لینک کوتاه: https://wp.me/paiHc5-Jf
جی دی ونس بایدن را به دلیل حمایت از معاملات تجاری نئولیبرالی و حمله به عراق محکوم کرد
میتوانید وحشتی را که طبقات حاکم جهان را فراگرفته است درک کنید، زیرا که آنها دارند با این احتمال که دونالد ترامپ ممکن است ژانویه آینده به کاخ سفید بازگردد، کنار میآیند. البته این نکته قبل از تلاش های موفقیت آمیز رهبران حزب دموکرات برای وادار کردن جو بایدن به کنار رفتن از مبارزات انتخاباتی مجدد خودبوده است.
اما اگر ترامپ بار دیگرانتخاب شود، سیاست خارجی او چه تفاوتی خواهد داشت؟ در سخنرانی هفته گذشته در کنگره جمهوری خواهان در میلواکی، معاون منتخب او، جی دی ونس، ادعاهای زیادی را مطرح کرد. ونس کسی است که از یک پسزمینه سفید ضعیف در اوهایو میآید، اما از طریق دانشکده حقوق ییل و حمایت پیتر تیل، سرمایهدار جناح راست، به کرسی سنا صعود کرد.
ونس بایدن را به دلیل حمایت از معاملات تجاری نئولیبرالی و «حمله فاجعه بار به عراق» در سال 2003 محکوم کرد – «کارها برون سپاری و به خارج منتقل شدند اما فرزندان ما به جنگ فرستاده شدند. اما بس است و دیگر نه. ما دوباره کارخانههایی میسازیم و مردم را مشغول ساخت محصولات واقعی برای خانوادههای آمریکایی میکنیم که با دستان کارگران آمریکایی ساخته شده است.
ما با هم از دستمزد کارگران آمریکایی محافظت خواهیم کرد و حزب کمونیست چین را از ایجاد طبقه متوسط متکی خود در پس پشت شهروندان آمریکایی باز خواهیم داشت. ما با هم مطمئن خواهیم شد که متحدانمان در بار تامین صلح جهانی سهیم هستند.»
مقالهای در مجله تایم نشان میدهد که انتخاب وی برای ونس «بیشرمانهترین غرایز ضد سرمایهداری ترامپ را منعکس میکند». این بی معنی است. ونس یک میلیونر و داری یک شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر است. روزنامه فایننشال تایمز، علیرغم نکوهش بیگ تک، اشاره میکند که اکنون مقادیر قابل توجهی پول از سیلیکون ولی به کمپین ترامپ و ونس سرازیر شده است.
دلیل؟ دقیقاً همان چیزی که در دفعه اول حمایت تجاری بزرگ را برای ترامپ جلب کرد – چشم انداز کاهش مالیات بیشتر و مقررات کمتر.
درست است که شرکتهای بزرگ فراملیتی ایالات متحده از تعرفههای بالاتر وارداتی که ترامپ وعده داده راضی نیستند. اما آنها بار گذشته با تعرفه های او زندگی کردند. بایدن سیاستی را که ترامپ مبنی بر بازسازی رقابت پذیری صنایع مستقر در ایالات متحده و جنگ اقتصادی علیه چین آغاز کرده بود ادامه داد.
تفاوت بزرگ در روش است. بایدن به سیاستی بازگشت که دولت های متوالی ایالات متحده، اعم از دموکرات و جمهوری خواه، از زمان جنگ جهانی دوم دنبال کرده بودند.
این امر هژمونی جهانی ایالات متحده را بر ادغام سایر دولت های سرمایه داری پیشرفته در یک بلوک اقتصادی و ژئوپلیتیکی به رهبری ایالات متحده استوار می کند – به اصطلاح «نظم بین المللی مبتنی بر قوانین». اگر کامالا هریس که نامزدی دموکرات ها را به دست آورد، ترامپ را شکست دهد -که یک اگر بزرگ است – به این رویکرد ادامه خواهد داد.
جیوانی آریگی، جامعه شناس تاریخی مارکسیست، استدلال کرد که هژمونی به دولت بستگی دارد که منافع واقعی را به متحدان خود ارائه دهد. این امر را به رسمیت شناختن آنچه آنتونیو گرامشی مارکسیست ایتالیایی «رهبری فکری و اخلاقی» مینامد، تضمین میکند.
آریقی همچنین در زمان جنگ عراق مدعی شد که این سازمان در حال شکست است و ایالات متحده بیش از پیش به اجبار متکی است تا رضایت.
می توان درخواست ترامپ از متحدانی مانند اروپایی ها و تایوان را برای دفاع از خود به عنوان نشانه ای از این فروپاشی دید. دو جامعهشناس، بورلی سیلور و کوری پین، همکار آریگی، استدلال میکنند که «ترامپ بهعنوان رئیسجمهور، بیشتر شبیه یک مافیوزی بود تا یک دولتمرد، با رویکردی نسبت به متحدان خارجی که بیشتر یک سلاح حفاظتی مشترک بودند تا شریک.
نباید در تفاوتی که با روش دموکراتها دارد، اغراق کرد. درخواست اعضای ناتو برای افزایش هزینه های نظامی خود در زمان باراک اوباما، رئیس جمهور قبلی ترامپ آغاز شد. بایدن از جنگ اوکراین برای متحد کردن اروپا تحت رهبری ایالات متحده استفاده کرده است.
ترامپ به به خود میبالد و میگوید : «من جنگی نداشتم». او احتمالاً به دنبال پایان دادن به جنگ اوکراین از طریق مذاکره با ولادیمیر پوتین است. این امر شامل واگذاری اراضی قابل توجه اوکراین به روسیه است که منجر به تنش های جدی در داخل ناتو می شود. اما در دو منطقه بحرانی بزرگ دیگر – خاورمیانه و تایوان – ترامپ حداقل از نظر لفاظی جنگ طلب تر از بایدن است.
ان نکته نمی تواند منتفی باشد که او یک معامله مافیایی با پکن را نیز انجام دهد. اما ترامپ همواره ایران را هدف قرار داده است. او از اسرائیل میخواهد که کار را در غزه به پایان برساند – یعنی نسلکشی را که نقش بزرگی در از بین بردن اعتبار اخلاقی هژمونی ایالات متحده دارد، کامل کند. زوال امپراتوری در زمان او ادامه خواهد یافت.
منبع https://socialistworker.co.uk/comment/is-trumps-foreign-policy-that-different/: