۱۴۰۳-۰۱-۲۴

حسن بهگر

با کدام ملت به جنگ بیگانه میروید؟

 

شاپور بختیار: اینها ماموریت دارند که ایران را به نابودی بکشانند

شیوه ی حکمرانی ایرانیان درطی تاریخ برای دیگران و حتا عرب ها، ترک ها و مغولان  که ایران را متصرف شدند نمونه بوده است.  در این حکمرانی چه پیش از اسلام و چه پس از آن  صدراعظم نقشی کلیدی داشته و در دوران خلافت عباسیان شخصیت هایی چون جعفر برمکی و در دوران چنگیز هم خواجه رشیدالدین فضل  الله را داریم. این شیوه حتا در دوران  قاجار هم کم و بیش ادامه داشته و قائم مقام فراهانی و امیرکبیر حاصل آن دوران است .

در ایران پس از کودتای 1299 رضاخان و کودتای 28 مرداد 32 نقش پادشاه مستبد عمده شد و نقش صدراعظم بر خلاف قانون اساسی مشروطیت به شخصی پیرو سیاست شاه تنزل پیدا کرد . بویژه آن که محمد رضا شاه به شیوه ای کودکانه ای روی آورد که ضمن در دست گرفتن کلیه اختیارات حکومتی تحمل  هیچ شخصیت مستقل و با تدبیری راهم  در کنار خود نداشت .نتیجه اش این شد که حتا علم که او را از مهلکه 15 خرداد نجات داده بود در پست نخست وزیری باقی نماند و این پست به هویدایی سپرده شد که 13 سال فقط بله قربان گو بود. همین شیوه پس از انقلاب 57 تمام و کمال به ولایت فقیه به ارث رسید و گویا حسرت کشان قدرت تصور کردند حکمرانی یعنی همین. نخست خود ملایان هم می دانستند که حکمرانی نمی دانند و رفسنجانی سینه سپر کرده بود که یاد می گیریم . اداره کشور با روش آزمون و خطا!

ولایت فقیه با اختیارات بیشتر از شاه برمسند قدرت نشست و رؤسای جمهوری  فرمانبردار و هریک نیز با برچسبی و تهمتی برکنار شدند و سرانجام نوبت صدراعظمی  به ابراهیم رئیسی رسیده که جز فرمانبرداری هیچ صفت ویژه و خاصی ندارد. این کار عمداً صورت می گیردتا چنین جلوه داده شود که فقط  این ولی فقیه است که مدبر است و صلاحیت کشورداری  دارد و هرچه کم و کاستی می بینید از سایر مسئولان بی عرضه و بی کفایت است . گویی کشور از آدم با صلاحیت خالی شده است . خوب اگر واقعا این طور بود که سند برجام را چگونه می توان توجیه کرد؟ اگر ترامپ به طمع زیاده خواهی آن را پاره نکرده بود در باره ی این سند رسوا که از آغاز تا پایانش زیر نظر رهبر بود چه می توان گفت ؟

مشکل این جاست که ولی فقیه در مقابل هیچکس مسئول و جوابگو نیست. اگر بود بایستی خمینی به سبب آتش افروزی برای جنگ با عراق و به قربانی دادن جوانان و هموطنان ما محاکمه می شد.نه تنها او بلکه نوچه اش رفسنجانی که هشت سال جنگ را طول داد و خسارات عظیمی به ایران زد باید پاسخگو می بود. چنانچه امروز میلیاردها ثروت کشور در اختلاس و دزدی های گوناگون به هدر می رود و خامنه ای می گوید کش ندهید. نتیجه ی چنین حکمرانی  را می دانیم و در برابر ماست.  نزدیک به نیم قرن است کشور در فقر و فلاکت بسر می برد و منابع ملی دستخوش رانت و غارت شده است و ایران  از داخل و خارج تهدید می شود و موجودیت و تمامیت ارضی آن در خطراست.

کشور ملوک الملایان شده است هر ملایی در هر محلی که هست برای منافع خود وخوشامد هواداران و طرفدارانش  هرکاری دلش می خواهد می کند . آب رودخانه ای را به دلخواه به باغ فلان می کشد، پولی که باید به مصرف عموم مردم برسد بنا به مصلحت شخصی به نام بنیاد و مدرسه اش و غیره صرف می شود. وقتی می گویم ملا منظور یک نفر نیست همه اطرافیان وفامیل های گسترده درهم تنیده شان است که بسا مکلا هم باشند ولی فرقی با ملایان ندارند.

خمینی و جمهوری اسلامی سخن از استقلال بسیار گفته اند و ملت ایران بابت آن هزینه های بسیار پرداخته است اما از جانب دیگر هیچ حکومتی چنین به ملیت و ایرانیت ما آسیب نزده است . این حکومت با منکر شدن ملیت ایرانی و با امت سازی و حذف تاریخ و دستکاری در آن به عده ای تجزیه طلب جواز فعالیت داده است که در کشور آزادانه تیشه بر ریشه ایران بزنند و ایران را در آستانه بحران قرار بدهند. درحالی که ارتقای آگاهی و هویت ملی یکی از وظایف اساسی نوسازی سیاسی حکومت باید باشد. احساس تعلق شهروندان به کشور، احساس وظیفه و تعلق به آن است که وحدت یک کشور را حفظ می کند در حالیکه جمهوری اسلامی با تفکیک دینی و جنسیتی کاملا برعکس آن عمل کرده است .اگر شهروندان فاقد هویت  ملی قوی شوند فروپاشی شان حتمی است بویژه آن که امروز تخریب تمامیت ارضی ایران به مهمترین هدف آمریکا و اسراییل بدل شده است و با تقویت اقوام و مطرح کردن آنها در رسانه ها خواستار ازهم پاشیدن ایران هستند.نمونه ی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که فاقد یکپارچگی و هویت ملی بود را بیاد بیاورم و دیدیم که به همین دلیل خیلی زود از هم پاشید.

