راز گسترش اسلام در همین سخن نهفته است؛ " ز هر طرف که شود کشته سود اسلام است!". این چگونه آئینی است که کشتن برایش سود دارد؟ اگر خوب آن را واکاوی کنیم به ژرفا و گستره ی تاریخی و جهانی این کشته ها یا کشتن ها، پی می بریم. در سال ۶۲۳ میلادی محمد دستور یورش به کاروان های قریش و غارت آن ها را داد. نزدیک به سی سال پس از آن سپاه اسلام به ایران تاخت و امپراتوری ساسانی را درهم شکست و یزد گرد سوم فرار کرد و کشته شد. از آن زمان تا به امروز اسلام همیشه از نظر سیاسی به معنای فرماندهان و رهبران آن بوده است نه یک دین آسمانی. اسلام یعنی خلیفه و جانشینان او. همیشه خلیفه یعنی رهبر دارالخلافه مدعی اسلام بوده و هنوز هم هست. اسلام پیش از آن که معنای دینی و ماوراء طبیعی داشته باشد، یک مقوله ی سیاسی است.
در روزگار ما، در دوران حکومت آخوندی خمینی و خامنه ای از آغاز تا کنون، اسلام با مردمان کشور ما، با همه ی هم میهنان ما؛ با مسلمان ها( چه سنی، شیعه یا بهایی و ... )، با یهودی ها، زرتشتی ها، مسیحی ها و... با همه و همه، مانند دشمن رفتار کرده است. به هیچ کسی از کودک، زن، مرد، دوجنسی، هم جنس پسند و ... رحم نکرده و همه را کشته، زندانی، چپاول و آواره کرده است. در هنگامی که آسیب های طبیعی پیش می آید مانند سیل، زمین لرزه، طوفان و ... راه کمک به آسیب دیدگان را می بندند تا مردم از آوار و سیل و بیماری و ... کشته شوند. رسانه های حکومتی هم تا می توانند درباره آسیب دیدگان و کمک رسانی دروغ پخش می کنند و چنان وانمود می کنند که حکومت کاملن بر اوضاع مسلط است. در جنگ های دروغین و ساختگی مانند جنگ با عراق هزاران هزار جوان با استعداد و رزمنده را بیهوده به کشتن می دهند. بسیاری از جوانان میهن دوست و آگاه کشور ما را به بهانه های نابخردانه مانند دشمنی با اسلام، دشنام دادن به پیامبر( سب النبی) کشته و یا زندانی و شکنجه می کنند.
اسلام با خرد، منطق و فلسفه بیگانه بوده و هست. علت مخالفت اسلام با فلسفه هم در سیاسی بودن آن است. تا پیش از آن که روزبه دادویه ( ابن مقفع ) در قرن دوم هجری کتاب های فراوانی را از زبان پارسی به عربی برگرداند، مسلمانان با گفتارهای فلسفی بیگانه بودند. زیرکی ابن مقفع در این بوده که سخنان خود را بر پایه ی نوشتارهایی مانند قران می نوشته است. در باره ی کشتن غم انگیز این دانشمند بزرگ که در سی و شش سالگی گویا او را در تنور انداخته و سوزانده اند فرهنگ ایرانیکا، به زبان انگلیسی چنین می نویسد: « ... نوشتار او (نوشتاری که ابن مقفع نوشته بود) از نگاه خلیفه (منصور رهبر دارالخلافه اسلامی)، گستاخانه بود و وی را به خشم آورد... خلیفه به سفیان بن معاویه انتقام جو، دستور داد تا، گویا با شکنجه، ابن مقفع را بکشد ...».
آخوندها و مدعیان اسلام ناب محمدی، اسلام را دین رحمت و نجات دهنده ی بشریت می نامند. این همه دروغ از خدعه و فریب هایی سرچشمه می گیرد که نمونه ی بارز و روشن آن خمینی و خامنه ای است. این ها خود را آیت الله یعنی نشانه ی الله می دانند. از نوشتارها و گفتارهای آیت الله مکارم شیرازی که گویا او هم نشانه ی الله است می توان به چند و چون چنین نشانه ها و چنان الله مکار و دروغین در دین اسلام پی برد. در آیه ۵۴ از سوره ۳ آمده است:... وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ... معنای آیه چنین است: { ... وَ [ دشمنان] مكر ورزيدند وَ الله[ در پاسخشان] مكر در ميان آورد وَ الله بهترين مكرکنندگان است ...}. مکارم شیرازی مکر، خدعه، حقه بازی، فریب خودش و الله را چاره جویی معنا می کند و می نویسد؛ «خداوند بهترین چاره جویان است». تارنمایی که نام آن چنین است؛ "پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی" در پاسخ چنین عنوانی " تحمیل اسلام به زور شمشیر" می نویسد ... :
ب- اصولاً دین که از یک سلسله اعتقادات قلبى ریشه و مایه مى گیرد ممکن نیست تحمیلى باشد، زور و شمشیر و قدرت نظامى در اعمال و حرکات جسمانى ما مى تواند اثر بگذارد، نه در افکار و اعتقادات ما.
دروغی چنین آشکار و روشن از این آیت الله، شنیدنی و باور نکردنی است. او شاید اعترافات اجباری کسانی مانند روح الله زم؛ فرزند حجت الاسلام سابق محمد علی زم را ندیده و از این گونه اعترافات اجباری و پناه آوردن به اسلام و "[ اعتقادات قلبی و ...]" بی خبر است! سفسطه (سخنان بی پایه و دروغ) و سخنان قلبی ( دیگرگون شده و تقلبی) کار همیشگی آخوندها بوده و هست. همانگونه که همه مردمان جهان و مسلمان های جهان دیده اند و می دانند در قران واژه های گوناگونی که از ریشه ی قتل و کشتن می آید، ۱۵۸ بار آمده است. الله که دارای لقب های فراوانی مانند الجبّار، القَهّارٌ، قاهر و از این دست هست؛ در قران ۲۰ بار آشکارا دستور به کشتن مردمان بیگناه می دهد. قتل و کشتار مردمان در بیش از ۱۳۰ آیه در قران تصریح شده و صراحت دارد. آیه هایی نیز درباره غارت کردن و به اسارت گرفتن زنان و کودکان، گردن زدن، بریدن دست و انگشتان کافران و از این دست هست که من در اینجا به آن ها نمی پردازم.
در سوره توبه آیه ۲۹ آمده است؛ با کافرها جنگ کنید آن ها را بکشید و هنگامی که به زاری و تسلیم دچار شدند از آن ها جزیه ( به زبان پارسی؛ گزیت = گزید)، بگیرید. این حکم برای کافرها و در اسلام در هر جا که حاکمان زورشان می رسیده، انجام شده است.
منوچهر تقوی بیات
بیستم و نهم آبان ماه ۱۴۰۲ خورشیدی برابر با بیست نوامبر ۲۰۲۳ میلادی؛ روز جهانی کودک