۱۴۰۲-۱۰-۱۳

امین بیات

جنگ در غزه، و اکراین عامل سقوط جمهوری اسلامی خواهد شد(7)

Facebook.com/amin.bayat.9
amin.bayat@googlemail.com
کار بجائی رسیده که سران جمهوری اسلامی و سپاه تروریستی پاسداران، از فرط وحشت با عقب نشینیهای فاحش خود احساس کرده اند که
کلیت نظام و دولت تروریستی جمهوری اسلامی در حال سقوط است،و با انواع حیل در تلاشند تا از سقوط جمهوری اسلامی جلو گیری کنند،
زیرا میدانند زمانیکه جمهوری اسلامی سرنگون شود ،شیعه،اسلام،به پایان کار جنایت بارخود خواهد رسید،و دیگر آخوند،و پاسدار، بسیج،
مسجد و حرم و امام زاده همانند غزه به ویرانه تبدیل خواهند شد.
پافشاری دولت آمریکا واسرائیل برادامه نسل کشی درنوارغزه فقط باقی نخواهد ماند ودامنه آن بنقاط دیگرازجمله لبنان و جمهوری اسلامی
بعد ازویران کردن صد در صد غزه و اطمینان از فرو پاشی دستگاه تروریستی "حماس"،دامنه جنگ را آکاهانه گسترش خواهند داد،و آخوند
ها عوامل نا امنی در منطقه بخوبی به این امر واقفند و درهرابراز نظری پیامد آنرا در نظر دارند تا مبادا از آنها اشتباه استراتژیک سر بزند
و همانند گروه "حماس" قبر خود را خود آماده کنند.
همانطورکه در 7 اکتبر"حماس"خودش موجب حمله اسرائیل وقتل عام مردم غزه را صادرکرد، و نتیجه را"حزب الله لبنان"وسپاه تروریستی
بچشم خود دیدند از فرط وحشت درحال عقب نشینی میباشند، اما سیاست جنگ افروزانه اسرائیل وآمریکا تازه شروع شد و دامنه اش بطور
حتم وسعت خواهد یافت،و گلوی سپاه پاسداران را در مناطق مختلف در ایران خواهند فشرد و...
با تصویب مصوبه" بشر دوستانه" سازمان ملل دست ارتش اسرائیل را به وسعت بخشیدن به دامنه جنگ باز گذاشت، دولت آمریکا علاوه
برپشتیبانی درجنگ اکراین ، بمب و راکد در اختیار ارتش اسرائیل قرار میدهد و هم زمان از بمباران و پیشروی ارتش اسرائیل در زمین و
هوا،انتقاد میکند، این سیاست وحشیانه و قرون وسطائی است و ربطی به انسانیت و انسان بودن و "حقوق بشر" ندارد، زیرا دولت اسرائیل
درجهت دستیابی به یک توافق وآتش بس درجهت توقف حملات هوائی وزمینی فقط درارتباط با آزاد کردن گروگانهای خود توسط "حماس "
میباشد، و "حماس" به دنبال کشیدن نفسی تازه ، هم آمریکا و اسرائیل و هم "حماس"سیاستی دو گانه در حرف و در عمل تناقض دارند و
ماهیت تجاوزکارانه و کشتار در هر دو یکی است، و سیاست یک بام و دوهوا را پیش میبرند.
بالاخره سکوت و ترس جمهوری اسلامی و سپاه تروریستی روزی به پایان خواهد رسید و مجبورند که وارد جنگ با جنگ طلبان اسرائیلی
شوند، رژیم جمهوری اسلامی از یکطرف توهم فرو پاشی نظام جهانی را داشت ومیخواست بجای آنها نظام اسلامی در جهان برپا کند که این
