۱۴۰۴-۰۱-۱۶
خدامراد فولادی

علائم ِ فاشیسم در مواضع ِ سیاسی ِ ترامپ

نخست ببینیم فاشیسم چیست و در چه شرایطی و کجا مجال ِ بروز و ظهور پیدا می کند:

فاشیسم یک عملکرد یا در واقع عارضه ی نامعمول و نا معقول در نظام ِ سرمایه داری است که نخست به صورت ِ فردی در بالاترین سطح ِ حاکمییت ِ نظام ( دولت) مجال ِ بروز پیدا می کند و سپس از طریق ِ آن فرد به دیگر افراد ِدارای پتانسیل و گرایش ِ ابتلا به آن انتقال می یابد. با چنین خصوصییت ِنامعمولی در نظام، می توان فاشیسم را به سرطان ِ بدخیمی تشبیه نمود که ابتدا یک اندامواره از مجموعه اندام های دولت- حاکمییت را در بالاترین سطح ِ حکومتی در گیر کرده و سپس به کل ِ اندام های نظام سرایت می کند. یعنی در واقع به مجموعهی به هم متصل ِ حاکمییتی ِ اطرافیان ِ شخص ِ ناقل انتقال می یابد یا تحمیل می شود.نتیجه ی این انتقال وتحمیل ِفاشیسم ِ فردی به جمع ِ اطرافیانرئیس ِ دولت، تضعیف ِ دموکراسی با میلیتاریزه کردن ِفضایمناسبات ِ سیاسی هم درجامعه ی خودی و هم در جامعه ی جهانی با هدف ِ پیشبرد ِ هدف های نظام ستیزانه ی سرکرده یا رئیس ِ دولت- حکومت است که یقینن موجب ِ از کار افتادن ِ سلامت کلییت ِ اندامواره های درون حاکمییتی است. به طور ِ تاریخی و نمونه وار، ما فاشیسم را با هیتلرمی شناسیم. هیتلر، درنظام ِ سرمایه داری ِ آلمان ِ دارای دموکراسی با انتخابات ِ آزاد به قدرت ِ سیاسی و رهبری ِ دولت و حاکمییت ِ جامعه رسید. بعد از کسب ِ قدرت ِ سیاسی بود که از مسیر ِقانون مند ِ نظام خارج شد و ادعاهایی کرد که در چارچوب ِ دموکراسی یی که به او جواز ِرهبری ِ دولت ِ حاکم بر جامعه را داده بود نمی گنجید. از جمله ادعای برتری ِ ملت ِ آلمان بر دیگر ملت ها و از این رو، برتری ِنژادی ِ خود و اطرافیان اش بر دیگر نژادها. برتری ِ دروغینی که صرفن ارضاء کننده ی تمایل ِ فاشیستی ِ شخص ِ هیتلر و متکی بر قدرت ِ نظامی گرایانه ی او و نزدیکان اش بود. پس فاشیست ،از دموکراسی ِموجود استفاده می کند تاقدرت ِسیاسی راتصاحب نماید،وچون آن راتصاحب کردهمان دموکراسی رابه چالش می گیرد وازاعتبار ِتاریخی ساقط می کند. فاشیسم درعین ِحال در چهار چوب ِاستبداد ِ پیشاسرمایه داری نمی گنجد، چراکه ادعاهای اش تمامن هم در چارچوب ِ نظام ِ سرمایه داری قراردارند و هم از این رو کارکرد ِ عملی شان در محدوده ی تولیدی- مناسباتی ِ همین نظام است. یکی دیگر از ادعاهای خودویژه ی فاشیسم، ایجاد ِ فضای ِ حیاتی برای جامعه و درواقع فضای اعمال ِ اقتدار برای حکمرانِ فاشیست و اطرافیان ِ اوست. همچنان که  ادعاهای اخیر ِ ترامپ در مورد ِ اروپا و برخی کشورهای مستقل نیز در چارچوب ِ همین گرایش ِ به شدت فاشیستی قرار می گیرد. در اینجا، موضوع ِ اصلی این است که این گرایش را نمی توان گرایشی  سابقه دار یا تثبیت شده در سیاست و رهبری ِ احزاب ِ تا کنون حاکم بر دولت های آمریکا ارزیابی و قضاوت کرد. چراکه تا کنون ازهیچ حزب ورهبر ِحزب ودولتی درآمریکا چنان ادعاهایی ندیده و نشنیده ایم.مثلن تا پیش ازاین هیچ رهبری نگفته است که کانادا یا گرینلند باید به آمریکاملحق شوند، و این ادعایی است که اکنون فقط از جانب ِ ترامپ مطرح شده است. این را هم بگویم که فاشیسم این تفاوت را با استبداد دارد که استبداد خصوصییت ِ ایدئولوژیک ِ پیشاسرمایه داری دارد و در جامعه های عقب افتاده با رژیم های قرون ِ وسطایی مجال ِ بروز و ظهور پیدا می کند.یعنی به لحاظ ِ تاریخی نا به هنگام است. فاشیسم اما،از درون ِسازو کارها و کرد وکارهای نظام ِسرمایه داری به مثابه ِ گرایشی ناهمخوان با دموکراسی ِاین نظام سر بر می آورد و عامل ِ پیدایش ِ آن که خود را نجات دهنده ی ملت ِ خود و بشرییت می داند،با سوء استفاده از امکانات و دستاوردهای این نظام، جهانی را به خاک و خون می کشد.همچنان که امروزه،ترامپ به عنوان ِفردی باعلائم فاشیستی رودرروی ِتمام ِکشورهای پیشرفته ی سرمایه داری ایستاده، و باهر ادعایی که دارد هدف اش ایجاد و یا تصاحب ِفضای حیاتی برای تحمیل ِ اقتدار ِ فردی یی است که به نزدیک ترین و سرسپرده ترین مسئولان ِحزب اش هم تحمیل نموده است.

سخن ِ آخر تاکید بر این نکته است که : فاشیسم را نباید به دموکراسی ِ سرمایه داری نسبت داد، چراکه درجنگی که هیتلر بر جهان و بر کشورهای سرمایه داری تحمیل نمود،این خود ِکشورهای سرمایه داری بودند که در مقابل ِ او ایستادند و شکست اش دادند.اگرچه شوروی ِ استالینی هم ناگزیر نقشی در این مقابله و شکست ِ متجاوز داشت و مجبور به کنارگذاشتن بی طرفی به نفع ِ دموکراسی شد. استالینی که کشور ِ خودش تحت ِ شدیدترین استبداد ِ فردی – حزبی بود و او در پشت ِ دیوارهای آهنین مشغول ِ قلع و قمع ِ مخالفان ِ سیاسی خود و از جمله رفقای حزبی اش بود.

امیدوار باشیم که بشرییت ِ متمدن و تکامل گرای امروزین آن فرصت را به ترامپ و متحدان ریز و درشت اش ندهد که جنگ ِ فاشیستی ِ دیگری را به جهان ِ متمدن تحمیل کنند.جنگی که یقینن سود ِ آن عاید ِ مستبدان و سرکوبگران، و دود ِ آن به چشم ِ سرکوب شونده گان وازجمله ایرانیان استبداد ستیز ِ دموکراسی خواه خواهد رفت.

یک نظر بنویسید

 

نظرات شما

بدون نظر