تظاهرات وسیع مردم غزه علیه حماس؛ در اعتراض به جنگ و شرایط وخیم انسانی
27 مارس 2025
در روزهای اخیر، نوار غزه شاهد تظاهرات گستردهای علیه گروه حماس بوده است. صدها فلسطینی در شهرهای مختلف این منطقه، از جمله بیتلاهیا و جبالیا، با سر دادن شعارهایی نظیر «حماس برو بیرون» و «ما جنگ نمیخواهیم»، نارضایتی خود را از ادامه جنگ، محاصره و بحران انسانی ابراز کردهاند. این اعتراضات در شرایطی رخ میدهد که درگیریهای نظامی میان اسرائیل و حماس بار دیگر شدت گرفته و اوضاع معیشتی در غزه به وخامت بیشتری گراییده است. سوال اصلی این است که آیا این اعتراضات بهطور خودجوش شکل گرفتهاند یا اینکه پشت پرده، دخالتها و دستهای سیاسی در سازماندهی آنها نقش داشتهاند؟
زمینههای شکلگیری اعتراضات
تظاهرات اخیر در غزه را میتوان نتیجه چندین عامل دانست:
ــ وخامت اوضاع معیشتی: غزه تحت محاصره شدید قرار دارد و بسیاری از ساکنان آن به غذا، دارو و سایر نیازهای اساسی دسترسی ندارند. وضعیت اقتصادی غزه به دلیل محاصره طولانیمدت و عدم دسترسی به منابع ضروری، در آستانه فروپاشی قرار دارد. فشارهای روزافزون اقتصادی موجب شده که مردم بهطور فزایندهای از شرایط خود ناراضی باشند.
ــ افزایش تلفات و تخریب: درگیریهای نظامی اخیر، خانههای بسیاری را ویران کرده و شمار زیادی از غیرنظامیان را قربانی کرده است. این جنگها نهتنها منجر به تخریب زیرساختها شده، بلکه باعث از دست رفتن زندگی بسیاری از شهروندان غزه نیز گردیده است.
ــ نارضایتی از حماس: بسیاری از شهروندان فلسطینی معتقدند که سیاستهای حماس، بهجای بهبود وضعیت زندگی، موجب تشدید مشکلات شده است. ناتوانی حماس در حل بحرانهای اقتصادی و انسانی، انتقادهای زیادی را از سوی مردم بهدنبال داشته است.
شعارها و خواستههای معترضان
معترضان در این تجمعات خواستار پایان جنگ، بهبود شرایط انسانی و توقف سیاستهای سرکوبگرانه حماس شدهاند. برخی از مهمترین شعارهایی که در تظاهرات شنیده شد عبارتاند از:
ـ «حماس برو بیرون!»
ـ «ما جنگ نمیخواهیم!»
ـ «زندگی، آزادی، آینده بهتر!»
این شعارها گویای خستگی عمیق مردم از سیاستهای حماس هستند که نهتنها مشکلات اقتصادی را تشدید کرده، بلکه بر زندگی روزمره و آینده نسلها تأثیرات منفی گذاشته است.
♦️ آیا این اعتراضات خودجوش است یا تحت تأثیر عوامل خارجی؟
سوالی که بهویژه در تحلیل ماهیت این اعتراضات مطرح میشود، این است که آیا تظاهرات مردم غزه ناشی از نارضایتی عمومی و بهطور خودجوش شکل گرفته است، یا اینکه این اعتراضات تحت تأثیر عوامل خارجی و گروههای سیاسی خاص قرار دارند؟ در این زمینه میتوان دو فرضیه را بررسی کرد:
ــ اعتراضات خودجوش: شرایط اقتصادی و انسانی بحرانی در غزه، که ناشی از محاصره مستمر، جنگهای متعدد و وضعیت اقتصادی نابسامان است، بهطور طبیعی میتواند زمینهساز بروز نارضایتیهای گسترده میان مردم شود. در چنین وضعیتی، اعتراضات میتوانند بهعنوان واکنش طبیعی مردم به سختیهای روزافزون زندگی و فقدان امکانهای اساسی برای بقای بهتر شکل بگیرند. این اعتراضات، بدون دخالت یا سازماندهی گروههای خاص یا قدرتهای خارجی، ممکن است بهطور مستقیم نتیجهای از ناامیدی مردم از وضعیت موجود و بیتفاوتی حاکمیت باشد.
ــ دستی پشت پرده: در پی پیچیدگیهای سیاسی و درگیریهای قدرت در غزه و منطقه، احتمالاً گروههای مخالف حماس، که در داخل و خارج از غزه فعال هستند، نقش مهمی در شکلگیری و هدایت اعتراضات ایفا میکنند. این گروهها ممکن است به دلایل مختلف، از جمله مخالفت با سیاستهای داخلی حماس و ناکامیهای این گروه در اداره امور غزه، به تحریک مردم و سازماندهی اعتراضات کمک کنند. گروههای مخالف حماس ممکن است از ایدئولوژیهای مختلفی برخوردار باشند که از اسلامگرایی تند تا ملیگرایی فلسطینی را شامل میشود. حضور این گروهها میتواند به ایجاد اختلاف و چنددستگی در میان معترضان و پیچیدگی بیشتر تحولات سیاسی منجر شود.
