۱۴۰۴-۰۴-۱۶
امین بیات

سازماندهی یک بدیل ، آلتر ناتیوِ، معتبر و مدرن جمهوریخواهی

 

تجاوز نظامی ارتش اسرائیل با حمایت ارتش آمریکا به جمهوری اسلامی ،به شهرها ی ایران و بخصوص که تهران را به لرزه در آورد و ترس و وحشت همه جا گیر شد و همچنین ده ها فرمانده نظامی سپاه را بصورت حساب شده به کام مرگ کشیده شدند و سزای جنایات خودر را نسبت بمردم بی دفاع پس، دادند.

بمباران بی وفقه ونکنه زن ارتش اسرائیل با هدف های مشخص واز بین بردن توانائیهای هسته ای و نظامی صورت گرفت ، تهدید به تخلیه تهران ،وضعیت زندگی معمولی مردم رامختل ودجار مشکل کرد و نوعی نا امنی درتهران حاکم گردید وماموران جنایتکار سپاه هم در نبود بخشی از مردم درصحنه توانستند نوعی حکومت نظامی درتهران بر قرار کنند.

و بالاخره مراکز هسته ای جمهوری اسلامی بمباران شدندو مدعی هستند که نابود کرده اند،و رژم جنگ طلب هم اخبار درست به افکار عمومی ارائه نمیدهد، اما با فرو نشست و آرامش مجدد،شهروندان در آینده نه چندان دور به جاه طلبی های پاسداران و شعار های دهان پر کن و در حقیقت به برنامه اتمی رژیم،کل حاکمیت را به زیر سئوال خواهند بردو مسئله  میلیاردها دلار که از ثروت ملی مردم صرف هزینه های این سیاست تروریستی و تحمیل آن به زندگی مردم شده است،با عمل اعتراضی خود کلیت  رژیم تروریست اتم پروررا نفع مطلق خواهند نمود.

این مردم غیورتهران که در دامنه کوه بزرگ البرزپایتخت ایران که در شهری با جمعیت بیش از ده میلیون نفرزندگی میکنند میخواهند که تهران را ترک کنند، اما نمیگویند که به کجا بروند، در حقیقت برنامه ای حساب شده  جهت درهم کوبیدن روحیه ی مقاومت مردم دارند ، شهر زیبای تهران با جمعیتش در اسارت مشتی مذهبی و نظامی پاسدار سرکوبگر قرار گرفته، اما پس از ۴۷ سال عاملین رژیم نتوانستند بافت فرهنگی  جامعه را تغییر و به عقب  بر گردانند، تنها حکومت استبدادی مذهبی با زور اسلحه،،زندان و شکنجه و اعدام توانستند خود نمائی کنند  ، اما ناکام ماندند و همچنین با نابرابری اقتصادی،اجتماعی،و سیاسی  نتولنستند بافت فرهنگی جامعه را تغییر زیر بنائی بدهند، مردمان ایران همچنان استوار در راه بدست آوردن دمکراسی در تلاشند،زنان و جوانان در شهر بزرگ تهران طالب دگرگونی ریشه ای هستند.

بله بمبارانهای اسرائیل شهر تهران را به لرزه درآورد و توانست بصورت نسبی تعادل شهر را بهم بزند، موجب مرگ بیگناهان بیشماری شدندو مردم هم دچار فشار روانیعمیقی شدند، مسبب این همه نابسامانی و رسیدن به شرایط  غیر قابل تحمل جنگی شدند، که مسبب آن تمامیت نظام اسلامی برایشان مهیا کرده بود،تا بخیال باطل خود ایران و ایرانی را نابود کنند.                                                                                                               

بیشتر مردم با قبول مسئولیت در روزهای سخت بمباران تهران را ترک نکردند،و از خود همبستگی و مقاومت  فوق العاده شگفت انگیزی نشان دادند، بهمین دلیل ساده که مردم با هم همبستگی دارند، رژیم خود را در معرض نا بودی می دید، همچنانکه در دوران «جنبش  زن ،زندگی ،آزادی» یعنی دوران زن ستیزی پاسداران ،علیرغم کنترل و نظارت مداوم سپاهیان در خیابانها ،زنان و جوانان از اقشار مختلف جامعه ، عوامل سرکوب را به سخره و چالش کشیدند، نشان از جنبش هایسازمان یافته و تشکل های یک جامعه مدنی در صفوف دانشجویان ،زنان ،کارگران ،اقلیتهای قومی ، فعالان مدنی و ... بسیج سراسری را نوید دادند.

