لینک کوتاه: https://wp.me/paiHc5-J6
قدرت واقعی در جامعه در پس ظاهر دموکراسی پنهان است. سارا بیتس استدلال می کند که در حالی که سیاستمداران نقش خود را ایفا می کنند، این شرکتها هستند که در کارکرد دولت نقش مهمی دارند.
مردم سراسر بریتانیا به زودی پای صندوق های رای خواهند رفت. اما آیا واقعاً در مورد اینکه چه کسی بر بریتانیا حکومت میکند، حرفی موثر خواهیم داشت؟ در حالی که 650 نماینده در مجلس عوام کرسیهای خود را بدست میآورند، آنهایی که قدرت واقعی را دارند در اتاقهای هیئت مدیره بالای آسمان خراشها می نشینند.
این روسا به نفع نیازهای مالی خود -و نیازهای سرمایه- عمل می کنند و اغلب توسط دولت حمایت میشوند. البته این مهم است که چه کسی در شماره 10 [شمارهٔ ۱۰ خیابان داونینگ (به انگلیسی: 10 Downing Street ) خانه و دفتر کار رسمی نخستوزیر و مرکز دولت پادشاهی در کشور بریتانیا] نشسته است. آرا میتواند تغییرات بزرگ اجتماعی را نشان دهد -همانطور که انتخابات آتی نیزانجام خواهد داد.
دوره انتخابات به ایجاد فضای سیاسی کمک می کند که در آن سیاستمداران باید حداقل تظاهر کنند که به افکار مردم عادی اهمیت می دهند. دادههای نظرسنجی YouGov نشان داد که عموم مردم به احتمال زیاد اقتصاد را به عنوان «برترین» موضوع پیش روی کشور توصیف میکنند.
اما بازیگران بزرگ در دنیای مالی و سرمایه گذاری خصوصی اغلب دیده نمی شوند. آنها همیشه انتخاب نشده و عمدتاً غیرقابل پاسخگو هستند. سیاستمداران روزانه با بازوهای غیر منتخب دولت ، از جمله ارگان های ارشد در دنیای مالی، ارتش، قوه قضائیه، مالکین بزرگ و پلیس کار می کنند.
ما نمی توانیم حاکمان نظام سرمایه داری را انتخاب کنیم. ما فقط این شانس را داریم که برای یک بخش کوچک از آن داور انتخاب کنیم. در مانیفست کمونیست، کارل مارکس و فردریک انگلس مینویسند که «قوه اجرایی دولت مدرن فقط کمیتهای برای اداره امور مشترک» طبقه حاکم است.
این لایه نخبگان فوقالعاده ثروتمند جامعه، که گاهی طبقه حاکم نامیده میشود، همه در حفظ وضعیت موجود منافع مشترکی دارند. در حالی که سیاستمداران تصمیمات مهمی می گیرند، قدرت واقعی در دست بانکها و شرکتهای بزرگی است که بر اقتصاد مسلط هستند.
آنها تصمیم می گیرند که چه چیزی تولید می شود، سرمایه گذاری به کجا می رود و منابع چگونه تخصیص می یابد. به همین دلیل است که استارمر به عقب خم شده است تا نشان دهد که یک جفت دست امن برای تجارت است. همچنین به همین دلیل است که مهم نیست که فرد ترسو است یا نه اما هر چالشی برای سیستم کنار زده میشود.
موسسات مالی قدرت عظیمی بر مقامات منتخب دارند. آنها این کار را آشکارا با خریدن نمایندگان مجلس و با پیشنهاد شغلهای پرسود، تعطیلات مجلل و ارائه مقداری پول نقد به آنها انجام می دهند.
رسوایی هایی مانند گرینسیل ، که دیوید کامرون در قلب آن قرار داشت، نشان می دهد که چگونه سیاستمداران در ازای شغل و پول، کمک های مالی و وام می دهند. اما این اتحاد حتی عمیق تر از فساد مستقیم است. انگلس نوشت که بین «دولت و بورس اوراق بهادار اتحاد» وجود دارد. او دموکراسی سرمایه داری را «بهترین پوسته سیاسی ممکن» برای نظام توصیف کرد.
