عملکرد سرمایه داری در ایران
مارکس پیش بینی کرده بودکه سرمایه داری روزی نقاب لیبرال دمکراسی را ازدستور کارش خارج خواهد نمود.
امروز با ورود مجدد ترامپ به کاخ سرمایه داری جهانی چهره جدید سرمایه داری آشکارتر شد و با دستور العملهای عجولانه یا از پیش تعیین شده بحران درگیر در آمریکا را در سطح جهان وسعت داده و بنمایش گذاشت.
از قرار معلوم سیستم حاکم بر کاخ سفید حتی دیگر نئولیبرالیسم را هم در هم نوردیدید و رد کردو در دستور کار قرار دادن جهانی کردن سرمایه بصورت مطلق و خودکامه همراه با تهدید و زور و قصد تسلط بر ثروت جهان و همراه با سرکوب آزادی با نمایش قدرت فاشیسم در اروپا نظاره گر عملکرد خود شد.
این نمایش قدرت همان نمایان کردن چهره واقعی نژادپرستی است، نقابهای استتار از چهره سرمایه داری بر داشته شده و با حقوق بشر دیگر نسبتی ندارند، و حتی از لحاظ فرهنگی نیز با برخورداری ازروش کینه ودشمنی به جنگ با فرهنگها رویآورده اند،وعلیه آزادیخواهان که به ذم آنها دشمنان عملکرد سرمایه داری هستند عمل میکنند، و مورد تعقیب بوسیله نوکران به قدرت گماره خود قرار میدهند.
ایلان ماسک حتی پا فراتر گذاشته و میگوید در مبارزه با « چپ » زمان پاک سازی در اینترنت از مضامین« چپها»، اقدام خواهد نمود،و در همین ارتباط سیاست سه قوه در دولتها بطور کلی بر چیده خواهد شد، همه افرادیکه در دولت ترامپ بر گزیده میشوند باید سر سپرده و مطیع فرمانهای کاخ سرمایه داری باشند.
درامور اقتصادی از حاکمیت و اصل رقابت بیرون خواهند رفت و همجنان روابط به شیوه ارتش به صورت سلسله مراتب باید جایگزین روابط فعلی شود و نوع جدید سود آوری را به نمایش وآنرا در عمل پیاده خواهند نمود،مافیا بر سرمایه تسلط کامل خواهد داشت،و آمریکا تبدیل به ابرقدرت جهان خواهد شد.
نمونه های بارزاین ادعاها تصمیمات ابلاغ شده ترامپ در مورد سرنوشت غزه ، گرینلند،کانادا،کانال پاناما، نشانه های بارز توسعه طلبی دولت جدید آمریکا است، کار و وقاحت بجائی کشیده که ایلان ماسک از احزاب راست (فاشیسم)در آلمان ،انگلستان و فرانسه دفاع کرده و از مردم میخواهد که به این احزاب رای اعتماد بدهند، هدف و کوشش ایلان ماسکها رسیدن به جهانی کردن حاکمیت فاشسیم بر جهان است،در حمایت از سرمایه داری بعنوان نمونه مایکروسافت،هوش مصنوعی و...
پوپولیسم حاکم بر حکومت سرمایه داری ، مخالف روشنفکران در جهان است، هدف نهایی فاشیسم تصرف ثروت،املاک و مستغلات و بطور کلی مالکیت بر کل جهان است، سرمایه داری به دمکراسی نیازی ندارد ، و همچنین به مقررات اجتماعی و قانون و در کل نه به انسانیت.
سیاست حاکم بردولت بایدن دررابطه با اقتصاد و رفرم پیش میرفت که موفق هم نبود،بلکه با شکاف میان فقیر و ثروتمند به بحران اقتصادی آمریکا دامن زده شد،و برای جبران این مسئله توجه بیشتر به نظامی گری شد وبا ارسال تجهیزات جنگی به اکراین باانواع کمکهایاقتصادی وامنیتی به اکراین و اسرائیل به آتش زدن جنگ در اکراین و اسرائیل دامن زد،
تآیید نتایج انتخابات ۲۰۲۴ درکنگره آمریکا بوسیله کلیه نمایندگان از دو حزب مهرتآییدی به ترامپ بود،سیاست ترامپ نئولیبرالی بودهوبا آب و رنگ ناسیونالیستی شبیه دوران اتحاد جماهیر شوروی که منجربه جایگزین شدن اقتصاد سرمایه داری وروسیه را تبدیل به یک نوع جدید امپریالیسم تبدیل کرد، در حقیقت نئولیبرالیسم شکاف بین فقر و ثروت را افزایش داد.