آرزو را در تونلهای غزه و در خیابانهای تهران و سایر شهرها بگور خواهد برد.
اگردنیا به این نتیجه رسیده باشد که آرامش نسبی حتی در اروپا و بخصوص خاورمیانه بر قرار شود ، باید پشتیبان مردم ایران در سرنگون
کردن جمهوری اسلامی باشند،باید نیروهای مسلح و ضد بشر و تروریست از جمله سپاه پاسداران یعنی آنهائیکه دستشان بخون مردم ایران
و منطقه آلوده است را نابود شوند و دستگاههای مسلح آنان را مردم برچینند، امریکا، اسرائیل وناتو همانطورکه کشتار درغزه را نتوانستند
سر هم بندی کنند وقصد هم نداشتند و تصمیم به نابودی مردم غزه گرفتند وهنوز نیروهای تروریست حماس درحال مبارزه هستند ، اگر مردم
ایران بتوانند به سرمایه داری جهانی بفهمانند که آنها باید میان نیروهای تروریستی جمهوری اسلامی ،سپاه پاسداران تمایز قائل شوند و ما
چه بخواهیم وچه نخواهیم وچه موافق باشیم یا مخالف سرمایه داری جهانی برای حفظ منافع خود وسرمایه آنچه را که بخواهد انجام خواهند
داد، مگر افکار عمومی در ایران علیه تجاوز به خاک ایران متحد و یکپارچه قیام کرده و رژیم را منهدم کند و بهانه از دست سرمایه داران
گرفته شود، اگر ملت ایران به این درچه از آگاهی نرسیده باشد و آگاهی را به عمل تبدیل نکند آینده ای بس سیاه در انتظارش میباشد.
مردم همه چیز را میدانند گرانی،کم آبی، ویرانی محیط زیست، خشک شدن دریاچه ها ، فرار مغزهااز کشور مردم در جنگ غزه به روشنی
دیدند که چطور درغزه که تا بحال بیش از 22000 هزار نفر کشته شده و نوار غزه شخم زده شده ، و اگر نمیخواهند به چنین سر
نوشتی دچارشان شوند باید کاری کنند کارستان، یعنی با همبستگی و همراهی حرکتهای اعتراضی را متحد سازماندهی کنند و شرایط را
برای ایجاد تغییر سیستم آماده کنند.
عملکرد روسیه و چین :
یکی ار راههای و روشهای مبارزه برای برچیدن جمهوری اسلامی کوتاه کردن دست چین و روسیه از ایران است،روسیه و چین در دشمنی
و خیانت به مردم ایران و تمامیت ارضی ایران دست کمی از غرب و آمریکا ندارند هر دو جناح بدنبال منافع خود هستند و دشمنی با مردم
ایران، آخرین خیا نت روسیه به ایران بخشیدن سه جزیره ایرانی به امارات بودکه باید مردم آگاهانه نسبت به اینگونه مسائل برخورد کنند،
مردم ایران فراموش نکرده اند که روسیه همیشه نسبت به تمامیت ارضی ایران طمع داشته و در طول تاریخ با انعقاد قراردادهای تحمیلی از
جمله قرار داد گلستان که منجر به جدائی 14ولایت از ایران شد و همچنین با قرار داد ترکمنچای 3 ایالت قفقاز را ازایران جدا کردند وبا
قرار داد آکال بخشهای زیادی از خاک ایران را جدا کردند،طمع روسیه هنوز ادامه دارد و با حاتم بخشی سه جزیره ایرانی تنب کوچک و
بزرک و ابوموسی از خیانتهای تازه بدست پوتین بود.
چین:

