۱۴۰۴-۰۵-۰۴
ک - الوند

"قتل و کشتار بی‌گناهان غیرقابل دفاع است" - برگردان

Simon Tisdall

سیمون تیسدال

برگردان : ک الوند

 

 قتل و کشتار بی‌گناهان غیرقابل دفاع است. پس چرا اجازه داده می‌شود که ادامه یابد؟

"پاسخ نسبی‌گرایی اخلاقی است".

تلاش برای صلح دردرگیری‌های بزرگ به ندرت تا این حد ناامید کننده و ظاهراً بیهوده بوده است. در غزه، صحبت از آتش‌بس،  “آتش‌بس موقت “ همراه با سکوت معمولاً به اشک منتهی می‌شود. در اوکراین، جنگ اکنون وارد چهارمین سال خود شده است و علیرغم مهلت 50 روزه جدید دونالد ترامپ، هیچ پایانی در چشم‌انداز نیست. سوریه دوباره در آتش می‌سوزد. وحشت  جنگ در سودان هرگز متوقف نمی‌شود.

 سال گذشته، درگیری‌های دولتی به اوج خود رسید - 61 مورد در 36 کشور. این بالاترین میزان ثبت شده از سال 1946 بود.

امسال می‌تواند بدتر باشد. مقیاس و وخامت جنایات جنگی و سایر جنایات فوق‌العاده است. هدف قرار دادن و ارعاب عمدی و غیرقانونی غیرنظامیان، کشتن، ناقص کردن و ربودن کودکان، و استفاده از گرسنگی، خشونت جنسی، شکنجه و آوارگی اجباری به عنوان سلاح جنگی تقریباً به امری عادی تبدیل شده است.

قتل کودکانی که هفته گذشته در صف آب در غزه توسط اسرائیل کشته شدند ، تکان دهنده بود، و این واقعیت که صحنه‌هایی از این دست جنایت های جنگی برعلیه کودکان و زنان بسیار رایج شده‌ است،:

"صلح‌آوران خوشا به حال صلح‌آوران"، اما امروز، میانجی‌های بی‌طرف به طرز وحشتناکی خود درگیرو عاملی برای ادامه جنگ هستند.

مطمئناً همه موافقند: قتل و کشتار بی‌گناهان از نظر اخلاقی غیرقابل دفاع است. پس چرا اجازه داده می‌شود که این روند ادامه یابد؟ همین سؤال توسط والدین داغدار در رفح، و دارفور، توسط امدادگران سازمان ملل، در منبرها، میخانه‌ها و پارلمان‌ها، در اعتراضات خیابانی و در "گلاستونبری " با صدای بلند فریاد زده می‌شود. چرا؟ چرا؟ نفرین نسبی‌گرایی اخلاقی سرنخی ارائه می‌دهد. واقعیت این است که همه موافق نیستند. آنچه که از نظر اخلاقی برای یک گروه از مردم کاملاً غیرقابل دفاع است، برای گروه دیگر نسبتاً مجاز یا توجیه‌پذیر است. این موضوع در طول تاریخ بشر صادق بوده است. با این حال، جهان امروز که از نظر ژئوپلیتیکی و اقتصادی تقسیم شده است، از نظر اخلاقی و معنوی نیز به میزان بی‌سابقه‌ای دچار شکاف شده است.

استانداردهای مورد توافق و رعایت شده  آنچه نویسنده آمریکایی دیوید بروکس آن را "نظم اخلاقی دائمی" می‌نامد - وجود ندارد. فروپاشی نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین، در "نظام سرمایه داری جهانی"در ادامه  انتقال بحران به شکل جنگ در نظم اخلاقی منعکس می شود. بدون اصول جهانی پذیرفته شده، حل و فصل مسالمت‌آمیز درگیری‌های، خارجی یا داخلی، بسیار مشکل‌ساز می‌شود. بروکس استدلال می‌کند: "ما هیچ استاندارد عینی نداریم که با آن مشخص کنیم یک دیدگاه درست است و دیدگاه دیگر اشتباه است. بنابراین، استدلال‌های عمومی به طور نامحدود و در سطوح بالاتری از خشم و قطبی شدن ادامه می‌یابد." آنچه باقی می‌ماند، اجبار و دستکاری است.