علاوه بر این، بازیگران منطقهای و بینالمللی، بهویژه کشورهای عربی و قدرتهای غربی، نیز ممکن است این اعتراضات را بهعنوان ابزاری برای فشار به حماس به کار بگیرند. این کشورها با هدف تغییر سیاستهای داخلی حماس یا وادار کردن این گروه به مذاکره با طرفهای مختلف منطقهای و بینالمللی، میتوانند بهطور غیرمستقیم در اعتراضات دخالت کنند. در این سناریو، اعتراضات بهعنوان ابزاری برای اعمال فشار سیاسی به حماس و تغییر روندهای داخلی و منطقهای عمل خواهند کرد.
در هر صورت، آنچه مشخص است این است که مردم غزه به شدت خسته شدهاند و دیگر نمیخواهند بار سنگین جنگ، ویرانی، کشتار و وخامت اوضاع معیشتی را بر جان و مال خود و فرزندانشان تحمل کنند. در حالی که سران حماس و خانوادههایشان در اروپا و آدرسهای امن به زندگی خود ادامه میدهند، مردم عادی غزه در شرایطی سخت و طاقتفرسا گرفتار شدهاند. این احساس بیعدالتی و نارضایتی گستردهای را در میان مردم بهوجود آورده است که باعث تشدید اعتراضات شده است.
♦️ نقش ایران در رویدادها و اعتراضات اخیر غزه و سیاستهایش در قبال اعتراضات مردم فلسطین و پیامدهای آن برای ایران
آشکار است که رژیم جمهوری اسلامی پس از مصادره انقلاب در سال ۱۹۷۹ و سر کار آمدنش سیاستهای خود را در قبال فلسطین و گروههای فلسطینی بهویژه حماس، تعریف کرده است. این سیاستها عمدتاً در راستای مقابله با رژیم اسرائیل و تقویت نفوذ ایران در منطقه طراحی شدهاند. حمایتهای ایران از گروههای فلسطینی شامل کمکهای مالی، ارسال تسلیحات و آموزشهای نظامی بود. این حمایتها نهتنها در راستای مقابله با اسرائیل، بلکه بهعنوان بخشی از استراتژی ایران برای گسترش نفوذ خود در جهان عرب و اسلامی و مقابله با قدرتهای منطقهای و جهانی صورت میگرفت. ایران بهویژه از حماس و جهاد اسلامی فلسطین حمایت کرده و در نتیجه روابط نزدیکی با این گروهها برقرار کرده است.
اما تحولات اخیر در غزه، بهویژه اعتراضات گسترده علیه حماس، نشان میدهد که مردم غزه از وضعیت موجود خسته شدهاند و دیگر حاضر به تحمل شرایط فعلی نیستند. این اعتراضات، که به نوعی نشانهای از ناامیدی از گروههای مقاومت فلسطینی است، ایران را با چالشی جدید روبرو میکند. در حالی که ایران بهطور سنتی حامی حماس بوده است، این اعتراضات ممکن است روابط ایران با این گروهها را پیچیدهتر و متفاوتتر از گذشته کند.
ــ دور شدن ایران از حمایتهای آشکار
چندین عامل میتواند توضیحدهنده گامهای محتاطانه و کاهش حمایتهای آشکار ایران از گروههای فلسطینی باشد. نخستین عامل، بحرانهای اقتصادی داخلی است که ایران با آن مواجه است. تحریمهای بینالمللی و مشکلات اقتصادی داخلی باعث شدهاند که دولت ایران توان پشتیبانی مالی و نظامی از گروههای فلسطینی را کاهش دهد. از طرفی، دخالتهای ایران در کشورهای دیگر مانند سوریه و عراق، که به هزینههای زیادی منجر شده، اولویتهای ایران را تغییر داده و موجب شده که تمرکز حمایتهای ایران از فلسطین کمرنگتر شود.
دومین عامل، فشارهای بینالمللی است. ایران تحت فشارهای شدیدی از سوی کشورهای غربی و برخی کشورهای عربی قرار دارد که حمایت این کشور از گروههای مسلح فلسطینی را نقض قوانین بینالمللی میدانند. این فشارها، ایران را وادار کرده است تا در اتخاذ سیاستهای خود نسبت به فلسطین محتاطتر عمل کند.
علاوه بر این، تغییرات در سیاستهای منطقهای ایران نیز بر این وضعیت تأثیر گذاشته است. ایران بهطور فعال در بحرانهای منطقهای مانند سوریه و عراق دخالت کرده و این دخالتها باعث شده که اولویتهای ایران به مسائل امنیتی و استراتژیک خود در این مناطق معطوف شود. در نتیجه، حمایتهای ایران از فلسطین، بهویژه حماس، بهطور غیرمستقیم و از طریق کانالهای دیپلماتیک صورت میگیرد.