بنظر من وظیفه نیروهای سیاسی در اپوزیسیون تشکیل یک بدیل یا آلترناتیو جمهوریخواهی  بعد از این رژیم کمک به روحیه زنان و جوانان در خیابانها علیه حاکمیت مذهبی خواهند کرد.

معمولا پس ازبپایان رسیدن جنگها و کشتارو دادن تلفات حامیان رژیم ،متوسل به شیوه انتقام گیریاز مردم خواهند شدو در مقابل سرکوبگران مردم مقاومت و ایستادگی خواهد کرد، می بینیم که حتی در این شرایط جنگی اعتصابات سراسری کامیون داران ادامه یافت، در پایان جنگ وبا تضعیف چشمگیر حاکمان مذهبیو با جانشینی سرداران کشته شده، ادامه سرکوب  همراه با گرانیو بیکاری روز افزون شرایط برای جنبشهای مردمی رابخاطر دیدن سرکوبها مهیا تر خواهد شدو بنظر من تاثیر بر روی ائتلاف نیروهای سیاسی هم خواهد گذاشت و میتواند موجب سرنگونی رژیم توسط مردم بوقوع به پیوندد.

تردیدی نداشته باشید که برای بر چیدن بساط ننگین جمهوری اسلامی و بهبود وضع اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و روانی مردم راهی جز همکاری مشترک  و گسترده  بانیروهای سیاسی و فراگیر نداریم.

تا با اتحادی فراگیر از نیروهای مردمی و دمکراسی طلب که هدفی جز سرنگونی رژیم ندارند ،یک دمکراسی جایگزین سیاسی ،دمکرات ،سکولار را پایه ریزی کنیم.

در دورانی برعکس همه جنگها  در ایران که نا امنی،محرومیت،ترس و وحشت بر زندگی مردم سایه افکنده بود اما اینبار مردم با انتخاب آگاهانه روشن برای خود،آینده پیش بینی کردندو بر عکس با انتخاب آگاهانه ادامه مبارزه علیه جمهوری اسلامی در نا امیدی و یاس حاکمیت  بر آنهاغلبه کردند و روش عصیان و مبارزه را انتخاب کردند.

مردم ایران زمانیکه سپاه تروریستی قدرت واحد و مسلط بر جامعه بود تسلیم آن جانیان نشدند و هدف انسانی خود را که با کرامت و کسب آزادی بود پیش بردند و ایستادند و خواهند ایستاد، و این در حالیست که جمهوری اسلامی هنوز در توهم رهبرییش بسر میبرد و تلاش میورزند ، در حالیکه رهبرشان از وحشت مرگ در زیر زمین مخفی ، و بدلش را به عزاداری آوردند،و آخوند ها هنوز بفکر محور مقامت هستند،فن آوری در جهان عرب جای نفت را گرفته ولی جمهوری اسلامی بفکر نماز جمعه محرم و عزاداری و زنجیر زنی هستند،جمهوری اسلامی هنوز در گیر این است که اسرائیل ۲۵ سال دیگر نابود میشود.

این جوانان اززنان ومردان ،دانشجویان در بهبوحه سرکوب اعتماد بنفس خود را حفظ کردند و در مقابل سرکوبگرها به اعتراض ادامه دادند وبا امید به آینده خود را، ساختند.

جوانان در جامعه اسلام زده ایران به آینده بهتر ،به آزادی و دمکراسی که بدست توانای خود آنها ساخته خواهند شد باور دارند واعتماد به نفس شان،هویت تاریخی،فرهنگی یک ملت اسیرگرفته شده و درتلاش برایرهائی ازبند اسارت و استعمار مذهبی که نهفته در بطن تاریخ ، و فرهنگ یک ملت اصیل است ، و در گسل و بازسازی و باز پس گیری وطن خود و رهائی از اسارت در کنار هم قرار گرفته اند و پیروزی خود را با اتحاد مردمی تضمین میکنند.