دولت چین وابستگی شدیدی به نفت خاورمیانه دارد بر عکس آمریکا،برای چین بسیار مهم است دستیابی به بازار ارزان نفت، تلاش میورزد
تا آمریکا را از بازار نفت خاورمیانه بیرون کند، درحقیقت چین میخواهد جای خالی امریکا را درخاورمیانه پرکند، چین بهر صورت با مسئله
جنگ اسرائیل در غزه درگیر است و تلاش میورزد که صلحی مابین طرفین جنگ ایجاد کند بنفع خود و از موضع "بیطرفی "به ظاهر حرکت
میکند.
درنظام به اصطلاح کمونیستی چین شفافیت وجود ندارد ،هم ادعا ی کمونیستی دارد و در مقابل عملکردش سرمایه داریست و قصد سلطه بر
خاور میانه دارد، حتا در چین آزادی بیان و قلم وجود ندارد ، اما پیشرفتهای اقتصادی در چین را مدیون روند اندیشه سوسیالیستی _مائو
ارزیابی میکنند،چین بدنبال منافع دراز مدت خود میباشد با وجود اینکه با جمهوری اسلامی قرار داد اسارت بار 25 ساله امضاء کرده (که
مردم از محتوای آن بی خبرند)، اما افکار عمومی در سرتاسر ایران و منهم معتقدم که چین هر زمانیکه تشخیص بدهد و تصمیم گیری به
نفع اش باشد در راستای منافع خود دست رد به سینه دولت جمهوری اسلامی و سرمایه داری داخلی خواهد زد ، چین بدون رنانس وارد
میدان سرمایه داری جهانی شد و گوی سبفت را یک شبه از دیگران ربود و ازخرد گرائی سوسیالیستی به سلطه گرائی سرمایه داری ارتقاع
مقام داد،یا بهتر است بگوئیم چین موفق شد که از ایدئولوژی کمونیستی مائو بهره گرفته و در خدمت سرمایه داری بکار بنددو من معتقدم
همان تفکر استعمار آمریکا بر دولت و سیاست حزب کمونیست و دولت چین حاکم است ، البته چین فعلا در مسیر کسب قدرت اول در جهان
نیست و مسیرش را با آمریکا و اروپا بطور موازی و بنفع خود پیش میبرد ، تفاوت ماهوی سیاست آمریکا با چین در این است که آمریکا
میخواهد صاحب سلطه درجهان باشد و تکروی کنداما چین در کنار سرمایه داری حرکت به جلو و منافع درازمدت خود را ارزیابی میکند،من
سیاست چین را ضد دمکراتیک و بد تر از آمریکا میدانم زیرا دیده میشود که سیاست داخلی در چین وکنترل مردم در دستور روز آنهاست و
در هر موسسه ای از جانب حزب کمونیست یک نفر گماره شده برای کنترل و این خود نشان میدهد که در چین امنیت وجود ندارد و جالب
است که در دولت تروریستی جمهوری اسلامی از این روش استقبال شده و در هر موسسه یا مدرسه ودانشگاه و کارخانه یک آخوند بعنوان
حافظ منافع دولت یا بهتر بگوئیم حزب الله گمارده شده است ، این مسئله نشان میدهد که ترس و وحشت از مردم دارند، در دراز مدت هم این
دو دولت با مسئله دمکراسی زاویه خواهند داشت و هر آن آماده سرکوب.
آیا چین جایگزین آمریکا در خاور میانه خواهد شد:
چین بنا بر روشی که اتخاذ کرده از سوسیالیسم به سرمایه داری صعود یکشبه کرده و قصد تصاحب و سلطه بر ثروت خاورمیانه با کمک
روسیه و کشورهای عضو سازمان "بریکس" را دارد و تا حدودی نیز هم موفق بوده اما با عکس العمل آمریکا و اسرائیل و اتحادیه اروپا
در جنگ غزه روبرو شده که بسادگی نخواهد توانست سلطه و اهداف خود را پیاده کند.
سیاست چین در حقیقت تسلط بر کشور های عقب نگهداشته شده است و با دادن وعده سرمایه گذاری قصد چپاول ثروت آنها را دارد یعنی