در طی تاریخ اقوام  سیل آسا  به فلات ایران سرازیر شده اند و چند قومیتی ایران را  تحمیل کرده اند.  شکل گیری این چند قومیتی با درهم آمیختگی فرهنگی ازایران  ساختاری استثنایی ساخته است که می توان از آن بعنوان یک الگو نام برد. هزاران سال سابقه ی مهاجرت قومی در فلات ایران، بیش از 800 سال سلطه ی قوم مهاجم و کشتاراز ساکنان اصلی و درهم آمیختگی زبانی وفرهنگی و دینی آنان را مجبور به  پذیرش واقعیت و همزیستی و مسامحه کرده است. اگر نارضایی درجایی هست که بسیار هم هست ناشی از کمبود و کم توجهی اقتصادی است که  بیگانگان با سوء استفاده از آن به عنوان اقلیت های قومی  برای مداخله استفاده می کنند. مردم ایران احساس تبعیض از برخورداری از ثروت ملی را

را احساس می کنند و می دانند فقط در بدبختی و فلاکت مشارکت دارند.

در ایران هویت قومیتی در مدیریت شناسنامه و ثبت خانوار وجود ندارد. سالیان دراز است که مردم  این واقعیت را پذیرفته اند که شناسنامه، کارت شناسایی، پاسپورت و سایر اسناد اطلاعات قومیتی شخصی را نشان نمی دهند و در نتیجه هویت ملی در مرحله نخست است و هویت قومی در مرحله بعدی قرار دارد.

در آموزش مطلقا. هیچ تفاوتی بین ایرانیان که به زبان های مختلف به عنوان زبان مادری خود صحبت می کنند وجود ندارد آنچنان که هیچ مانعی برای ازدواج میان همه اقوام در ایران وجود ندارد. چه در طبقه بالای ایران و چه در میان مردم عادی.

هویت ملی و وحدت ملی ایران آسان بدست نیامده است و مستحکم تر از آنست که دشمنانش تصور می کنند. ایران مدتهاست از یک جامعه سنتی قبیله ای به یک دولت-ملت مدرن  در آمده  است و جمهوری اسلامی با همه کوشش ارتجاعی اش برای بازگشت به گذشته ناچار از پذیرش کارکردها و سیستم های مدرن بوده است.

اما همین  جمهوری اسلامی  در رأس قدرت خود، دانسته و ندانسته برپراکندگی ملت ایران می کوشد . مشکل عمده در ایران جدایی خواهی نیست بلکه همه به دنبال برابری سیاسی، توسعه اقتصادی و آزادی زبان و فرهنگی هستند. مشکل ما فقط از بیگانگان نیست که خود ملایان حاکم با امت سازی و بی تدبیری ایران را در مخاطره قرار داده اند.

این ملایان بودند که  ملت را تبدیل به امت کردند و ایران را ام القرا نامیدند و در روزهای نخستین حکومت خلیج فارس را خلیج اسلامی لقب دادند و خواستار شرکت در اتحادیه عرب بودند که اعراب موافقت نکردند. این محمد خاتمی، رئیس جمهور این حکومت بود که  جمع اعضای شورای شهرگفت : «مطلوب ترین شیوۀ حکومت مردمی ادارۀ فدرالی است» همین سید خندان در زمان ریاست جمهوری اش خواستار مذاکره برسر  جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی بوده است1 .

خوب وقتی که رؤسای کشور چنین کند به دیگر مسئولان چه می توان گفت .

بیهوده نیست که نماینده مجلسی  بنام محمود صادقی از اصلاح طلبان جرات می کند بگوید:

« ما میتوانیم با تغییر کاربری یکی از جزایر سهگانهمان در خلیجفارس و واگذاری آن به کشور برادرمان امارات، درآمدمان را گازانبری چند برابر کنیم»

این تجزیه طلبان در خانه ملت لانه کرده اند و نان ملت ایران را می خورند و پنجه برچهره ایران می کشند. نمونه ها یکی دوتا نیست و یکی دو نمونه ی دیگر نقل می شود تا معلوم شود که جمهوری اسلامی چه بر سر این ملک و ملت آورده است :

جلال محمود زاده، نماینده مردم مهاباد در مجلس از رهبر تجزیه طلب کرد قاضی محمد دفاع کرده استو از جانب دیگر  حضرت پور نماینده ارومیه نیز سخن ازملت آذربایجان !؟زده است که معنایی جز تجزیه طلبی ندارد. چگونه چنین کسانی به خانه ملت راه یافته اند و در آنجا با یاوه سرایی جولان می دهند؟

جمهوری اسلامی با این هیمنه و کشورداری می خواهد به جنگ ابرقدرت های جهان برود.

یاد حضرت سعدی خوش که فرمود:

اگر ز باغ رعیّت مَلِک خورد سیبی/بر آورند غلامان او درخت از بیخ

به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد/زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ

دوشنبه - ۲۰ فروردین ۱۴۰۳

2024-04-08

---

فیلم/ مذاکره اصلاح‌طلبان برای واگذاری جزایر ایرانی!

 

حسن بهگر

یک نظر بنویسید

 

نظرات شما

بدون نظر