"چرا یک استاد متخصص مطالعات تاریخ فاشیسم دانشگاهییل آمریکا را ترک کرد"
مارسی شورگ
)Marci Shore(
مصاحبه :گاردین
برگردان: ک - الوند
درس سال ۱۹۳۳ این است که – شما بیرون بروید» مارسی شور وقتی خانوادهاش به کانادا نقل مکان کردند، در سراسر جهان خبرساز شد. او درباره ترامپ، تدریس تاریخ و چگونگی اتمیزه شدن جامعه توسط ترور بحث میکند کل ایده ظهور فاشیست را پوچ میداند.
از نظر پروفسور مارسی شورگ، این تصور که او درباره آینده ایالات متحده مصاحبه می کند، مسخره است. او یک استاد دانشگاه است که در تاریخ و فرهنگ اروپای شرقی تخصص دارد و خود را یک «اسلاویست» توصیف میکند، اما او اینجاست،ناگهان توسط روزنامهنگاران بینالمللی محاصره شده که مشتاقند درباره کشوری که او اصرار دارد در آن تخصص ندارد، یعنی کشور امریکا سوال بپرسند،
او میگوید: «این کمی گیجکننده است.» در واقع، توضیح به اندازه کافی ساده است. ماه گذشته، خانم شورگ، به همراه همسر و همکارش، تیموتی اسنایدر، محقق تاریخ اروپا، و جیسون استنلی، استاد دانشگاه، با اعلام اینکه از دانشگاه ییل در ایالات متحده به دانشگاه تورنتو در کانادا نقل مکان میکنند، در سراسر جهان خبرساز شدند. انگیزه آنها نه خودِ این نقل مکان، بلکه خودِ این حرکت بود که توجه رسانه ها را به خود جلب کرد. همانطور که تیتر یک ویدیوی کوتاه که این سه نفر برای نیویورک تایمز تهیه کردند، این بود:
«ما فاشیسم را مطالعه میکنیم و در حال ترک ایالات متحده هستیم». خانم شورگ با لحنی قاطع به هشدار نهایی تاریخ اشاره کرد. «درس سال ۱۹۳۳ این است: شما زودتر از موعد خارج شوید.» به نظر میرسید که او میگوید آنچه در آن زمان، در آلمان اتفاق افتاده بود، میتواند اکنون، در آمریکای دونالد ترامپ، اتفاق بیفتد - و هر کسی که وسوسه شود او را به اغراق یا هشدار متهم کند، اشتباه میکند. «همکاران و دوستانم، آنها قدم میزدند و میگفتند: «ما کنترل و توازن داریم. پس بیایید نفس بکشیم، کنترل و توازن، بازدم، کنترل و توازن.» با خودم فکر کردم، خدای من، ما مثل آدمهای تایتانیک هستیم که میگفتند: «کشتی ما نمیتواند غرق شود. ما بهترین کشتی را داریم. ما قویترین کشتی را داریم. ما بزرگترین کشتی را داریم.» و چیزی که شما به عنوان یک مورخ میدانید این است که هیچ کشتیای وجود ندارد که نتواند غرق شود.» از زمانی که خانم شور، اسنایدر و استنلی برنامههای خود را اعلام کردند، شواهد تجربی به نفع آنها تغییر کرده است. چه منظره تانکهایی که قبل از رژه نظامی به مناسبت تولد ترامپ در شنبه گذشته به واشنگتن دی سی منتقل شده بودند و چه استقرار گارد ملی برای سرکوب اعتراضات در لسآنجلس، در کنار تفنگداران دریایی که برای همین کار آماده شده بودند، روزهای اخیر شاهد تحولاتی بوده است که میتواند به عنوان یک دراماتورژ به عنوان خلاصهای از حرکت به سمت فاشیسم عمل کند.
فیلم شورش ۶ ژانویه در ساختمان کنگره در حالی پخش میشود که دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۱ در واکو، تگزاس تجمع انتخاباتی برگزار میکند. عکس: ایوان ووچی که با شور میگوید: «همه چیز تقریباً کلیشهای است. او با اشاره به دکترینی که توسط آدولف هیتلر پایهگذاری شد و تمام قدرت را در دست دیکتاتور قرار میدهد، میگوید: «یک رژه نظامی به سبک دهه ۱۹۳۰ به عنوان یک نمایش نمایشی از رهبری پیشوا». «در مورد لسآنجلس، شواهد من این است که اعزام گارد ملی یک تحریک است که برای دامن زدن به خشونت و توجیه حکومت نظامی استفاده خواهد شد. کلمه روسی مورد استفاده در اینجا میتواند «تحریکآمیز» باشد.» این پاسخ، لنز دوگانهای را که خانم شورگ از طریق آن پدیده ترامپ را میبیند، و به تصویر میکشد؛ پدیدهای که هم از رایش سوم و هم از «نئوتوتالیتاریسم اقتدارگرا » الهام گرفته شده و به وضوح در روسیه ولادیمیر پوتین به نمایش گذاشته شده است. ما در حالی صحبت میکنیم که خانم شورگ در تلاش است تا کار روزانه خود را انجام دهد، زیرا در مسیر کیف در ورشو فرود آمده است، در حالی که لهستان و اوکراین مدتهاست که محور مطالعات او هستند. او از طریق زوم از لابی هتل، گفتگوی ما را با اصطلاحاتی برگرفته از یک فرهنگ لغت سیاسی روسی که ناگهان برای یک رئیس جمهور ایالات متحده مناسب است، چاشنی میزند. «خودشیفتگی بیشرمانه، این سطح خودشیفتگی شبیه به نرون
امپراطور روم باستان است؛ این روش رویکردی به سیاست است که «در آن تمام زشتیها درست روی سطح هستند»، به هیچ وجه پنهان نمیشوند. «و این نوع استراتژی خاص خود را دارد. شما فقط همه چیز را آنجا آشکار میکنید.» او میترسد که بیشرمی محض ترامپ «واقعاً مخالفان را بیقدرت کرده باشد، زیرا انگیزه ما این است که به دنبال چیزی باشیم که پنهان است و آن را افشا کنیم، و ما فکر میکنیم این چیزی است که باعث فروپاشی سیستم میشود.» اما مشکل این نیست که چه چیزی پنهان است، «آنچه که ما عادیسازی کردهایم - زیرا کل استراتژی این است که همه چیز را به رخ بکشیم.» هیچکدام از اینها برای خانم شورگ یک شبه محقق نشده است. این وضعیت سالها در حال شکلگیری بوده است، با ریشههایی که به قبل از ترامپ برمیگردد. او که اکنون 53 ساله است، بیشتر دهه ۲۰ زندگی خود را صرف تمرکز بر اروپای شرقی کرده بود و به ندرت به سیاست ایالات متحده توجه میکرد، تا اینکه انتخابات ریاست جمهوری به بنبست رسیده سال ۲۰۰۰ و شکست مفتضحانه بازشماری آرا در فلوریدا باعث شد او متوجه شود که «ما واقعاً نمیدانیم چگونه آرا را بشماریم». سپس او از خود میپرسید: «دقیقاً چرا قرار است به جنگ عراق برویم؟» اما لحظهای که کار آکادمیک او شروع به روشن کردن اوضاع ناخوشایند آمریکا کرد، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ بود.که اوظهور نیوفاشیسم درامریکا را در چشم اندار فرایند تحولات سیاسی مدنظرقرار داد