مسولیت رییس آژانس انرژی اتمی در برنامه ریزی حمله اسراییل و امریکا به ایران و اظهارنظر های غیر مسئولانه و ییجا برخی مسئولان و رسانه های ایرانی
حمله برنامه و طرح ریزی شده اسرائیل و سپس امریکا به ایران در روزهای اخیر ، موضوع اصلی اظهار نظر رهبران و رسانهای جهان قرار گرفت. این فاجعه برای ایران بعنوان کشور ما ایرانیان و مردم محروم ان خسارات جبران ناپذیر به همراه داشت. علیرغم پیش بینی این حادثه که کاملا قابل بیش بینی بود ، سران و مسولان جمهوری اسلامی یک بار دیگر با غفلت و عدم درک واقعی از سیاستهای رهبران غربی ،موجودیت و یکپارچگی ایران را بخطر انداختند.
اسراییل و امریکا و سران دولتهای غربی نظیر انگلیس ، فرانسه (دو عضو شورای امنیت) و المان با یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده ، در خلال کنفرانس اخیر هفت کشور صنعتی تصمیم به تغییر رژیم در ایران گرفته بودند و انجام این کار را به اسراییل که در سه دهه اخیر مایل به انجام این پروژه داشت ، واگذار کردند.
در این مقاله خلاصه بنا نیست که به ابن موضوع ، طرح و برنامه و چگونگی حمله و خسارات انسانی ،نظامی و اجتماعی پرداخته شود. فرصت در این خصوص خواهد بود.
هدف این مقاله کوتاه پرداختن به نقش تعیین کننده و برنامه ریزی شده اژانس انرژی اتمی مخصوصا شخص رافایل کروسی رییس ان بوده که بر خلاف تمامی موازین قانونی و مسئولیت خود و بر خلاف فول و قرار های قبلی با وزارت خارجه رژیم جمهوری اسلامی ، یک باره دو سه روزقبل از حمله اسرائیل به ایران تصميم گرفت که پرونده ایران را به شورای حکام ارجاع دهد. گزارشی که حاوی بسیاری نکات بی ربط و مغرضانه از جمله مسایل مربوط به بیست سال پیش بود.
آژانس انرژی اتمی یک نهاد مستقل نیست.از همان ابتدای تاسیس ان ، این اژانس در خدمت منافع غرب و اسراییل عمل کرده. دهها مورد مدرک و شواهد در این خصوص وجود دارد که میتوان بعدا در یک چارچوب حقوقی و سیاسی بهدان پرداخت. بدیهیترین این شواهد آن که اسرائیل از زمان پیوستن به این نهاد در دهه پنچاه میلادی، حتی یک بار مورد کنترل ، بازرسی و پرسش و پاسخ قرار نگرفته. این امر به اسرائیل، کشوری که از بمب اتم و تمامی سلاح های هسته ای از دهه شصت میلادی برخورد دار است. در حالیکه ایران، کره شمالی و سالها قبل هند و پاکستان مرتبط مورد مواخذه و بازخواست قرا گرفتن اند.
در خصوص ایران، از دوران پهلوی ، ایران ، یکی از کشورهای اولیه بود که معاهده (ان پی دی) را در هزار نهصد شصت هشت میلادی ابتدا با عضویت خود و بعدا در سال هزار نهصد هفتاد میلادی بطور رسمی امضا کرد . این تعهد در سالهای حاکمیت جمهوری اسلامی نیز بارهها انجام شد. ایران حتی تن به درخواست دولتهای غربی در سال دوهزار و سه میلادی اصلاحیه الحاقی بسیار غیر موجه در خصوص بیشتر کردن کمی و کیفی کنترلها از طرف آژانس را امضا نمود . حکومت جمهوری اسلامی درمواقع خاص به جای برخورد عاقلانه و استفاده از مجراهای قانونی موجود که البته تحت کنترل دول غربی است، همواره با سیاستهای دفاعی خود راه را برای هرگونه دخالت در امور انرژی هسته ای باز کرد. این موضوع را نمیتوان در قالب یک مقاله خلاصه بررسی کرد. ولی بطور اشکار کلیه سر نخ ها ،مدارک حقوقی و سیاسی بر اساس اطلاعات موجود در سایت آژانس و برخی منابع موثق دیگر ، موجود است.
با صرف وقت ، هوشیاری و ابتکار میتوان با تشکیل پرونده حقوقی و سیاسی مستند بر علیه آژانس انرژی اتمی به ویژه شخص ،"رافائل گروسی" اقامه دعوی کرد . کاری که جمهوری اسلامی هماند بسیاری موارد دیگر در انجام ان حداقل در جهت منافع کشور یا از انجام ان ناتوان بوده اند و یا اساسا به جای پرداختن به مسائل اصولی ترجیح می دهند به شعار بپردازند.
نکته اخر و با اهمیت اینکه ،برخی مسولان و رسانهای بی مسول در ایران اظهارات منفی ،غیر اصولی و کاملا در جهت منافع ملی ، کار در عرصه حقوقی را بخطر میاندازند.
اخیرا صداهایی از داخل ایران در مورد محاکمه و حتی اعدام 'رافایل گروسی' شنیده میشود. سردبیر روزنامه کیهان حسین شریعتمداری بی مسولانه خواستار این موضوع شده است.این داستان همیشه تکرار میشود. برخی رهبران غربی نظیر وزیر خارجه امریکا، سران اروپا و سازمان ملل و رسانهای غربی این اظهارات غیر مسئولانه و به غایت ضد اصولی را در یکی دو روز اخیر مورد اشاره قرار میدهند و بدو جهت. اول اینکه اصل موضوع یعنی همکاری تنگاتگ اژانس و شخص "رافایل گرویسی" در طرح ریزی برنامه حمله به ایران ، سفرهای متعدد او به اسرائيل، ( کشوری که (ان پی تی ) را امضا نکرده و اجازه کوچکترین بازدیدرا از مراکز هسته ای خود نمیدهد)، و گزارش مغرضانه او در خصوص ایران ، بدست فراموشی سپرده شود. دوم اینکه اتفاقا کشورهای غربی سران ان و رسانهای انها در حال برنامه ریزی دیگری برای حمله به ایران بوده چون با پافشاری در فرستادن "رافایل گروسی" و بازرسان آژانس، مایلند دقیقا بدانند که سایتهای هسته ای ایران به چه اندازه خسارت دیده ، تا یک بار دیگر انرا مترسک حمله مجدد و یا فشار بیشتر به ایران درشورای حکام قرار دهند.
به روشنی باید گفت در خصوص ایران ، فقط زورگویی، سیاستهای غیر انسانی دول غربی در جهت گسترش نظام سرمایهداری عامل عقب ماندگی کشور در چند سده اخیر نبوده. حماقت، نااگاهی ، ندانم کاری ، و ضعف دستگاههای اجرایی و عدم وجود و بی کفایتی نهادهای "اطاق فکری و تجزیه و تحلیل" در ایجاد بحرانه های پی در پی نقش بسزایی داشته.
بهرام سلطانی