزارش یک منبع خبری محلی، با توجه به شرایط اسفناک در اردوگاه الغدیر زاهدان و جمعیت هزاران نفری افغانستانی های محصور درآن،این کمک بسیار ناچیز است.
بنا بهمین گزارش،شرایط در اردوگاه الغدیر بسیار بحرانی است و هم اکنون مهم ترین نیازها، آب، یخ، نان و لوازم بهداشتی به خصوص برای زنان است.
این جوانان زاهدانی از دیگر اهالی خواستند تا نسبت به تهیه امکانات حیاتی و لازم برای افغانستانی های محصور در اردوگاه الغدیر زاهدان اقدام کنند تا از یک فاجعه انسانی جلوگیری شود.
با توجه به موج اخراج افغانستانی ها با دستور وزارت کشور، جمهوری اسلامی هیچگونه تمهیداتی در اردوگاه ها برای آنها اتخاذ نکرده است.
*بیانیه تشکل های مستقل پیرامون اخراج مهاجران افغانستانی
جاسوسان در میان افراد و نهادهای حکومتی لانه کرده اند، فرافکنی نکنید!
جمهوری اسلامی در سیاستی بغایت نژادپرستانه و ضد مردمی، پس از جنگ ۱۲ روزه و آتش بس میان ایران و اسرائیل، فرصت را مغتنم شمرده و موج جدیدی از اخراج مهاجران افغانستانی را به شکل گسترده آغاز کرده است.
این مهاجران که اکثریت قاطع آنها کارگران و زحمتکشان هستند، از سر ناچاری و استیصال و برای نجات جان خود و خانواده شان، مجبور به ترک وطن شده اند. حضور اکثریت آنها در ایران مترادف است با سخت کوشی و انجام مشاغلی پست، طاقت فرسا و غیر ایمن و زیستن در محلات حاشیه ای با پایین ترین استاندارد زندگی که همواره با تحقیر، تبعیض و زورگیری روبرو هستند. این سرنوشت تلخ، سال هاست که از سوی حکومت های مرتجع و امپریالیست های تجاوزگر برای آنها تدارک دیده شده و حاصلی جز کشتار، آوارگی، فقر و حقارت برای آنها وجود نداشته است. مهاجران زحمتکش افغانستان «هم در عزا و هم در عروسی سر بریده می شوند». این سرنوشت محتوم انسان هایی است که «افغانی» بودن آنها توسط حکومت ها جرم تلقی می گردد. آوارگی، بی خانمانی و بی هویتی را غارتگران و آدم کشان برای آنها رقم زده اند و آنها هیچ نقشی در انتخاب این زندگی نداشته اند. بخشی از همین آدم ها با وعده سرپناه و کارت اقامت و آرامش موقت، مجبور شدند با به جان خریدن مرگ در جبهه های جنگی سوریه زیر نام لشکر فاطمیون و اجیر شدن برای طعمه های جنگی به پیاده نظام سپاه قدس تبدیل شوند و اکنون نیز با سیاست مهاجر ستیزانه و نژاد پرستانه، صدها هزار تن افغانستانی «مجاز و غیر مجاز» از مرزها اخراج می شوند (در رسانه های وابسته به جمهوری اسلامی از اخراج دست کم پانصد هزار افغانستانی سخن گفته شده است). رد مرز برای مهاجران افغانستانی به معنی دست شستن از زندگی حقیرانه ای است که سالها به بهای بردگی و جان کندن برای امنیت و نجات از مرگ آن را مهیا کرده بودند. اکنون فرصت طلبان حکومتی برای پرده افکندن بر شکست خویش، دیوار کوتاه مهاجران را وثیقه توجیه برتری نظامی اسرائیل قرار داده اند و ضعف خود را با فرافکنی و دروغگویی به حساب جاسوسی آنها برای موساد قلمداد می کنند. کشف جاسوسان در این ابعاد وسیع، مضحکه ای است که مکمل پروژه مختنق کردن جامعه و در تدوام سیاست سرکوب می باشد. زهی وقاحت و بی شرمی برای کسانی که بی پرنسیپی و فساد حاکمیت خود را که جاسوسان نفوذی اسرائیل و غیره در مهمترین مراکز آن لانه کرده اند، با جاسوس خواندن کارگر افغانستانی پرده پوشی می کنند. این از اعجاز های حاکمیتی است که به بهای سیاست نژاد پرستانه و ضد انسانی، جاسوسان اصلی را تبرئه می نمایند. ما تشکل های امضا کننده این بیانیه، سیاست های مهاجرستیزانه و ضد بشری رژیم را محکوم کرده و خواهان توقف این توحش آشکار و به رسمیت شمردن حقوق انسانی مهاجران افغانستانی هستیم.
