روز ۲۳ سپتامبر از سال ۱۹۹۹ به عنوان روز مشاهده پذیری دوجنسگرایان، (Bi Visibilty Day) شناخته شده و در کشورهای مختلف جهان گرامی داشته میشود. گاهی از این روز، به عنوان روز افتخار به دوجنسگرایی (Bi Pride Day) نیز یاد میشود. در سال ۱۹۹۹ سه فعال حقوق دوجنسگرایان یعنی وندی کوری، مایکل پیج و جیجی راون ویلبور این روز را برای مبارزه با «محو دوجنسگرایان» پیشنهاد کردند. برگزار کنندگان ماه سپتامبر را به مناسبت تولد فردی مرکوری انتخاب کردند.
دوجنسگرا به افرادی گفته میشود که به بیش از یک جنس یا جنسیت کشش عاطفی و یا جنسی دارند! این کشش به این معنی نیست که همزمان با هر دو جنس هستند! بلکه در یک برهه زمانی با یک فرد وارد رابطه میشوند! همچنین در افراد دوجنسگرا در اغلب موارد گرایش به یک جنس و جنسیت خاص غالب است!
افراد دوجنسگرا متاسفانه هم توسط همجنسگرایان و هم توسط دگرجنسگرایان نه تنها مورد تبعیض قرار میگیرند و آنها را از جوامع خود طرد میکنند! حتی در رژه افتخار الجیبیتی که برای تمام اعضای جامعه کوئیر است با گذاشتن نام «Gay Pride» عملا به سمت و سوی حذف دوجنسگرایان گام برداشتند! همچنین در پرونده پذیرش پناهندگان نیز پرونده افراد دوجنسگرا بدون کوچکترین تردید نه تنها رد میشود بلکه در بخش افراد تحت خطر نیز قرار نمیگیرند!
همچنین این روزها محال است در لایفهای الجیبیتی فارسی بود و سخن از دوجنسگرایی میان باشد و شاهد دوجنسگراستیزی عریان خود کوئیرها نباشیم، به این مناسبت شاید بد نباشد در این راه نگاهی بیاندازیم به پیشگامان جنبش احقاق حقوق جامعه کوئیر که خود دوجنسگرا بودند.
برندا هووارد، فعال دوجنسگرا در سال ۱۹۷۰ راهپیماییای را در نیویورک به نشانه یادبود واقعه تظاهرات استونوال ترتیب داد، اولین راهپیمایی از سری راهپیماییهای سالانه کوئیرها که امروزه سر تا سر دنیا برگزار میشود. برخی از اولین شخصیتهای برجسته فرهنگی، نویسندگانی مثل کیت میلت و جون جردن که به عنوان فعالان جنبش لزبینها شناخته شدهاند، در واقع روابط عاطفی با بیش از یک جنس داشتهاند اما با توجه به اینکه اعلام این موضوع باعث از دست دادن جایگاهشان در جنبش لزبینها میشد این موضوع را آشکار نکردند.
بسیاری دیگر هم تصمیم به سکوت گرفتند. من آنها را به خاطر این تصمیم محکوم نمیکنم اما آنها با سکوتشان نادیده گرفته شدن دوجنسگرایان را تسهیل کردند. تاریخ جنبش کوئیر به استثناء تعداد معدودی، توسط زنان و مردان همان جنسیتی همجنسگرا نوشته شده است. کمتر مطلبی میبینم که تاریخ گسترده و متنوع اقلیتهای جنسی و جنسیتی را به تصویر بکشد. متاسفانه در هیچیک از این مطالب به دوجنسگرایی اشارهای نمیشود و در صورت اشاره کردن هم به ندرت بیش از چند پاراگراف است.
به همین خاطر من به رسمیت شناخته شدن و توجهی که اخیراً به سیلویا ریورا و مارشا پی جانسن شده را تقدیر میکنم. دو شخصیتی که در کنار ترنس بودن، رنگین پوست بودن و فقیر بودن هر دو دوجنسگرا هم بودند!
از همین رو باید مقابل انکار دوجنسگرایان ایستادگی کنیم حتی اگر فردی خود بخشی از جامعه کوئیر بود، یک فعال شناخته شده کوئیر بود و دوجنسگراستیزی را گسترش میداد باید مقابل آن ایستاد!
دوجنسگرایان افرادی تنوعطلب نیستند که حال جنس مخالف را پیدا نکردهاند و برای سرگرمی به سمت همجنس خود آمدهاند، افرادی نیستند تشنه سکس باشند یا افرادی باشند که برای سواستفاده جنسی به میان همجنسگرایان هستند، دوجنسگرایان همیشه بودهاند، چنانچه همجنسگرایان و جامعه دگرجنسگرایان همیشه بودهاند، دوجنسگرایی همانقدر واقعی هست که همجنسگرایی و دگرجنسگرایی واقعی است!
به سیاست انکار دوجنسگرایان باید پایان داد، بسیاری در لایف الجیبیتی فارسی دوجنسگرا هستند که با سخنان دوجنسگراستیز افراد گی و لزبین و ترنس نمیتوانند خود باشند، میترسند و با این حجم از دوجنسگراستیزی که وجود دارد مجبور هستند فشار روانی را تجربه کنند که به افسردگی منجر میشود!
همچنین باید تاکید کنم که دوجنسگراستیزی جدا از همجنسگراستیزی نیست بلکه در ادامه آن است، کوئیرفوبها به این نگاه نمیکنند که شما کشش به بیش از یک جنس و جنسیت را محکوم میکنید تا شما را تشویق کنند و بپذیرند، بلکه اگر اکنون همراه آنان در دوجنسگراستیزی شویم، بدون شک خود شما همجنسگرایان نیز حذف میشوید!
پس یک صدا باید فریاد بزنیم:«دوجنسگراستیزی بس است، به حقوق دوجنسگرایان نه در آینده بلکه در همین الان، همین ساعت، همین دقیقه و همین ثانیه احترام بگذاریم»، با تلاش متحدانه ما دور نیست آن روزی که دوجنسگراستیزی نیز مانند همجنسگراستیزی به یک پاورقی تلخ در تاریخ تبدیل شود، شک نداشته باشید...
ووکاشین پاکروان