با بادی که در شیپور میدمند به نظر میرسد موضوع درگیری اسراییل با حماس بهانهای باشد برای طرحی گستردهتر در خاورمیانه و ایجاد اغتشاشی هدفمند در نظم کنونی و روال تغییرات شتابان ناگزیر در پیدایش نظم نوین چند قطبی در جهان، شکست خوردگان تاریخ و قدرتمداران در سراشیب طی یکماه اخیر بسیار یکدیگر را در آغوش گرفته، بوسیدند و دلداری دادند آلمان، اطریش، هلند، فرانسه، دانمارک، کانادا، بریتانیا و... همگی در روی صحنه سناریوی واحدی را اجرا کردند. در این میان کسی نپرسید که چرا حماس دست به چنین کاری زد؟ یا چرا اسراییل هم به کشتار سهمگین و غیر انسانی فلسطینیها میپردازد و حتی با هلیکوپتر از هوا یهودیان شرکت کننده در جشنواره برگزار شده کنار مرزهای غزه را قربانی امر استراتژیک خود یعنی پاکسازی قومی غزه و اشغال مجدد میکند. بدیهی است که در قفای هر جنگ و تجاوزی منافع و اهداف اقتصادی «پنهان» نهفته است. آنها مایلند هم از فروش تسلیحات و کشتار جمعی ارتزاق کنند و هم بر منابع سرشار نفت و گاز دست نخورده غزه تسلط یابند. امپریالیسم آمریکا در تبانی و همدستی با اسراییل که پیشینه دور و درازی دارد، این بار عریان به میدان پا گذاشت تا برخلاف جنایاتش در عراق، افغانستان، لیبی و بسیاری کشورهای دیگر بدون بوق معروفه و بیآبروی «دموکراسی»اش تحت عنوان « حق دفاع اسراییل از خود» یا «آتش بس به نفع حماس است» ماهیت پلیدش را نمایان کرده و با ارسال ناوهای جنگی به آبهای بینالمللی خاورمیانه و همچنین تصویب کمکهای ۱۴/۵ میلیارد دلاری کنگره آمریکا (بهاستثنای ۳/۸ میلیارد کمک سالیانه از جیب مالیات دهندگان آمریکایی) جهت تامین مالی-تسلیحاتی و پشتیبانی بیقید و شرط از جنایات اسراییل در این درگیری، همدستی و تبهکاری خویش را بار دیگر عیانتر به عرصه نمایش بگذارد.
حتما به خاطر داریم که در سال ۲۰۱۹ با نشت عمدی یا سهوی ویروس کووید ۱۹ از آزمایشگاههای بیولوژیک- نظامی آمریکا در چین، و گسترش پندمیک و همهگیر آن در سراسر جهان، که پیامدش کشتار هولناک، عمومی، و میلیونی انسانها را در برداشت، وحشت غریبی همچون جنگی جهانی را در میان ملتها دامن زد. در آن زمان افسانهها و واقعیات فراوانی در جهان پخش شد، زیرا از یک طرف رسانههای جمعی غرب و آمریکا به دروغ پراکنی داستانهایی در باره خفاش و همهچیز خوار بودن چینیها و امثالهم را ترویج مینمودند و از طرفی با اتکا به تجارب و سوابق خود از کارسازی برای سودآوری صنایع دارویی چند ملیتی اهداف اقتصادی و سیاسی موذیانهای را در پشت چنین تبلیغاتی جستجو میکردند. بیاعتمادی به دستگاههای سخن پراکنی غرب و رسانههای جمعی آن به دلیل دستکاری و تقلب در خبر رسانی به هدف مغزشویی و هدایت افکار عمومی جهانیان در راستای منافع سیاسی- اقتصادی الیگارشهای حاکم امروزه امری شناخته شده است. تقلبهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا در دوره قبل همه چیز را برای مردمی که دیگر از شرکت در