زنده باد اتحاد بینالمللی مردم زحمتکش ایران و افغانستان.
۱۳ تیرماه ۱۴۰۴
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
کارگران بازنشسته خوزستان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
گروه اتحاد بازنشستگان
*بیانیهی کانون نویسندگان ایران دربارهی آنچه بر زندان اوین رفت
در پی حملهی جنایتکارانه و تجاوز آشکارِ رژیمِ انسانستیز ِ اسراییل به خاک ایران و کشتار شهروندان بیدفاع، زندان اوین و محلات پیرامون آن نیز مورد هدف و بمباران و مآلاً تخریب شدید قرار گرفت و تلفات انسانی و مالی جبرانناپذیری برجای گذاشت.
جدای از اینکه بر اساس میثاقها و قوانین بینالمللی موجود، حمله به اماکن غیرنظامی نظیر بیمارستانها، مدارس، دانشگاهها، محیطهای مسکونی و زندانها ممنوع است و در شمول جنایات جنگی جای میگیرد و نیز سکوت سنگین و أسفبار ِ اکثریت قریب به اتفاق کشورها در این خصوص جای سوال و بررسی دارد، واکنش حاکمیت در انتقال غیر انسانی و توأم با ایذاء و تحقیر زندانیان زندان اوین به زندانهایی فاقد استانداردهای لازم در جنوب تهران نظیر "قرچک" و "تهران بزرگ" ، این گمان را تقویت میکند که حاکمیت در صدد انتقامگیری و کینجویی از مخالفان سیاسی و عقیدتی خود در شرایط غبارآلود و نابهنجار فعلیست و اینگونه تاریخ سیاه دههی شصت را تداعی و تکرار میکند.
گفتنیست اخبار انتشار یافته دربارهی شرایط نگهداری زندانیان منتقل شده به ویژه زندان قرچک، خبر از وضعیتی غیرانسانی و تحملناپذیر میدهد که سلامت و جان زندانیان را نیز بهشدت تهدید میکند.
کانون نویسندگان ایران ضمن محکومکردن حملهی تجاوزگرانه و جنایتکارانهی رژیم اسراییل به ایران بهطور عام و به زندان اوین بهطور خاص ، و ابراز نگرانی شدید نسبت به سرنوشت نامعلوم همهی مصدومان و مجروحان این حملهی جنایتکارانه، و اعتراض اکید به انتقال غیرانسانی و تحقیرآمیز زندانیان اوین به زندانهایی فاقد امکانات اولیه و در خور شأن انسان، خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط همهی زندانیان سیاسی و عقیدتیست که پیشتر با اتهامهایی واهی و پروندهسازیهایی ساختگی به حبس و تعزیر محکوم شدهاند و صراحتاً اعلام میکند که مسئولیت جان همهی زندانیان و تمامی عواقب و عوارض این امر، بر عهدهی کلیهی مقامات حاکمیتی و قضایی جمهوری اسلامی خواهد بود.
۱۳ تیرماه ۱۴۰۴
کانون نویسندگان ایران
*بیانیه جمعی از سازمان های مردم نهاد در دفاع از حسین میر بهاری
جای فعال اجتماعی،زندان نیست!
حسین میر بهاری را آزاد کنید.
ما، جمعی از تشکلها و فعالان حوزه حقوق کودک، با نگرانی عمیق نسبت به بازداشت امیرحسین میربهاری، فعال پرتلاش و شناختهشده حقوق کودک، خواستار آزادی فوری او هستیم.
