۱۰ مارس ۲۰۲۴ (۲۰ اسفندماه ۱۴۰۲) در نشریه آفتون بلادت سوئد
برگردان به فارسی از نادر ثانی
اکنون اسرائیل زنان و کودکان بسیار بیشتری از آنچه را که ایالات متحده آمریکا در طول بیست سال جنگ در افغانستان به قتل رساند، در غزه کشته است.
یا برای مقایسهای دیگر، تلفات غیرنظامیان در غزه دو برابر بیشتر از تلفات غیرنظامیان در اوکراین پس از دو سال جنگ است.
زمانیکه تعداد کشتهشدگان فلسطینی از ۳۰ هزار نفر گذشت، دیگر رسانههای سوئدی از انتشار چنین ارقامی دست کشیدند.
با وجود این کشتار جمعی درازمدت، سیستماتیک و بیسابقه، اسرائیل هنوز از حمایت دولت سوئد برخوردار است. این واقعیت که دولت سوئد بر موضع خود مبنی بر اینکه جنایات جنگی اسرائیل مشمول "حق اسرائیل برای دفاع از خود" است و این دفاعی "متناسب" است پافشاری میکند، به هیچ وجه قابل قبول نیست.
"دفاعمتناسب" ترکیبی بوروکراتیک، کوچک و زننده است. این بدان معناست که کشتار جمعی جاری در رابطه با حمله تروریستی حماس در ۷ اکتبر که حدود هزار اسرائیلی به قتل رسیدند، متعادل است.
بنابراین، کشتار جمعی متناسب مبتنی بر این ایده است که هر جان اسرائیلی بیش از سی جان فلسطینی ارزش دارد. البته این «تناسب»روز به روز و شبی آغشته از بمبها به شب بمبآلود دیگری تغییر میکند.
و به همراه این روزها و شبها فاجعه قحطی که اکنون در غزه یک واقعیت است. اولین جسد کودکی لاغراندام در تصاویر شبکههای تلویزیونی عربی نشان داده میشود، اما این تصاویر به تلویزیونهای سوئد راهی ندارند.
دولت سوئد هنوز سرسختانه از تصحیح موضع خود در مورد کشتار جمعی "متناسب" خودداری میکند. این واقعیت که یوهان فورسلوزیر توسعه از حزب دستراستی مُدراتها با دادن این بیانیه که "ما بسیار نگران هستیم که بسیاری از غیرنظامیان مجبور به جانباختن شدهاند" (در روزنامه سونسکا داگبلادت در ۳ مارس) از موضعگیری فرار کرد، بیانگر تغییر موضع نیست. جانباختن؟ آیا صحبت از خودکشی یا تصادفات رانندگی است؟
جالب است که این عبارت توسط یوهان فورسلبیان شود، فردی که سرسختانه به تصمیم خود مبنی بر لغو حمایت از "سازمان کمکرسانی سازمان ملل به فلسطین" (آنرواUNWRA)، پایبند بوده است. اینعمل تلاشی فعالانه در حمایت از جنگ اسرائیل علیه جمعیت دو میلیون نفری غزه است. به خصوص در زمانیکه قحطی مداوم گستردهتر میشود. زمانی که این تصمیم در اکتبر سال گذشته گرفته شد، یوهان فورسل آن را "بسیار عاقلانه" توصیف کرد. اما حالا شش ماه پس از آن؟ اینکه رژیم راستگرای اسرائیل از آنروا متنفر است، مدتها یک واقعیت شناخته شده بود، اما این موضع اکنون توسط راست سوئد تصاحب شده است.
در ۱۷ فوریه، مگنوس رانستورپ، کارشناس بدنام تروریستی، به عنوان ستوننویسی درروزنامه سونسکا داگبلادت با متنی درهم و برهم ظاهر شد که منجر به درخواست تعطیلی آنروا گردید. رانستورپ برای قبولاندن چنین تصمیم شدیدی اتهامات متناقضی را مطرح کرد. او در این نوشتهاش در آغاز بیان داشت که ۱۳۰۰ حماسی در آنرواوجود داشت.اما نه،چند خط پایینتر این تعداد به ۲۰۰ نفر کاهش یافته و کمی بعد در همین متن به ۶۵۰۰ نفر رسید. رانستورپ همچنین از "تونلهای گسترده، تامین برق مشترک و یک مرکز داده مخفی حماس تحت مقر آنروادر غزه" یاد کرده بود. ظاهراً استدلالی احمقانه (راستی مرکز داده حماس چیست؟). اما همچنین یک تقاضای ناپسند برای تعطیلی مؤثرترین سازمان کمکرسانی سازمان ملل به فلسطینیان در جریان کشتار جمعی و قحطی جاری.
یک هفته یا بیشتر پس از این نوشته نفرتانگیز اما آشفته در مورد کاهش کمکها به غزه جنگزده و نیازمند، این کارشناس تروریستی با یک پست هیئت مدیره در آژانس امدادرسانی سیدا (Sidaسازمان سوئدی حمایت از پیشرفت جهانی) پاداش گرفت. بله درست خواندهایدپاداش گرفت.
حزب دموکرات سوئد خواستار اخراج "فعالان" در دولت سوئد شده است. ظاهراً این خواسته در مورد نوع درست فعالان صدق نمیکند.
سیدا در جریان توقف تقریباً نیمساله پول به آنروا ناچار به انجام دو تحقیق شده تا نشان دهد که چیزی از کمکهای سوئد به حماس نرسیده است. یوهان فورسل هر دو تحقیق را رد کرده و به تاخیر انداختن بازگشایی کمک به آنروا ادامه میدهد. باید به یاد داشت که او همچنان معتقد است که قطع حمایت از آنروا «بسیار عاقلانه» بوده است؛ حتی زمانی که فاجعه قحطی جاری با صدها و به زودی هزاران جسد کودک لاغرشده رخنمایی خواهد کرد. یا به قول یوهان فورسل "غیرنظامیانی که زندگی خود را از دست دادهاند."
زمانی که اسرائیل با بدگمانی و عزمی به سردی یخ بیمارستانها را ویران کرده و از ورود مواد غذایی، سوخت و تجهیزات پزشکی به غزه جلوگیری کرده یا در ورود آنان خرابکاری میکند، کارش چیزی جز بخشی از جنگ اسرائیل نیست. باید اذعان کرد که آنچه به عمل درمیآید جنایات جنگی است، زیرا هدف افزایش مرگ و میر غیرنظامیان است. اما هر چه که هست، هنوز بخشی از جنگ اسرائیل است.
پس پرسش این است که چگونه به عزم ظاهراً تزلزلناپذیر دولت سوئد برای کشیدن کاه خود به آن پشته نگاه کنیم.
گذشته از این، من معتقدم که…
... باید به همه روزنامهنگاران، نویسندگان سرمقالهها، کارشناسان تروریستی، روئسای پلیس، مُدراتها و وابستگان به حزب دموکراتهای سوئد که از واژه "ارتباطات" استفاده میکنند بیاعتماد شد. به محض خواندن این کلمه، متوجه شوید که اینجا چیزی پنهان شده است.
... این ادعا که ما ۶۲ هزار جنایتکار وابسته به باندهای گانگستری در سوئد داریم، البته مزخرف است. اما تمامی اثبات این ادعا نیز با حرکتاز واژه "ارتباطات" بود. این تنها به این معنی است که خارجیتبارانساکندر حومههای شهرهای بزرگ ما در نزدیکی یکدیگر زندگی می کنند یا با هم دوست و آشنا هستند.