انتخاباتهای فرمایشی به نفع شرکتها، بازارهای مالی، و صنایع نفتی-تسلیحاتی منزجر شده و از آن دوری میکنند آشکار نموده است. این حکایت در مورد دولتهای اروپایی که ظاهرا بواسطه منافع ملی خود سر به زیر و دربست از هژمونی و دستورات ناتویی آمریکا پیروی میکنند نیز صادق است. نکته آن که کشتار عمومی و اپیدمیک کرونا و اقدامات بهداشتی، اقتصادی و سیاسی-اجتماعی دول مختلف سبب مخالفتها و مقاومتهایی در برابر سیاستها و شیوه های اقدام آنها شد. از همه مهمتر تاثیر روحی، روانی، و اجتماعی فاجعه کرونا چنان ترس و پریشانی و ناروشنی نسبت به آینده را در اذهان تودههای مردم نشاند که تا مدتی مدید باعث تغییر عادات و پیدایش اختلالات در رفتار و نگاه آنها به یکدیگر شده، موجبات انزوا، انفراد و از هم پاشیدگی جمعیتهای گوناگون را فراهم ساخت تا بیاعتمادی و دوری از اجتماع و امور اجتماعی رواج داده، و کار رباتیک از راه دور را جایگزین کار حضوری، گروهی و اجتماعی نماید. ضروری است به یاد داشته باشیم که فجایع بزرگ، جنگ و سیاستهای غیر انسانی یا ضد انسانی چگونه روحیه، عادات، شیوه زندگی تحت سلطه، تلاش و مقاومت برای برپایی یک زندگی نوین را تحت تاثیر قرار داده و بذر نفاق و نومیدی را در ذهن و نهاد انسانها میکارند تا مردم را وادارند که باری به هر جهت تنها به بقا فردی خود فکر کرده و به درون بخزند.
مقایسه ساده کشتار و پاکسازی قومی دولت صیهونیستی با فاشیسم هیتلری، نعل به نعل کپی سازی و به عاریت گرفتن ادبیات، فلسفه و جنایات نازیسم علیه یهودیان اروپا را تداعی میکند و این تطابق فرهنگی-سیاسی امری اتفاقی نیست. نازیها برای نابودی احساسات، همبستگیهای انسانی و نوع دوستی ابتدا با ترویج سنگدلی، بیرحمی و خونریزی از طریق سگ کشی در آلمان آغاز کردند تا به نوبت به کشتار سوسیالیستها، کمونیستها، دموکراتها، دگراندیشان و سرانجام به پاکسازی قومی و نژاد پرستانه از یهودیان آلمان و جهان دست یازیدند. نازیها نیز با ترویج ایده برتری نژادی و خالص سازی جمعیتی آلمان نسبت به سایر ملتها، تحقیر، و پست شمردن یهودیان ایدئولوژی دستگاه حاکم خود را شکل دادند، همانسان که امروز دولت صیهونیستی در تبلیغات علنی خود فلسطینیان را وحشی، غیر آدمیزاد یا آدم نما معرفی مینماید. نازیها پس از تحکیم سلطه خود حتی مردم آلمان را تفکیک نموده، اعضای وفادار حزب نازی را خودی و مردمان عادی و غیر حزبی را آلمان را غیرخودی خطاب میکردند تا با ایجاد شک دایمی، مردم عادی را که به یهودیان پناه میدادند بازداشت و تحت نام خیانت تنبیه و تار و مار نمایند.
بیجهت نیست که زبان، ادبیات و ایدئولوژی رژیم اشغالگر کلونیال-صیهونیستی از فاشیسم منسوخ و شکست خورده آلمانی به عاریت گرفته شده و رئیس جمهور دموکرات آمریکا نیز افتخار آن را دارد که یک صیهونیست است! و به جای آتش بس فوری و دایم در غزه، آتش بس چند ساعتی را بهعنوان راه حل در کیسه دولت متجاوز اسراییل میگذارد.