مردم در بهبوحه بحران جنگ بدنبال ساختار دمکراتیک در یک جامعه مدنی هستند،از جمله ایجاد نهاد های مستقل که کمبود احزاب سیاسی در صحنه را جبران کنند،مردمی که دارای پایه های استوار دمکراسی  هستند،گرچه در انقلاب ۵۷ گول عوامل مذهبی را خوردند و بدام برنامه های سرمایه داری جهانی افتادند ولی در طی ۴۷ سال گذشته به اشتباه خود پی بردند و در استحکام پایه های دمکراسی و مدرنیته پایدار ،کوشا و متحد  و هم دل  هم شدند.       

من اطمینان دارم که مردمان ایران با تاریخ و فرهنگ کهن خود ، ظرفیت و توان آن را دارندکه از دل بحرانها و یاس  و نا امیدی ، راهی آگاهانه برای اسقرار دمکراسی بیابند، چون بنفع همه اقشار جامعه است، که با همبستگی به آینده بهتر فکر کنند،جوانان و زنان جامعه از اقشار مختلف امروز که با تاریخ کهن خود آشنایندو با جالشهای فراوان در طی ۴۷ سال گذشته روبرو و آشنایند،نسبت به مسئولیت بزرگی که بر عهده این نسل تاریخ گذاشته  شده واقفند.          

این مسئولیتها در مرحله نخست متوجه خود فرد و بعد در برابر خانواده و سپس همدردی با هموطن و همجنین در برابر نسل آینده را پذیرفته اند.

اراده خود را برای حفظ و استقلال تمامیت ارضی کشور  محکم کرده اند، در شرایط اسفبار اقتصادی ،سیاسی،اجتماعی و فرهنگی کنونی در جامعه به آینده روشن فکر و تلاش میورزند، مهم است برای ملتی که در اسارت مذهب اسلام گیر کرده، اما مردم انتخاب خود را گرفته اند، باید خود و جامعه را از قید و بند نظام عقب مانده و قرون وسطائی اسلامی نجات دهندو آزاد اندیشی را روش زندگی آینده خود انتخاب کنند.

نیروهای آزاد اندیش و مردمی  موظفند که به تقویت روحی و روانی مردم در جامعه کمک کنند.

در این جنگ شکست و ذلت و خواری متوجه عوامل رژیم از جمله سپاه پاسداران است  نه مردم، اگر مردم هم آسیب دیده اند که دیده اند اما خواهان جنگ و ادامه آن نیستند و البته حامی رژیم جنگ طلب جمهوری اسلامی هم نیستند، پس شکست ، آبروریزی و خواری  نتیجه این جنگ متوجه عوامل جنگ طلب و هوچی های سپاه است،تبعات جنگ،البته قبل از جنگ هم گرانی و حتی میتوان گفت از روز اول بقدرت رسیدن جمهوری جهل و جنون مردم در شرایط سخت زندگی قرار گرفتند،گرانی بیکاری زندگی را بر مردم دشوار کرداما بعد از جنگ افزایش روز افزون داشته و دیوانهکننده است ،برای مثال قیمت نان با قبل از جنگ سه برابر شده.                                           

مسئله مذاکره و این قبیل بازیها بین جمهوری اسلامی و آمریکا مسئله تسلیم بلاشرط است نه مذاکره به معنای واقعی کلمه،مذاکره  جمهوری اسلامی از راه ناچاری استو آنهائی که مبلغ مذاکره از روی ناجاری و تسلیم هستند ،عملا در دام حفظ نظام جمهوری اسلامی گرفتارند، واز استقلال رژیم صحبتدر تلاش که اینهم بیمورد است،کجای این رژیم استقلال داشته مگر نه اینکه تا دیروز دست نشانده چین و روسیه بودند یا نه؟ فاصله گرفتن چین و روسیه در جنگ و حتیسازمان «بریکس» در نشست ریودوژانیرو در روز یکشنبه گذشته در مورد چگونگی برخورد به جنگ بین اسرائیل و جمهوری اسلامی نتوانستند به یک اجماع نظری دست بیابند، بهترین دلیل است،تحلیگران ارزان با روش جیمزباندی خود در زمین جمهوری اسلامی بازی میکنند یا نه؟ و بالاخره بازرسان آژانس هسته ای ایران را ترک کردند،بازرسان آزانس بین المللی انرژی اتمی روز جمعه ۱۲ تیرماه ۱۴۰۴ بدلیل نگرانی های امنیتی بازرسان خود را از مسیر زمینی وارد ارمنستان کردند، این اقدام زمانی رخ داد که مجلس آخوندها قانونی را برای محدود کردن سطح همکاری با آژانس تصویب کرد،در این مورد امکان فعالتر شدن مکانیسم ماشه از جانب اروپا هم بیشتر شد.