زمانی که سرمایه این بهترین پوسته را در اختیار گرفت، چنان محکم و مطمئن قدرت خود را مستقر می کند که در جمهوریهای بورژوا-دمکراتیک هیچ تغییری در افراد، نهادها و یا احزاب نمیتواند سیستم را متزلزل کند. رالف میلیبند، نویسنده و اقتصاددان در سال 1969 توضیح داد که این لایه نخبه از یک گروه ممتاز تشکیل شده است.
او گفت که نخبگان «سهم نامتناسب قابل توجهی از ثروت شخصی» داشتند و کاملاً درست می گفت که آنها ثروتمندان بد بو هستند – و همه یکدیگر را می شناسند.
روسای هیئت مدیره و مدیران عامل از طریق ساختارهای رسمی و غیررسمی باشگاههای با اعضای خصوصی، مدارس شبانهروزی، باشگاه های گلف مجلل و شامهای مفصل در شبکههای انحصاری اما با یکدیگر درگیر می شوند. آنها در رده های بالای جامعه توطئه می کنند تا بهترین ها را برای خود به دست آورند. آنها با یک شامپاین معاملاتی را انجام می دهند که زندگی ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
قدرت اقتصادی روسا نشان می دهد که قدرت واقعاً در مجلس نیست. گزارشی از موسسه خیریه آکسفام در ژانویه نشان داد که یک درصد ثروتمندترین افراد، 43 درصد از کل داراییهای جهانی را در اختیار دارند. حدود 148 شرکت بزرگ جهان در مجموع 1.4 تریلیون پوند سود در 12 ماه منتهی به ژوئن 2023 به دست آوردند.
روسا به طور هدفمند گریزان هستند و اغلب به عنوان افراد عادی حضور دارند. در واقع، آنها را نمی توان از نیازهای مردم عادی بیشتر دور کرد. اینها افرادی هستند مانند نوئل کوین، رئیس HSBC – یکی از پنج شرکت بزرگ بریتانیا هستند. کوین دارایی سالانه 10.6 میلیون پوندی خود را با وام دادن پول و گرفتن هزینه از مردم به دست می آورد.
گزارش جدید درباره میلیاردرها اهرام زشت ثروت را آشکار می کند
چارلز وودبرن از BAE Systems و مرگ و نسل کشی درآمد دارد. او سالانه 13.5 میلیون پوند به سلاحهای اضافی برای قاتلانی همانند دولت اسرائیل دریافت می کند. در همین حال، انبوه کارگرانی که در پایین نردبان قرار دارند و شرکتها را در بالا نگه میدارند، هیچ انگاشته میشوند. شرکت های سرمایه داری برای امتیاز دادن به اتاق هیئت مدیره راه اندازی شدهاند.
قدرت عظیم اقتصادی و نفوذ سیاسی آنها یک پویایی پایدار و مهم در داخل سیستم است. «بازارها» اغلب به عنوان یک نیروی انتزاعی مطرح می شوند که تا حدودی تصادفی رفتار می کنند. اما اتفاقی که برای اقتصاد می افتد نتیجه مستقیم تصمیماتی است که توسط گروه کوچکی از ثروتمندان بزرگ گرفته شده است. هنگامی که یک نتیجه ناخواسته یا غیرمنتظره وجود دارد – مانند همه پرسی برگزیت در سال 2016 یا چشم انداز یک دولت همانند جرمی کوربین – بانکداران پول نقد خود را به جای دیگری میبرند یا حداقل تهدید می کنند. میلیبند همچنین نوشت که طبقه سرمایه دار «در اعمال قدرت سیاسی شرکت می کند» و «کارکرد آنها توسط دولت تداوم می یابد».
وقتی روسا برای تصمیم گیری به دولت تکیه می کنند، می توان معنی آن را درک کرد که آنها میتوانند به سود خود ادامه دهند. در سال 2023، اندرو فارست، میلیار معدن تهدید کرد که اگر نخست وزیر از پروژه های هیدروژنی او حمایت نکند، پول نقد خود را از بریتانیا خارج خواهد کرد.