تداوم درگیری علیه ملت فلسطین در غزه، اعمال جنایت در مورد نوزادان، کودکان، زنان، خانوادهها و مردم عادی به نام تعقیب و انتقام از حماس چیزی جز هتک حرمت انسان و به خطر انداختن زندگی و مفهوم آن در جهان ما نیست، ترویج ارعاب، بیرحمی، خشونت، و درگیری غیر ضروری در نقطه ثروتمند و پر مخاطره و پر مسئله خاورمیانه اهداف گستردهتری را دنبال میکند که صرفا در تنبیه و انتقامجویی از حماس خلاصه نمیشوند. این درگیری مشابه همان آتشبازی است که در اوکراین به راه انداختند، لیکن با پیشینه متفاوت تاریخی مقاومتی ۷۵ ساله در راه رهایی برای آزاد سازی سرزمینهای آبا- اجدادی که استعمار کهن و فرسوده جهانی آن را به آویزی ساختگی و بیریشه به نام دولت صیهونیستیاسراییل آراسته و آویخته است، که تا به امروز همچون عضو پیوندی بیگانهای مورد پذیرش فلسطینیها قرار نگرفته و در برابر اشغال و الحاق سرزمین خود مقاومت نشان میدهند. تاکنون طرحهای مختلفی برای ایجاد دولت دوگانه فلسطینی و اسراییلی ارائه شده که همگی با شکست روبرو شدهاند. در واقع تشکیلات ایدئولوژیک- اسلامی حماس با کمکهای مالی اسراییل برای ایجاد نفاق و انشعاب در سازمانهای ملی فلسطینی تقویت و مسلح شد و از قضا در این اجرای امر موفق هم بود. ناگفته نماند که تشکیلات حماس ابتدا از دل اخوانالمسلمین فلسطین بیرون آمد، در ۱۴ دسامبر ۱۹۸۷ اولین بیانیهاش را صادر و در ۱۹ آگوست ۱۹۸۸ اعلام موجودیت نمود و اولین نشست خود را در آگوست ۱۹۹۱ برگزار کرد. حماس یا اخوانالمسلمین فلسطین در سال ۲۰۱۱ میلادی از اخوانالمسلمین اردن جدا شد. حماس پس از پیروزی قانونی در انتخابات پارلمانی فلسطین در سال ۲۰۰۶ میلادی با چالشهای داخلی و بینالمللی زیاد دست و پنجه نرم کرد و در سال ۲۰۰۷ میلادی کنترل نوار غزه را در دست گرفت. شکست محاصره اقتصادی پس از حفر تونل رفح در مرز با مصر و تامین ضروریت خود از این طریق، باعث گردید که رژیم صیهونیستی سه درگیری ویرانگر ۲۰۰۸، ۲۰۱۲، و ۲۰۱۴ را که منجر به کشته شدن ۳۰۰۰ فلسطینی شد با حماس آغاز کند. در سال ۲۰۱۸ با تظاهرات روز سرزمین یا بازگشت در مرز غزه با اسراییل که تا فوریه ۲۰۱۹ طول کشید نیز بنابه گزارش سازمان ملل ۱۸۹ نفر کشته و ۶۱۰۰ نفر زخمی شدند. اما دولت صیهونیستی طی درگیری ۷ اکتبر ۲۰۲۳ با ایده نابود سازی حماس، نسل کشی و اشغال سرزمین کوچک غزه را با تمام قوا و تجیهزات نظامی آمریکایی شامل شکاریها، بمب افکنها، توپ و تانک از زمین و هوا مورد تجاوز و ویرانی قرار داد که تاکنون مقاومت علیه آن ادامه دارد و تخیلات و رجزخوانیهای نتانیاهو این صیهونیست نامعقول، و خشونت طلب اسراییلی که برای بقای سیاسی خود تلاش میورزد، و به هر جنایتی دست میزند تاکنون تحقق نیافتهاند.
دنائت، دروغ، تناقضگویی و هتک حرمت انسان با دفاع از عملکردهای شنیع پاکسازی قومی زیر لوای «دفاع از خود» و نقشه شوم و مشترک دولت امپریالستی آمریکا و رژیم آپارتاید صیهونیستی به اوج خود رسیده است. جای ستمبر و ستمگر، متجاوز و تجاوز شده را عوض میکنند، توحش آشکار ضد بشری و روحیه آپارتاید و برتری طلبی احمقانه و ضد تاریخی خود را در برابر چشم جهانیان انکار و آن را عین عدالت و مظلومیت جلوه میدهند.
