مهبانگِ سرمایه نوشته: رون یاکوب - برگردان
بهخاطر میآورم یک زمانی شنیدم مایکل پارنتی در مورد تئوریهای توطئه میگفت که اگر کسی فکر میکند گروههایی از مردان سفیدپوستِ عمدتا ثروتمند وجود دارند که در اتاقی گرد میآیند و تصمیم میگیرند که چگونه باید کنترل خود را بر جهان سختتر کنند، تا حدی حق با اوست. چرا؟ زیرا گروههایی از مردان سفید پوستِ عمدتا ثروتمند هستند که در اتاقهای هیئت مدیره و رستورانهای مجلل گرد هم میآیند تا تصمیم بگیرند که در آینده چه کاری انجام دهند تا حتی سود بیشتری به دست آورند. عنصر مکمل آن است که این افراد اتاقهای هیئت مدیره را به همان میزان که اتاقهای هیئت مدیره کارهای خود را کنترل مینمایند، حداقل به صورت مجازی کنترل نمیکنند، اگر کسی این را بپذیرد، پس ممکن است اتاقهای هیئت مدیره کمتری قدرتمندتر از بانک جهانی باشند. حتی اگر کسی، آن را نپذیرد، این بیانیه درست بهنظر میرسد.
این ماهیت است تاریخچه اخیرا به روز شده بانک جهانی اثر اریک توسن Eric Toussaint. این کتاب با عنوان بانک جهانی: تاریخی انتقادی، ابتدا در سال ۱۹۸۶ میلادی انتشار یافت، چند سال پیش از آن که فعالین سراسر جهان شروع به سازماندهی کارزار پنجاه سال کافی است بکنند که منجر به یکسری اعتراضات و اقدامات ضد سرمایهداری در سراسرجهان شد. شاید مشهورترین این اعتراضات بسیج بینالمللی بر علیه سازمان تجارت جهانیWTO در سیاتل در سال ۱۹۹۹ میلادی بود. خود سازمان تجارت جهانی توطئهای بین دولتهای قدرتمند و بزرگترین سرمایهداران جهان بود؛ توطئهای برای اسیر نگهداشتن جنوب جهانی به بردگی شمال جهانی که تقریبا در هر حوزهای تحت سلطه ایالات متحده است.
ابتدا و در درجه نخست، این کتاب توضیحی تاریخی از نقش بانک جهانی در حفظ و گسترش سلطه نظام سرمایهداری جهانی با محوریت ایالات متحده از پایان جنگ دوم جهانی است. این کتاب دروغها و ریاکاریها در پس مفهوم اصلی بانک را پیرامون هدف و بزهکاریهای آن در اجرای واقعی سیاستهای بانک و شیوههایی که همیشه توسط واشینگتن و توطئهگران آن برای حفظ سلطه بر اقتصادها و دولتهای جنوب جهانی طراحی شده بودند را آشکار میسازد. توسن Toussaint با استفاده از مطالعات کشوری، بیانیههای سیاست بانکی، نظرسنجیهای سازمان ملل و سایر منابع، حقایق پیرامون نحوه عملکرد بانک جهانی، این که به چه کسی خدمت میکند و اهداف آن چه هستند را تجزیه و تحلیل میکند. در خلال بحث او، مشخص میشود که بسیاری از همان رهبران و کارمندان به کار گرفته شده توسط بانک جهانی و سازمانهای وابسته به آن (صندوق بینالمللی پول، بهعنوان مثال) اعضای هیئت نخبگان سرمایهداری آمریکا و مدیران و جنگ آفرینان بوده و هستند. مهمترین آنها رابرت مک نامارا، مدیر سابق شرکت موتور فورد که معمار اصلی جنگ آمریکا علیه ویتنامیها در دوران ریاست جمهور کندی و جانسون خدمت در دهه ۱۹۶۰میلادی بود، و پاول وولفویتز، نئوکانی که نقش او در جنگ آمریکا علیه عراق تحت رهبری جورج دبلیو بوش کاملا مستند بوده و به اندازه کار مک نامارا در مورد ویتنام شایسته اتهامات جنایات جنگی است میباشند.
سیاستهای اقتصادی که در این تاریخ شرح داده شدند به دفعات ثابت میکنند که توسعه مستقل و محلی اقتصادهایی که زمانی کشورهای جهان سوم نامیده میشدند به راستی هرگز هدف این بانک نبوده است. در واقع، در موارد خاصی که دولتهای محلی درخواستهای بانک جهانی برای ایجاد اقتصادهای مبتنی بر صادرات را رد کردند، دولتها و کشورهایی که بر آنها حکومت میکردند تا زمانی که به خواستههای بانک تن ندادند مجازات شدند. در مثالهایمتعدد، متن توسن روشن میکند که هر توسعه پشتیبانی شده از طرف بانک جهانی توسعهای است که به نفع وال استریت بوده و دولتهای مستقل و خودِ استقلال را مجازات میکند. این پدیده آخری در کشورهایی که یا توسط استعمارگر سابقشان به آنها استقلال اعطاء شده یا پس از یک جنگ آنرا به دست آوردهاند در نوع خود بدترین و شدیدترین است. هرگونه وام اعطایی به رژیمهای استعماری سابق به دولت جدید استقلال تحمیل شده است. در سناریوهای خاص، این بدین معنا بود که دولت استعماری عامدانه بیش از حد از بانکی وام گرفته بود که بهخوبی میدانست افرادی در آن دولت میتوانند با میلیونها دلار فرار کرده و دولت آزادیبخش ملی را با این قرض در پشت سر رها کنند. دولتهای جدید به نوبه خود، اغلب برای دریافت پول مجدد مجبور به بازپرداخت وامها میشدند تا نیازهای مردم خود را بر طرف نمایند. عبودیت بدهی بزرگ .
در این کتاب چیزهای زیادی برای هضم و پردازش وجود دارد. این نسخه در حال حاضر تا دوره همهگیری کووید ۱۹ است. و با فراخوانی برای خاتمه بخشیدن به کار بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول IMF، و دیگر نهادهایی از این دست که صرفا برای حفظ عدم توازن قدرتی طراحی شدهاند که سرمایهداری آمریکا بدان نیاز دارد، به پایان میرسد. این فراخوانی است که توسط کسانی از درون و بیرون قدرت پشتیبانی میشود که میدانند تعقیب سود و قدرت کنترل نشده توسط آن سیستم با سرعتی بیشتر و بهطور حتمی ما را به سوی عاقبتی زشت، غیرضروری و غمانگیز سوق میدهد. این فراخوانی است که در سراسر جهان طی اعتراضاتی که در ابتدای این بررسی بدان اشاره شد بازتاب یافت. البته، این قبل از آن بود که واشینگتن بجای پرداختن به نابرابریهای فاحشی که تا حدی از آن حملات خبر میداد، جنگ بیپایان را پس از ۱۱ سپتامبر انتخاب کند.
ماخذ:
کاونتر پانچ ۲۱ ژوئن ۲۰۲۴
www.counterpunch.org/2024/06/21/capitals-big-bank/
سامان
تابستان ۲۰۲۴- هلند