۱۴۰۳-۰۶-۰۱

خدامراد فولادی

فرزندآوری اجباری، جنایت علیه بشرییت است

 

اصرار یا در واقع اجبار « حکم حکومتی» رهبر
رژیم برفرزندآوری،ظاهرن باهدف افزایش جمعییت
مسلمانان شیعه برای به رخ مسلمانان اهل سنت
و دیگر ادیان کشیدن، و نیز تامین سیاهی لشکر
« امام موعود»ی است که قرار است در« آینده ی
نامعلوم ظهور»کند! این اما،یک وجه قضیه و جنبه
ی صرفن اعتقادی آن است.وجه دیگرکه برای رژیم
زن ستیز اهمییت اش هموزن و حتا بیش از وجه و
جنبه ی اعتقادی است اهمییت سیاسی این اجبار،
یعنی گرفتار نمودن زنان و به ویژه دختران جوان
ونوجوانی است که از 1401 به این سو نیروی
مهم و تعیین کننده ی خیزش اسلام ستیز و
استبدادستیز هستند، با وعده ی فریبکارانه ی کمک
مالی و وام بانکی به آنان برای ازدواج و فرزند

آوری. رژیم و رهبر فعال مایشاء آن با این تحکم
و اجبار توام با تطمیع می خواهد سمت و سوی
نیروی پتانسیل عظیم جامعه و به ویژه جوانان و
ذهنییت و فعالیت مطالبه گر و تحول خواه آنان را
از خیزش استبداد ستیز و اسلام ستیز منحرف
کرده و درگیر مسائل روزمره نماید. هدف دیگر
حاکمییت و رهبر مستبد الرای بی منازع آن، خانه
نشین کردن زنان و به خصوص زنان شاغل و
تبدیل آنان به« عیال حرف شنو و کلفت و
پیشخدمت رجال» است. چرا که بر طبق نص
صریح « کتاب» و « وحی آسمانی» زنان، «
کشتزار مردان اند برای کاشت و برداشت محصول
فعالییت شبانه روزی خویش!». این هم، یک سویه
ی سیاسی- اعتقادی دین مردسالار زن ستیز
است.
واقعییت این است که در کشوری که بر طبق داده
های اجتماعی و آمارهای غیر قابل تکذیب جمعیت

بیکاران بسیار بیش تر از جمعییت شاغلان است و
خود شاغلان نیز هیچگونه تضمین شغلی ندارند و
هرآن در معرض اخراج و از دست دادن شغل و در
آمد اند، و به همین دلیل هم بیش ازدو سوم جمعیت
نود میلیونی در فقر شدید مالی به سر می برند و
قادر به تامین نیازهای روزمره ی زنده گی شان
نیستند، و اگر بیمارشوند هیچگونه تامین وتضمین
خدمات پزشکی و دارو- درمانی ندارند، و از سوی
دیگر دربلند مدت هم توان مالی برای فراهم نمودن
امکانات تحصیل حتا یک فرزند درمدارس با شهریه
های چند میلیون تومانی برای کم ترکسی وجود دارد
، و اکثرییت خانواده های حتا تک فرزند ناتوان از
تامین خوراک و پوشاک و لوازم تحریر و کتاب و
دفتر و ایاب و ذهاب همان یک فرزند هستند، و با
وجود چنین شرایط دشواری برای زنده گی کردن ،
اصرار و اجبار رهبر رژیم بر فرزند آوری نمونه
ی آشکاری از جنایت علیه بشرییت است. چراکه،