اگرترامپ ونتانیاهو تصمیم گرفته باشند که سرزمین غزه راازمردم غزه تخلیه کنند آنرا انجام خواهند داد و این سرزمین را به کشور اسرائیل خواهند افزود،غیر مستقیم اتحادیه اروپا هم نمیتواند با این تصمیم مخالفت کند،تهدید های ترامپ جدی است و عملگرا،همچنانکه گفته اگر رژیم آخوندها تسلیم نشوند،کارزار حد اکثری تحریمها را اجرا خواهند نمود و برای اثبات این ادعا ارسال بمب افکنهای سنگر شکن به اسرائیل ،ثابت شد.
میگویند ترامپ اهل معامله است، بله ولی نتیجه ی معامله باید بنفع آمریکا باشد، همانطور که گفت اردون و مصر باید مردم غزه را پناه دهند بالاخره انجام داره میشه کشور های عربی از جمله مصر و اردون حکومتشان وابسته به کمکهای میلیاردی آمریکا است، اگر اوامر و دستورات ترامپ را نه پذیرند و این کمکها قطع شوند، دولتها دچار مشگل اقتصادی و مالی میشوند و قادر به ادامه نیستند در نتیجه مجبورند به دستورات و برنامه ترامپ تن در دهند و راه دیگری ندارند.
آمریکا و دولت ترامپ ، به روشنی و بطور علنی میگویند که ما ( آمریکا) نفت کشورهای عربی را میخواهیم، عربها و تروریستها هم نباید در آمریکا اقامت داشته باشند، اسرائیل و آمریکا در برنامه درازمدت خود منطقه را دچار سرنوشتی مانند غزه خواهند کرد، تا چهره واقعی عملکرد سرمایه را نشان دهند، ودردید درازمدت منظره ی اسفبار بمبهای شیمیائی درهیروشیما وناکازاکی را به رخ تروریستهای اسلامی میکشند،و جهره واقعی آمریکا زیر نقاب سرمایه داری بسیار اشکارتر شده و ابائی از بیانش ندارند،حالا احزاب وابسته به سرمایه داری چه خاکی بر سرشان کنند بجز اطاعت و قبول نوکری ترامپ راه دیگری ندارند.
نیروهای سیاسی بورژوازی(سرمایه داری) درایران چه درگذشته و یا درآینده درجهت محدود کردن و کنترل آزادیهای اجتماعی تلاشهای بی حد انجام داده اند، اما طوری فرمولبندی کرده اند و میکنند که راه برای محدود کردن آزادی باز باشد و با آزادی بی قید و شرطسیاسی مخالفند.
در جامعه ایران بعد از جمهوری جهل و جنایت اسلامی با گسترش خیزشهای اجتماعی و انقلابی از اعماق جامعه ،با شعار جدائی دین از دولت، از طرف مردم خواهیم شد، وبه نقش مذهب ،آخوند و مراکز مذهبی پایان داده خواهد شد،در همه جا شاهد رشد وگسترش سکولاریسم سیاسی وانسانی در جامعه خواهیم شد، و جامعه میرود که خود را از خرافات مذهبی پاک کند،اگرجز این نشود وظیفه ی نیروهای مردمی و آزادیخواه و لائیک شوراندن مردم علیه سیستم حاکم بر جامعه است.
شعار جنبش « زن،زندگی، آزادی»اصلی ترین شعار و به مهمترین خواست در سراسر کشور تبدیل شده است، در کردستان،بلوچستان،خوزستان،خراسان تبریز وتهران و...همه یک صدا شعار میدهند، ازحفظ «تمامیت ارضی ایران» همسو،هم پیمان وهمراه هم هستند، متاسفانه نیروهای ملی و مذهبی با شعاربی محتوا وبا تهمت زدن به آنها(تجزیه طلب» بدنبال بر هم زدن تفاهمات مشترک میان مردم هستند و به اینکار ادامه خواهند داد، تا آب را گل آلود کنند و ماهی ثروت و قدرت را بدست بیاورند، البته نقش ویرانگر سرمایه داری جهانی و آمریکا را نباید نا دیده گرفت.