نه وضع اسراییل و نه رئیس جمهور نامحبوب آن که هم طرحش شکست خورد و هم امروز با تجاوز تمام عیار و تحمیل یک درگیری نامتقارن خود را قادر قهار فرض میکند، مناسب نیست و موقعیت آن در حال به لحاظ تاریخی در حال تلاطم و به هم خوردن است، تشویش و بیاطمینانی نسبت به آینده سراپای وجودش را فراگرفته است. نگاه تیز بین مردم منطقه خاورمیانه و جهان به دقت عملکرد آنها را زیر نظر داشته و دیگر هرگز اجازه چنین رفتارهای دیوانهواری به کسی نخواهند داد. شاید حماس برای بود یا نبود فلسطین دست به یک قمار زده باشد، اما نتانیاهوی فاسد که پیش از حادثه ۷ اکتبر در میان افکار عمومی مردم اسراییل وجهه ناداشته خود را در سمتگیری با هارترین و افراطیترین جناحهای صیهونیستی به نیت تهدید و انقباض «دموکراسی» از طریق نفوذ و انحصاری کردن قوه قضاییه باخته بود، با تجاوز وحشیانه به قصد اشغال غزه و بقا و تداوم حیات سیاسی خویش و برای فرار از محاکمه به دلیل ارتشا و فساد حتما دست به خودکشی سیاسی زده است. حماس به عنوان یک جریان ارتجاعی از تلفات مردم مظلوم و نوزادن و کودکان مایه گذاشت تا با تجربهای خونین و سهمگین ابهت و عمارات و تجهیزات عاریتی اسراییل را زیر پای آن سست نموده و تهدیدات، شعارهای پر طمطراق و پرخاشجویانه رئیس دولت صیهونیستی را تحقیر نماید. اما نتانیاهوی بیسرنوشت دستپاچه و دیوانهوار خود را به آب و آتش زد تا دیگر در قدرت نماند. بدین ترتیب پس از پایان این درگیری بیتردید صحنه سیاست اسراییل که هم اکنون به نقد سیاستهای پر غرور و خصومت آمیز دولت نتانیاهو میپردازد دچار تغییرات مهمی خواهد شد، نتانیاهو که رویای تغییر چهره خاورمیانه را در سر میپروراند همراه با آمریکا و متحدین اروپایی آن غریق دریای خون شدند. در این مسیر چهره خاورمیانه نیز متفاوت خواهد بود، اما نه آنطور که نتانیاهو و اربابش آرزو میکردند. خیانت دول مرتجع عرب و غیر عرب منطقه به آرمان فلسطین و پیروان ادیان ابراهیمی باد هوا شده و سیاستهای فرصتطلبانه و نوکر صفتی آنها مورد نفرت عمومی مردم عرب واقع خواهد شد.
امپریالیسم آمریکا در دوره رهبری بایدن از حزب دموکرات و گرایشات صیهونیستی- فاشیستی آن، با ایجاد و حمایت از دو درگیری بزرگ و هدفمند اوکراین و غزه در راستای متوقف ساختن تغییرات شتابان جهان به سوی ایجاد نظم جدید چند قطبی با شکست روبرو شد. بایدن ملعون که هم اکنون کوس رسوایی او در آمریکا نواخته شده است نیز بیتردید دچار همان سرنوشت نتانیاهو خواهد شد.
در این میان حرف آخر را تودهها مردم در تمام کشورها و پایتختهای بزرگ جهان در دفاع از مردم ستمدیده فلسطین برای یک فلسطین آزاد زدند و با فریادهای صلح خواهانه خود چشم جهانیان را در امیدی به آزادی و صلح پایدار روشن کردند. آنها میدانند و میبینند که نظام سرمایهداری چگونه با ایجاد آتش و دود، اقلیم زمین را برای نفس کشیدن تنگتر و بر سر آنان و زندگیشان آوار میکند. حرکت نسل جوان و صلح خواهان جهان تحسین برانگیز است. آنان نگهبابان راه، زمین، آزادی و برابری هستند.
انسانهای سراسر جهان نشان دادند که نه مردهاند و نه صدایشان خاموش.
...در تو سرود فتح
اینگونه
چشمهای تو روشن
هرگز نبوده است!
سامان
۱۴ نوامبر ۲۰۲۳- هلند