خدا مرد را آفرید
به الگوی خداوندی خودش
مقام خدایی
اجازه نمی داد
که زن خدا باشد
نه/ خطا گفتم
مرد خدا را ساخت
به الگوی مردانه گی خودش
غرور مردانه
اجازه نمی دادش
که خدا زن باشد.
به خدا- مرد آفریده اش
چشم و گوش داد
در حد
بینایی و شنوایی خودش
عقل داد
درحد دانایی خودش
زور داد به او
تا با خدامردان رقیب
زورآزمایی کند.
به او
هفت آسمان بخشید
در فضای محدود بینش و فکرش
عرش و فرش داد
تا
روی آن بلمد و
حکمرانی کند
بر آدم های زمین.
حیف که
خدا- مرد می میرد و
نمی بیند هرگز
خداوندی که ساخت
به الگوی مردانه گی خویش
در هیچستانی دفن می شود
که نمی توان
از هم تشخیص داد
اسکلت های زن و مرد را.
سر تا ته
کهنه کتاب های آفرینش
تکرار
این قصه ی خود ساخته ی
خدا- مردان است.