29 سپتامبر 2024، برابر با 8 مهرماه 1403
برگردان به فارسی
نادر ثانی
خبرنگار شبکه 13 کانالتلویزیونی نیوز صبح روز شنبه به طور زنده بین رهگذران شهر کارمیل شکلات توزیع کرد. یک روزنامهنگار رسانههای جمعی، که اطلاعی از ماهیت شغل خود ندارد، بین مردم خستهای که اسرائیل متفاوتی را به خاطر نمیآورند، شکلات توزیع کرد. هرگز پس از یک قتل هدفمند شکلات پخش نشده بود. پیش از این هرگز اینقدرسقوط نکرده بودیم.
روزنامه نگاری متفاوت، بسیار مهم تر و محبوب تر - بن کاسپیت، نمایندهجریان "شام"، جریانی که به ظاهر "مرکز میانه رو" است، در X نوشت: "[رهبر حزب الله حسن] نصرالله در لانه اش له شد و مانند مارمولک مرد... و پایانی مناسب یافت. " انگار خودش سنگر نصرالله را خراب کرده باشد.
این میهن پرستی وحشیانه شنبه سر برافراشت: اسرائیل خوشحال شد. نازی ها یهودیان را موش می نامیدند و نصرالله یک مارمولک است. چه کسی می تواند با چنین حرفی مخالفت کند؟ افراطیترین فاشیستها هنوز در کنیسههای خود محبوس بودند و در هنگام غروب منتظر سه ستاره بودند تا فحش و شادی بیمارگونه خود را پخش کنند، اما در این بین بن کاسپیتسرشناس و روشنفکر این کار را به طرز تحسینآمیزی انجام داد.
یکی با اشاره به دعای شکرگزاری - احساسی که بسیاری از یهودیان آنرا احساس می کنند نوشت: "Shehhianu vekiamanu". میزان مرگ ناشی از 80 بمب آمریکاییکه بر مخفیگاه نصرالله انداخته شد هنوز مشخص نیست، اما اعداد و ارقام هیچ تاثیری در اسرائیل نخواهند داشت؛ مرگ 100 یا 1000 غیرنظامی بی گناه، حتی مرگ ده ها هزار کودک نیز چیزی را در روحیه اسرائیل تغییر نخواهد داد. چرا یک بمب اتمی کوچک نه؟ بالاخره ما هیتلر را کشتیم.
لازم نیستزیاد فکر کنید تا شادیموجود در اسرائیل و دلایل آن را زیر سوال ببرید. آیا وضعیت اسرائیل در صبح یکشنبه بهتر از صبح جمعه است؟ آیا حال و هوای اکثر اسرائیلی ها پس از یک سال تاریک بهبود یافته است؟ ما به پرستش ارتش (همه) و احترام به نخست وزیر بنیامین نتانیاهو (نه همه) بازگشته ایم، اما چه چیزی تغییر کرده است؟ حسن نصرالله به دلیل اینکه دشمن سرسخت اسرائیل (و لبنان) بود، به مرگ محکوم شد. کشتن او اسرائیل را نجات نخواهد داد.
در هفته اول بدون نصرالله، بهتر است به اطراف خود نگاه کنیم. کرانه باختری در آستانه انفجار است. اسراییلمانند گروگان هادر غزه ویران شده ای گیر کرده که هیچ راه خروجی در آن دیده نمی شود. اقتصاد کشور به سطح پایینتری کاهش یافته است. کشتار دسته جمعی که در غزه آغاز شد در حال انتقال به لبنان است. نیم میلیون نفر علاوه بر 2 میلیون نفر از هموطنان خود در نوار غزه که به این طرف و آن طرف سرگردان هستنداز خانه های خود آواره شده اند. اما هی، ما هیتلر را کشتیم.
بهتر است به جایگاه بین المللی اسرائیل اشاره نکنیم. نگاهی به مجمع عمومی سازمان ملل در زمان سخنرانی روز جمعه نتانیاهو کافی بود. وضعیت امنیتی نیز متزلزل تر از آن چیزی است که به نظر می رسد. منتظر جنگی در منطقه باشید که هنوز ممکن است فوران کند. ما روز جمعه گام های بزرگی برایافروختن آتش آن برداشتیم. در همین حال، کشور در وحشت به سر می برد. روز جمعه ده ها هزار نفر را که از خانه های خود در شمال آواره شده اند حتییک قدم به بازگشت نزدیک نکرد، اما اسرائیل از مرگ دشمن خود خوشحال است.
در سال گذشته، اسرائیل تنها به یک زبان صحبت کرده است، زبان جنگ افسارگسیخته و زور. این دیوانه کننده است که در نظر بگیریم میلیون ها نفر همه چیز خود را در اینرابطه از دست داده اند. در حالی که بمبافکنها شهر ضاحیه را به همراه تشویق اسرائیلیها بمباران کردند، میلیونها نفر در غزه، کرانه باختری و لبنان به شدت بر سرنوشت خود، برای کشتهشدگان، برای معلولان، برای اموال از دست رفتهشان و برای از دست دادن آخرین ذرههای آبروی خود گریهمی کردند. آنها بدون داشتن چیزی باقی ماندند.
این واقعیتی است که اسرائیل وعده داده است. با و یا بدون نصرالله، روزی آتشفشان فوران می کند. ایالات متحده آمریکا، شریکچشم بسته کشتار غزه و جنگ در لبنان است چرا که که کاری جز سخنان جو بایدن و آنتونی بلینکن وزیر امور خارجهکشور برای جلوگیری از آنها کاری انجام نداده است. اسرائیل فکر می کند که می تواند برای همیشه همینطور ادامه بدهد و گزینه دیگری نمی بیند.
کشتارهای اسرائیل بدون حمایت واشنگتن غیرممکن خواهد بود. ایالات متحده آمریکا با توجه به گرایش های انزواطلبانه اش تا ابد چنین نخواهد ماند. آن وقت چه خواهد شد؟ تبریک صمیمانه برای کشتن نصرالله، مازل توف، جانشین او در گوشه ای منتظر است و با بهره وری از تجربه گذشته او حتی خطرناک تر خواهد بود. و اسرائیل چه خواهد کرد؟ او را نیز می کشد و به عابران شکلات می دهد.