در انقلاب ۵۷ شاهد شکل و سازماندهی تشکلهای سیاسی در متن جامعه نبودیم و نگذاشتند تا شکل بگیرد وتنها آخوند ها درسراسر کشور با سازماندهی در مراکز مذهبی مساجد توانستند اهرم انقلاب و فرمان آنرا بسمت فاشیسم مذهبی تغییر دهند و انقلاب مردم را سرکوب و تصاحب کنند ( خمینی، بنی صدر، بازرگان وامثالهم)با بکار گیری روشهای شیادی اسلامی انقلاب را دزدیدند وبلای امروز از لحاظ اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را علیه مردم رقم زدند.
وظیفه ی نیروهای مردمی برای آینده بعد از سرنگونی اسلام که نگذارند مجددا مردم دچار و گرفتار توطعه های اسلامیستها درخارج وداخل شوند هیچگونه اعتمادی نباید به نیروهائیکه درمقطع انقلاب ۵۷ از جهالت و خرافات اسلامی پیروی کردند و مردم را دچار این همه فلاکت و بدبختی نمودندبر حذر دارند.
رژیم جمهوری اسلامی آخوندها در شرایط چه کنم دجار شده،تسلیم بلا شرط در مقابل ترامپ ،فاصله گرفتن آشکارو جدی از چین و روسیه، یا تن دادن به بمباران مراکز حساس نظامی واتمی در ایران، در هر دوحالت این رژم تروریستی و دولت تروریستیش محکوم به نا بودی است ،بخصوص که نود درصد مردم به این نتیجه رسیده اند که جمهوری اسلامی نمیخواهند ،آیا میدانند چه میخواهند هنوز کاملاروشن نیست،اگردل به فرمانهایترامپ بسته اند وخود تصمیم به تشکیل دولت مردمی نگیرند باز هم سرشان بی کلاه خواهد ماند ،یا کلاه گشادتر بر سرشان خواهند گذاشت. سرمایه داری جهانی بسرکردگی آمریکا با برنامه ریزی از قبل برای ایران گرفته شده بود،در حقیقت اصلاحات ارضی شاه بدستور آمریکا ، بنام «انقلاب سفید» توانست جامعه ی کشاورزی و «ارباب و رعیتی» یا فئودالی را به یک جامعه «سرمایه داری» نیمه صنعتی تبدیل کند ، و آمادگی خود را برای ادغام در نظام اقتصادی سرمایه داری جهانی اعلام کند، اما از آنجا که اصلاحات ارضی شاه نتوانست تولیدات داخلی کشاورزی را افزایش دهد، روز به روز مایحتاج زندگی گرانتر شد، و تبدیل بیک بحران گردید، و عاقبت نیروهای ارزان گسیل داده به شهرها موجب افزایش اعتراضات نسبت به عملکرد دولت شدند و زمینه انقلاب را بنا نهادند،اینجا بود که سرمایه داری تصمیم خود را گرفت و نوکر خود را تعویض کرد.
ازامروز باید اقدام به تشکلهای مردمی و مستقل و بر خاسته ازمتن جامعه همت گماردو سازماندهی کارگران، زحمتکشان وظیفه ی محوری نیروهای مترقی باید باشد، که درنبود اینگونه تشکلها در آینده،دمکراسی و آزاذیخواهی پیشرفتی نخواهد کردو بار دیگر فاشیسم بصورتی دیگر در حمایت ساواکی دیگر سرمایه داران به قدرت خواهند رسید، بخصوص امروز که با آمدن ترامپ و یارانش سرمایه داران ایران از پشتیبانی قدرتمندی برخوردارند.
سندیکاهای کارگران، معلمان، بازنشسته گان، پرستاران، بیکارانباید از امروز به نقش تعیین کننده خود بیتدیشند، و تشکل یابی کنند.
12.02.2025
https://facebook.com/amin.bayat.9