ــ فشارهای داخلی و اعتراضات مردمی
علاوه بر بحرانهای اقتصادی و تغییرات در سیاستهای منطقهای، فشارهای داخلی نیز به شدت بر سیاست خارجی ایران تأثیر گذاشته است. اعتراضات گسترده مردم ایران در سالهای اخیر، به ویژه اعتراضات اقتصادی و اجتماعی، نشاندهنده نارضایتی عمومی از وضعیت معیشتی و سیاسی است. این اعتراضات ممکن است باعث شود که ایران منابع مالی و انرژی خود را بیشتر بر مسائل داخلی متمرکز کند و در نتیجه، از میزان حمایتهای آشکار خود از گروههای فلسطینی بکاهد. در واقع، اعتراضات داخلی ایران میتواند مانع از ادامه حمایتهای فعالانه ایران از گروههای خارجی شده و توجه کشور را به اولویتهای داخلی معطوف کند.
ــ پیامدهای این تغییرات برای ایران
این گامهای محتاطانه و کاهش حمایتهای آشکار از گروههای فلسطینی میتواند پیامدهای مختلفی برای ایران داشته باشد. اولاً، این تغییرات ممکن است روابط ایران با گروههای فلسطینی مانند حماس را تحت تأثیر قرار دهد و موجب شکاف در روابط میان ایران و این گروهها شود. در شرایطی که فلسطینیها انتظار حمایتهای مالی و نظامی بیشتری از ایران دارند، کاهش این حمایتها میتواند موجب کاهش نفوذ ایران در فلسطین و منطقه شود.
ثانیاً، این تغییرات میتواند باعث تشدید فشارهای بینالمللی بر ایران شود. کشورهای غربی و عربی ممکن است این را بهعنوان نشانهای از ضعف و عقبنشینی ایران از سیاستهای گذشته خود در قبال فلسطین ببینند و این ممکن است بر اعتبار و موقعیت ایران در منطقه تأثیر منفی بگذارد.
در نهایت، این تغییرات ممکن است باعث ایجاد نوعی نارضایتی در میان برخی اقشار داخلی ایران نیز شود که به سیاستهای خارجی کشور از منظر حمایت از گروههای مقاومت فلسطینی نگاه میکنند. این گروهها ممکن است از کاهش حمایتها و گامهای محتاطانه ایران ناراضی شوند و فشارهایی را برای بازگشت به سیاستهای گذشته وارد کنند.
در مجموع، ایران در مواجهه با تحولات اخیر غزه و اعتراضات مردم فلسطین، به دلیل بحرانهای داخلی، تغییرات در سیاستهای منطقهای و فشارهای بینالمللی، گامهای محتاطانهتری برداشته است. این تغییرات میتواند پیامدهای عمدهای برای سیاست خارجی ایران و موقعیت آن در منطقه داشته باشد که نیازمند تحلیل دقیقتر و مدیریت هوشمندانهتر است.
♦️ واکنش حماس و وضعیت سرکوب اعتراضات
حماس که در گذشته بارها از سرکوب خشن برای مقابله با نارضایتیهای داخلی استفاده کرده است، در این اعتراضات تا حدی با احتیاط عمل کرده است. در حالی که واکنشهای خشونتآمیز نسبت به تجمعات کمتر بوده، اما برخی گزارشها حاکی از آن است که نیروهای امنیتی حماس در برخی مناطق تلاش کردهاند تجمعات را متفرق کنند و چندین معترض را بازداشت کردهاند. بهطور کلی، حماس در مواجهه با این اعتراضات تلاش کرده تا از سرکوب مستقیم جلوگیری کند، اما همچنان نظارت و کنترل خود را حفظ کرده است.
♦️ پیامدهای احتمالی این اعتراضات
اعتراضات اخیر ممکن است پیامدهای گستردهای برای حماس و آینده سیاسی غزه داشته باشد:
ــ افزایش فشار داخلی بر حماس: اگر این اعتراضات ادامه پیدا کند، ممکن است شکافهای داخلی در حاکمیت حماس را عمیقتر کند و فشارهای بیشتری به این گروه وارد شود.
ــ تشدید سرکوب: حماس احتمالاً در صورت گسترش اعتراضات، برخوردهای شدیدتری را در پیش خواهد گرفت تا نارضایتیها را مهار کند.
ــ احتمال تغییر در سیاستهای منطقهای: اگر این اعتراضات توجه بینالمللی را جلب کند، ممکن است بر سیاستهای بازیگران منطقهای تأثیر بگذارد و موجب تغییراتی در حمایتهای بینالمللی از حماس شود.
پایان سخن
تظاهرات گسترده مردم غزه علیه حماس نشاندهنده نارضایتی عمیق از وضعیت سیاسی و اقتصادی این منطقه است. شرایط دشوار انسانی و ادامه درگیریهای نظامی بهطور طبیعی موجب شکلگیری اعتراضات شده است. با این حال، احتمال دخالت دستهای خارجی یا گروههای مخالف حماس در سازماندهی این اعتراضات نیز وجود دارد. این رویدادها ممکن است بر آینده حماس و تحولات سیاسی فلسطین تأثیرات مهمی بگ