سیاستی که آمریکا سالیان درازی سکاندارآن بود، تفاوت عملی این دوبا هم یعنی چین و آمریکا برتری عقل گرائی چینیها بر آمریکائیها
است.
دیگر تفاوتی که چین با آمریکا دارد: چین معتقد است که آمریکا در خاور میانه استان 51 دارد و بر موجودیت غیر دمکراتیک و قانونی
اسرائیل همیشه در سازمان ملل متحد تکیه داشته و این سیاست را در جنگ اسرائیل با "حماس" بخوبی نشان داد.
چین از آمریکا میخواهد که پشتیبانی از تایوان نکند ،آمریکا هم تا حدودی پذیرفته و این مسئله خود نشان گر این است که اروپا و آمریکا
در زمانی مناسب ومجبورند با چین و روسیه وارد مذاکره شده وجناح میانه یا بهتربگوئیم کشورهای دنیای سوم که ایران،مصریا کشورهای
پیمان صلح ابراهیمی را بنفع جناح قدرتمندتر تقسیم کنند،چین درحقیقت منتظر میماند تا دراین کشور ها بحران اقتصادی ایجاد شود و احتیاج
به کمک داشته بطرف آنها رفته و با انعقاد قرار دادهای استعماری و دادن وعده های نجات اقتصادی آنها را وابسته بخود کند، چین تمام هم
و غم خود را در منطقه ی خاور میانه بحران خیز بکار گرفته تا به ثروت و مکنت و قدرت دست یابد،آنهم تحت نام دروغین سرمایه گذاری
بر خلاف چین آمریکا هنوز در خاور میانه جایگاه با منافع استراتژیک خود را حفظ کرده، با نمایش قدرت نظامی در منطقه، چین در مورد
تمامیت ارضی ایران موضع دارد،ببینید درمورد جزایرسه گانه ایرانی موضع میانه اتخاذ میکند بنفع جدائی سه جزیره همچون متحد وهمتا ی
روسیش، بحرانهای داخلی در چین و بخصوص در حزب کمونیست ، با بحران های موجود در آمریکا موازی پیش میروند، مسئله دمکراسی
در هر دوکشور بی اهمیت است واین خود موجب میشود که نیروهای مترقی در جهان نسبت به این عملکرد ها بیندیشند.
اشگ برای جوانان غزه ریختن زمانی مورد تائید است که اشگ ریزان ثابت کرده باشند که درچهل وپنج سال گذشته نطام آدمکش اسلامی با
دست گیری، شکنجه و اعدام هزاران جوان از زن و مرد را کشتند ، از جمله محسن شکاری،مهسا امینی و آرمیتا گراندو قتل عام هزاران
زندانی توسط رئیسی و کمیته مرگ، برای آنها هم اشگ ریختید اگرآری درود به شما واگر نه ننگ ونفرت برشما، آیا برای کشتن کودکان
اسرائیلی هم اشگ ریختید یا شادی کردید .
اگر اسرائیل و آمریکا با حمایت غرب به ایران حمله نظامی کنند چه باید کرد؟
در مرحله اول مردم ایران باید علیه حمله نظامی به خیابانها بیایند و خود این وظیفه را بعهده بگیرند و رژیم آخوند ها را سرنگون کنند،زیرا
جهل و پنج سال است که آخوند ها و سپاهیان مردم ایران را به گروگان گرفته اند و هر کس و هر فردی را که خواستند دستگیر، زندانی ،
شکنجه و اعدام کردند و 80 میلیون ایرانی را درزندان سرباز بنام ایران در بازداشت دارند این جمعیت همه کاری میتواند بکند اگر اراده کند
و دنیای دمکراتیک از آنها پشتیبای کند ،موفق به سرنگونی خواهند شد.
آخوندها وپاسداران تا آنجائیکه توانستند منطقه را نا امن کرده اندو کلیه ثروت مردم ایران راصرف ساماندهی مزدوران نیابتی خود کرده اند
و مشتی تروریست مسلح را بجان و مال مردم در ایران و منطقه ،انداخته اند، البته عامل اصلی بوجود آمدن تروریستها از جمله "حماس" و