درآخرین سخنرانی خامنه ای قبل از مخفی شدنش موجب این شد که ترامپ موضع سخت گیرانه تری علیه جمهوری اسلامی اتخاذ کند،و وعده های تو خالی یا حسن نیت  گذشته را نسبت به کم کردن تحریم ها و کمک به رشد اقتصادی  در جمهوری اسلامی را کنار بگذارد، این نیز دروغ و شانتاژی رذیلانه است، امپریالیسم یا همان سرمایه داری جهانی با برنامه در تدارک نابودی رژیم آخوند هاست ، همانطور که سرمایه داری در کنفرانس گوادالوپ عذر شاه را خواستو به آن جامعه عمل هم پوشاند، اما مردم آگاهانه موضوع تجاوز نظامی را در خدمت حفظ سر زمین ایران و حذف رژیم جمهوری اسلامی از صحنه ی سیاسی در مد نظر دارندو الی بهائی به اقدامات امپریالیسم نمیدهند.

در حقیقت باید گفت و قبول کرد که در هر دوره تاریخی جنگها شرایط مخصوص بخود را داشته است ،در جنگهای تاکنونی بخصوص در منطقه تقریبا بین دو قطب جهانی توازن قوا تا حدودی بر قرار بود، تا نتیجه را از راه مسالمت آمیز در یک نشست مشترک تقسیم ثروت و منافع کنند، اما امروز این روش تغییر کرده و بو  و رنگ نظم نوین جهانی بخود گرفته که فقط مسئله قدرت نیست بلکه تصرف ثروت منطقه نفت خیز و ابقای دولتهای دست نشانده بقدرت در هر کشور با تقسیمات جغرافیائی جدید ، است.

اکثریت قاطع شهروندان ایرانی ضد رژیم بدنبال کسب آزادی،رفاه،و استقلال و کرامت انسانی خود هستند،قبل از هر تغییریبا انتخابهرروشی ،رژیم آخوندی باید در تمامیتش برچیده شود ،زیرا بزرگترین مانع و سد راه رسیدن مردم به دمکراسی که خواست مردم ایران است ،میباشند.

فراموش نکنیم که دراوایل انقلاب بودند عناصر مرتدی که شعار ضد امپریالیست بودن رژیم را در خدمت و زیر عبای خمینی میدادند،شعار شان «پاسداران را به سلاح سنگین مجحز کنید بود، امروز چه میگویند.

اما در طی سالهای گذشته اگر به اشتباه خود پی برده اند ،که بنظر من نبرده اند، امروز در اثر اشتباهات خود مواجه با بمباران وطن شده اند،در حقیقت نیروهای سیاسی نمیتوانند قبول کنند که پس از ۴۷ سال نسخه جمهوری اسلامی برای ایران امروز غزه،لبنان،یمنو سوریه ودر یک کلام نابودی ایرانبدست آخوند ها است، در این زمینه نیروهای سیاسی هم سهم  دارند یا نه ؟پس از اشتباهات گذشته بیاموزند و دست بردارند و در تشکیل بر قراری یک آلترناتیوجمهوریخواهی متحد اقدام عملی انجام دهیم تا فاجعه فروپاشی جامعه به وقوع نه پیوندد ، من معتقدم که هیچ گروه و حزبی شانس هدایت حکومت آینده را به تنهائی ندارد،نگذاریم سرنوشت وطن به لیبی و سوریه ختم شود.

سلطنت  و سلطنت طلبان آلترناتیو خود را دارند ، جمهوریخواهان چرا اقدام به یک نشست عمومی نمیکنند تا تکلیف مردم روشن شود که کجا قرار دارند.

راه سوم ، نه به امپریالیسم،نه به جنگ و نه به جمهوری اسلامی و آری به دمکراسی و آزادی و عدالت اجتماعی و اینکه چگونه خلع آلترناتیو را پر کنیم، مسئله  روز است .

07.07.2025

 

https://facebook.com/amin.bayat.9

amin.bayat@googlemail.com

www.youtube.com/aminbayat6906

 

یک نظر بنویسید

 

نظرات شما

بدون نظر