در میدان جنگ غزه، کشیشی سیبی میگیرد!
در میدان جنگ غزه،
جاییکه آشکارا افسار وحشت مهار میشود،
در قلمرو گرسنگی،
کشیشی سیبی میگیرد،
پس از شش ماه روزهداری،
اعمال شده توسط کسانی که همه چیز را کنترل میکنند،
از تولید تا مصرف،
در صورتیکه از هر دوی آنها جهت مرگ و نابودی استفاده میکنند.
آنجا کشیشی سیبی میگیرد،
درحالیکه کشیش از گرسنگی به رعشه افتاده، دل و رودهاش نمیپُرسد،
آیا این همان سیبی نیست که آدم را از بهشت بیرون کرد؟
وقتیکه وی اولین گازش را به سیب میند،
چشماناش چهرههایی را میبینند که شبیه به سایهاند،
نشسته روی صخرهها، و برخی هم دراز کشیده بر روی زمین،
که از گرسنگی در حال مرگاند.
کشیش در جستوجوی خدای مهربان به آسمان مینگرد،
ولی هیچ نشانهای نمییابد، سیباش را بهچند قطعه کوچک قسمت میکند،
تا با سه نفر دیگر، شریک شود،
جهت نجات حقیقت تثلیث که زمانی موعظه میکرد،
اما اینک در ابهام گمشده است و چیزی برای آموزش نداشت.
در حالیکه بقیه جهان،
شکمشهایشان را پُر میکنند، در فستیوال مذهبی
خواه کریسمس باشد یا سالنو،
با همه آشغالهاییکه بندرت نیاز دارند
ولی هیچکسی از کردار چندشآورش شرمگین نیست.
هیچکسی دلواپس آنهایی نیست که با اشک زندگی میکنند،
بهجُز کشیشی که در غزه سیبی میگیرد.
صولت نگی
10 آوریل 2024
پس از شش ماه محاصره و محرومیت اسرائیل، پدر یوسف اسد، کشیش کلیسای خانواده مقدس در شهر غزه، سیبی دریافت میکند که با سه نفر تقسیماش میکند.
درباره نویسنده:
*دکتر صولت نگی، آکادمیک مستقر در سیدنی– استرالیاست و مؤلف کتابهایی درباره سوسیالیسم و تاریخ است. خرین کتابش «جمهوریهای خدا: ایجاد و تخریب اسرائیل و پاکستان» است که میتوان از آمازون در آدرس زیر تهیه نمود:
Amazon.com
با ایشان میتوان با ایمیل زیر تماس گرفت:
برگردانده شده از:
APR 10, 2024
On the battlefield of Gaza,
Where naked horror reins,
In hunger’s domain,
A priest gets an apple,
After six months of fasting,
Enforced by those who control all the means,
From production to consumption,
While using them both from death to destruction.
There a priest gets an apple,
Convulsed by hunger, his entrails don’t ask,
Was the apple the one that brought the humans,
From the heavenly world, or the Garden of Eden?
As he takes his first bite,
His sight catches faces looking like shadows,
Sitting on stones, some lying on the floor,
dying of hunger.
He looks at the sky to the merciful God,
Finding no signs, he slices his apple into a few small parts,
To share his fruit with three other people,
to salvage the truth the Trinity once preached,
But lost in ambiguity had nothing much to teach.
While the rest of the world,
Stuffing its bellies, on the festival of their creed
May it be Christmas or the day of Eid,
With all the waste it scarcely needs
And no one is ashamed of this hateful deed.
No one cares for those living to the tears,
But the priest in Gaza, who gets an apple.
Saulat Nagi
April 10, 2024
After six months of Israeli blockade and deprivation, Father Youssef Assad, the priest of Holy Family Church in Gaza City, receives an apple and shares it with three people.