دولت تروریستی جمهوری اسلامی،داعش،طالبان و سایرتروریستها در منطقه خود سرمایه داری جهانی بوده هم شرق وهم غرب، بخصوص
آمریکا نطفه تروریسم و دولتهای تروریستی را بوجود آوردند تا اینکه امروز همان تروریستهای دست پرورده از جمله خمینیستها و موی
دماغ آمریکا و کشورهای سرمایه داری غرب و منافع این کشورها را با کمک چین و روسیه به خطر انداخته اند و از طرفی در مقابل هم در
دو جبهه یکی اکراین و دیگری در غزه در مقابل هم صف آرائی کرده اند ،در جنگ اکراین وغزه معاملات امپریالیستی شرق و غرب صورت
خواهد گرفت ، اگر بتوافق تقسیم ثروت نرسند ، یکی از هدفها سرنگون کردن جمهوری اسلامی و بر چیدن سپاه و نیروهای نیابتی است که
بنظر من چین و روسیه هم غیر مستقیم موافق چنین معامله ای هستند ، یعنی سازش آمریکا و اروپا با روسیه و چین که راه حلی پیدا کنند
که جنگ هم درغزه وهم در اکراین پایان یابد، اما شرط اصلی آمریکا واروپا برای دستیابی به منابع نفتی و گازی بر چیدن سپاه و سرنگونی
رژیم آخوند ها ونابود کردن سایر نیروهای تروریستی نیابتی حتمی است،زیرا با اتفاقاتی که پس ازجنگ درغزه افتاد وعقب نشینی جمهوری
اسلامی از یکطرف و حمایتش در جنگ اکراین ، به این نتیجه دست یافتند که همه جنگ افروزی زیر سر سپاه و آخوند میباشد ، و دیگربه
هیچوجه اعتباری برای سپاه و آخوند تروریست قائل نیستند و دریافته اند که در ایران نیز اعتبار سپاهی و آخوند بکلی از دست رفته است .
در چنین شرایطی مردم چه وظیفه ای دارند:
اتحاد وهمبستگی مردم و نیروهای مدافع حقوق شهروندی مردم در حمایت از خواست مردم برای ادامه زندگی و مخالفت با جنگ علیه مردم
ایران خواست مردم از جها نیان اینکه ما را اگر افکار عمومی جهان کمک کنند خود رژیم را سرنگون میکنیم شما دست و بال تروریستها
را درغزه و دریاها کوتاه کنید بما مردم ایران ارتباطی ندارد، و دست از تروریست پروری بر دارید، ما ایرانیان در جهارچوب تمامیت ارضی
ایران فقط عمل خواهیم کرد.
مبارزه طبقاتی در ایران که از رشد کمی و کیفی در سالهای اخیر بر خوردار بوده و جامعه از یک سازماندهی مستقل مدنی در خیزش جنبش
انقلابی "زن،زندگی،آزادی" از تمامیت جمهوری اسلامی گذر کرده و کلیه نیروهای سرکوب گر از جمله سپاه ،بسیج و آخوند و دستگاههای
مزدورامنیتی رابه وحشت انداخته، ترس ازسازماندهی ازجانب اقشار مختلف جامعه و میرود تا درزمانی نه چندان دور از جمهوری اسلامی
خلع قدرت کند به سوی دسنیابی به دمکراسی ، آزادی و عدالت اجتماعی ،علیرغم نداشتن پشتیبان بین المللی و تنها به نیروی خود معتقد و
با تاثیر گذاری بر روی آحاد جامعه شرایط را بنفع مردم و به ضرر حاکمیت اسلامی سرکوبگر و ضد ایرانی تغییر دهد.
02.01.2024

امین بیات

یک نظر بنویسید

 

نظرات شما

بدون نظر