او گفت: «من یک سرمایه گذار بزرگ در اینجا هستم. «من سرمایهام را بیرون کشیده و در آمریکای شمالی سرمایهگذاری میکنم. …من باید در جایی سرمایهگذاری کنم که بدانم رهبری مناسبی هست، نه رهبری که در چرخه طعمه کلیک قرار دارد.» پس از فروپاشی بدنه لابی روسای CBIریشی سوناک با عجله گفت یک «شورای کسب و کار» جدید راه اندازی کند. سوناک که منتخب روسای 14 شرکت بزرگ است، در این باره گفت «این مهم بخاطر آن است که بدانیم که چقدر برای بهروزرسانی تحول برای تجارت خوب درست عمل میکنیم» همچنین 120 رئیس بازرگانی که نامه ای در حمایت از استارمر نوشتند که از فرصتی برای تنظیم و تأثیرگذاری بر دستور کار حزب کارگر، هیجان زده خواهند شد.
همه طرف ها از برهم زدن بازارها وحشت دارند – و سرنوشت لیز تراس نشان می دهد که چگونه بودجههای تراس و صدراعظم کواسی کواتنگ در سپتامبر 2022 توسط وام عظیم دولت تامین شد. در نتیجه، گربههای چاق، سرمایهگذاریهای خود را از اقتصاد بریتانیا بیرون کشیدند و پوند به پایینترین ارزش خود سقوط کرد. به همین دلیل، نرخ بهره افزایش یافت. در عرض چند روز تراس و کوارتنگ به حاشیه رفتند – و ضربه مهلکی توسط بانکداران به اقتصاد وارد شد. ثروتمندان بزرگ می توانند با اهرمهای اقتصادی که در آن نفوذ زیادی دارند، سرمایه٬ها را بیرون بکشند. اما دولت از منافع سرمایه خصوصی محافظت می کند.
دولت همچنین بانک ها رادر دوره سقوط، برای نجات سرمایه داری جهانی نجات خواهد داد. بخشهای کلیدی دولت برای حفظ قدرت و نفوذ روسا با هم همکاری میکنند و اگر احساس کنند که در حال تهدید هستند، بخشهای به ظاهر نامرتبط دولت با یکدیگر همکاری میکنند تا سلطه طبقاتی را حفظ کنند. به عنوان مثال، هنگامی که کوربین در سال 2015 انتخاب شد، یک ژنرال ارتش در حال خدمت بریتانیا گفت که دولت او با «شورش و استعفای دسته جمعی» روبرو خواهد شد زیرا که ایالتها حدود 152400 نفر نیروهای مسلح و حدود 234400 پلیس دارد.
برای مارکسیستها، روشن است که چگونه سرمایهداری به طور خاص نظامی است که دولت را سمت و سو میدهد. ولادیمیر لنین، انقلابی روسی، هنگامی که نوشتههای مارکس را توصیف میکند که دولت برآمده از جامعه سرمایهداری بازتاب منافع طبقه حاکم و در تضاد با منافع طبقه کارگر است، او در دولت و انقلاب نوشت: «دولت محصول و مظهر آشتی ناپذیری تضادهای طبقاتی است» . «دولت در زمان و در جایی به وجود میآید که تضاد طبقاتی بهطور عینی آشتیناپذیر هستند».
این تحلیل از دولت پیامدهایی بر نحوه ارتباط سوسیالیستها با انتخابات دارد. این درست است که بگوییم انتخابات مهم است، حتی در سیستم متقلبی همانند بریتانیا اما برای سوسیالیستها، مداخله در فضای بسیار سیاسی ایجاد شده توسط انتخابات بسیار مهم است. به یاد داشته باشیم که نماینده دولت تنها نماینده بخشی از آن است، نه کل آن. به چالش کشیدن دولت آنطور که می دانیم به معنای چالشی بسیار گسترده و جدلی است. اما غیرممکن است که فقط یک بخش را از دولت جدا کنیم و آن را در جهت منافع کارگران قرار دهیم. یک دموکراسی واقعی به معنای ایجاد سیستمهایی برای تصمیمگیری است که در آن مردم عادی حرف واقعی خود را بزنند – و روسا به بایگانی فرستاده شوند.
منبع: سایت حزب کارگران سوسیالیست SWP