نود میلیون انسان تحت فشار اقتصادی و سیاسی
و فشار مضاعف فرزند آوری حکم حکومتی -
تحمیلی می تواند نشانگر سرشت انسان ستیز رژیم
و رهبری باشد که این جامعه را دراسارت جبارییت
خود در آورده است.
فرزند آوری، و افزایش جمعییت بدون آنکه مقدمات
و نیازهای ضروری یک زنده گی شایسته ی انسان
ها فراهم شده باشد، به گونه ای که فرزندان مجبور
باشند با فقر و ناداری خانواده ی فاقد درآمد، یا با
در آمد کم زنده گی کنند تا بمیرند، بدترین جنایتی
است که این رژیم و رهبر مستبدالرای آن به این
جامعه تحمیل کرده است.
تمام واقعییت های موجود نشانگر و بیانگر آن اند
که فقر مالی در خانواده های پرجمعییت بیش تر از
خانوادهای کم جمعییت است،اگرچه در خانواده های
کم جمعییت هم فقر کم و بیش حاکم است.همچنان که
فقر غذایی و سوء تغذیه ی حاد و مزمن هم

درخانواده های پر جمعییت بیش تر از خانواده های
کم جمعییت است. همان گونه که بیسوادی یا کم
سوادی ناشی از ترک تحصیل در خانواده های
پرجمعییت بسیار بیش تر از خانواده های کم
جمعییت است. ویا: خودکشی های ناشی از فقر
مضاعف مالی و فرهنگی بیش تر از خانواده های
کم جمعییت است. حتا مشکلات جنبی اقتصادی
نظیر مشکل پرداخت هزینه های سنگین آب و
برق و مسکن اگر چه به طور مستقیم در ارتباط با
ناکارآمدی رژیم و ناشی از اختلاس ها و راهزنی
های میلیاردی خود سران و سرکرده گان رژیم
است، اما همین کمبودها بیش ترین فشار را بر
خانواده های پرجمعییت وارد می سازد، که همه و
همه گویای جنایت های این رژیم علیه این جامعه
وعلیه میلیون هاانسان تحت اجبار فرزند آوری
ناخواسته است.

از نگاه دیگر و از جنبه ی فردی مساله، از آنجا
که رژیم جنایتکار تمام راه های جلوگیری از
بارداری و ازجمله داروهای ضد بارداری را به
روی خانواده ها و زنان بسته است، زنان ناچار به
روی آوردن به روش های خطرناکی مانند سقط
جنین از طریق پریدن از بلندی می کنند که همین
عمل نیز عواقب بسیار خطرناکی برای آنان است.
رژیم تبهکار حتا کاندوم جلوگیری مردان را هم
قاچاق اعلام کرده است.
رژیم جنایت پیشه ی اسلامی، چهل و شش سال
است زنان این جامعه را از همان نیمچه آزادی ها
و امکانات فارغ از دخالت حکومت پیشین محروم
کرده و زنان را دست و پابسته به زیر مهمیز «
رجال قوامون علی النساء» کشیده و روز به روز
بر حدت و شدت این جبارییت تحقیر کننده ی زن
با قوانین زن ستیزاش می افزاید. تحقیر و جباریتی

که نمود آشکاری از جنایت عمدی و علنی علیه
بشرییت است.
دین، به طور عموم محصول جهل و جبر است.
یعنی این جهل دین است که جبرو جبارییت معطوف
به تحقیر انسان را اقتضا می کند و آن را اشاعه
می دهد. به ویژه در ایران تحت حاکمییت رژیم
اسلامی نمود این جهل و جبر صد چندان بیش تراز
حتا دیگر کشورهای مسلمان است. در اینجاست که
جنایت علیه بشرییت به بدترین شکل و نمود آن در
تحقیر و آزار زنان و اجبار آنان به خانه نشینی و
فرزند آوری ناخواسته خودنمایی می کند. در این
جاست که حکومت قرون وسطایی به مثابه نا به
هنگام ترین حکومت تاریخ انسانی، نوع واحد و
همبسته ی انسان ها را به دو جنس جداگونه تقسیم
کرده و زن ها را طبق دستورات صدر اسلام عصر
عربستان جاهلی ،از نوعییت انسانی شان خلع و
هوییت انسانی را از آنان سلب کرده است، و این

سلب هوییت از نیمی از بشرییت، بدترین جنایت
علیه کل بشرییت است.

خدامراد فولادی

یک نظر بنویسید

 

نظرات شما

بدون نظر