امیرحسین میربهاری، از بنیانگذاران جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان، سالها از عمر خود را وقف دفاع از حقوق کودک، بهویژه کودکان کار و محروم، کرده است. او با حضور داوطلبانه در مناطق کمبرخوردار تهران، در کنار کودکانی قرار گرفته که از حق آموزش، امنیت و بازی محروم بودهاند. حضور مؤثر و انسانی او، نه تنها آموزش، بلکه امید و اعتماد را برای بسیاری از کودکان به همراه داشته است.
محبوبیت او نزد کودکان، که با صمیمیت «عموحسین» صدایش میزنند، نشان از پیوندی عمیق، واقعی و تأثیرگذار دارد؛ پیوندی که حاصل سالها همراهی، گوش سپردن و تلاش بیوقفه برای بهبود شرایط زندگی آنان است.
در شرایطی که جامعه ما با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی گستردهای روبهروست، و همچنین در شرایط بحرانهای ناشی از جنگ علیه ایران که کشور نیاز به همبستگی بیشتری دارد، حضور افراد دغدغهمندی چون میربهاری، بیش از هر زمان دیگری ضروری و حیاتی است. بیتردید، سازمانهای مردمنهاد و کنشگران مدنی، نقش اساسی در کاهش آسیبهای اجتماعی دارند و برخورد با چنین افرادی، تنها موجب تعمیق این بحرانها خواهد شد.
ما با تأکید بر اصل کرامت انسانی و حقوق بنیادین مدافعان حقوق کودک، خواهان آزادی فوری امیرحسین میربهاری و آزادی فعالیت برای نهادهای مدنی هستیم. حمایت از کودکان، جرم نیست؛ مسئولیت انسانی است.
انجمن پرنده درخت کوچک
انجمن حمایت از حقوق کودکان
انجمن حمایت از کودکان کار
انجمن یاری کودکان در معرض خطر
جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان
گروه تلاشگران یاری همدل
گروه فرهنگی اجتماعی کیانا
موسسه انسان دشواری وظیفه
موسسه بهشت اندیشههای کودکان
موسسه درخت کوچک زندگی
موسسه مهروماه
موسسه ندای ماندگار دروازه غار
موسسه نوید زندگی کوشا
موسسه یاریگرانکودکانکار پویا
*محمد حبیبی/معلم کنشگر:
در یک ماه اخیر، دو بار صفحهام در اینستاگرام بسته شد؛ هر دو بار بعد از انتشار پستی انتقادی علیه جریان راست افراطی/پهلوی.
بار قبل که با کمک دوستان صفحه برگشت، پست بالا مبنای بسته شدن حساب گزارش شد.
پستی انتقادی از وضعیت فلاکتبار جامعه ، برای چهار سال پیش !
چرا این جریان با همه ابزارهای رسانهایش هنوز از یک منتقد مستقل میترسد؟
و آیا چنین جریانی می تواند ، برای این سرزمین دمکراسی و آزادی بیاورد ؟
منبع:کانال صنفی معلمان ایران
*فوت اشکان حنیفی در دادسرای قروه هنگام اعتراض به بازداشت مادرش(زینا فریدونیان)
اشکان حنیفی، پسر زینا فریدونیان معلم بازنشسته اهل قروه، هنگام مراجعه به دادسرا برای اعتراض به حکم بازداشت مادرش، دچار ایست قلبی شد و جان خود را از دست داد.
مادر او، زینا فریدونیان، پیشتر توسط دادگاه انقلاب شهرستان قروه در دو پرونده مجزا مجموعاً بیش از ۱۳ ماه حبس تعزیری و سه سال حبس تعلیقی محکوم شده بود. یکی از اتهامات وی، «تبلیغ علیه نظام» عنوان شده است.
خانواده فریدونیان از قبل نیز داغ از دست دادن دخترشان بیتا را بر دوش داشتند.
این حادثه تلخ در حالی رخ داد که اشکان برای درخواست جایگزینی خود به جای مادرش در زندان قروه به دادسرا مراجعه کرده بود.
این وضعیت غمانگیز، ابعاد جدیدی از فشارهای امنیتی و اثرات گسترده آن بر خانوادههای فعالان و معترضان را نمایان میکند.
برگرفته از کانال شورای بازنشستگان ایران