 هیچ فردی بهتر از ترامپ، استاد زورگویی و دستکاری، سردرگمی نسبی‌گرایی اخلاقی را که در زندگی معاصر نفوذ کرده است، تجسم نمی‌دهد.

به عنوان مثال، او معتقد است که شایسته جایزه صلح نوبل 2025 است. با این حال، ترامپ، در تبانی با اسرائیل، اخیراً ایران را بمباران کرد و غیرنظامیان زیادی را کشت. از دیدگاه اخلاقی آشفته او، آن اقدام غیرقانونی تجاوز توجیه شد زیرا صلحی را که او تازه شکسته بود، بازگرداند.

در جهانی که با جنگ عجین شده است، جایزه صلح معتبر آلفرد نوبل به طور فزاینده‌ای نابهنگام - و سیاسی شده به نظر می‌رسد. باراک اوباما در سال ۲۰۰۹ آن را به خاطر هیچ کاری نکردن برنده شد. کاش ترامپ برای چهار سال آینده هیچ کاری نمی‌کرد. بدتر از آن، او توسط بنیامین نتانیاهو، دشمن سرسخت صلح و اخلاق، نامزد شده است. شاید بهتر باشد این جایزه را با جایزه جنگ‌سالار سال جایگزین کنیم - و برای  جنایت جنگی و نسل کشی جایزه تعیین کنیم.

 ارائه یک استدلال اخلاقی برای صلح می‌تواند گیج‌کننده و حتی بحث‌برانگیز باشد؛ به نظر می‌رسد که برای بسیاری از مردم، این روزها اخلاق کلمه‌ای کثیف است. قابل مبادله، قابل مذاکره و احساسی است - موضوعی که در درجه اول به انتخاب فردی و تعلق فرهنگی مربوط می‌شود، نه به وظیفه، تعهد یا وفاداری به یک قانون بالاتر. چگونه می‌توان توضیح داد که چرا بسیاری از آمریکایی‌ها از فساد اخلاقی حیرت‌انگیز ترامپ که بار دیگر در ماجرای جفری اپستین نشان داده شده است، چشم‌پوشی می‌کنند؟. برخی دیگر افسانه‌های دروغین منتشر شده توسط رسانه‌های تحت کنترل رژیم را باور می‌کنند. اکثریت در جهل عمیقی نسبت به جنایاتی که به نام آنها انجام شده است، به سر می‌برند. وقتی این ماجرا تمام شود،

بی‌اخلاقی با دروغگویی کاهش می‌یابد. انکار صلح در فلسطین توسط اسرائیل نیز با هزینه اخلاقی بالایی همراه است. اعتبار آن از بین رفته است، نخست وزیر آن به دلیل جنایات جنگی حکم بازداشت دارد. یهودستیزی در سطح بین‌المللی به عنوان یک نتیجه مستقیم در حال افزایش است. چطور این همه اسرائیلی می‌توانند با وحشیگری ارتششان در غزه، با شبح ۵۸۰۰۰ جسد زندگی کنند؟ برخی می‌گویند اگر آخرین گروگان‌ها آزاد شوند، همه چیز متوقف می‌شود؛ برخی دیگر می‌گویند همه فلسطینی‌ها حماس هستند. برخی در جناح راست افراطی، تاریخ کشور خود را فراموش می‌کنند

"تاریخ شکل گیری  کشوری نام اسراییل با کشتار و اشغال سرزمین  مردم فلسظین شروع شد"

ک  الوند

K.alvand@yahoo.com

 

یک نظر بنویسید

 

نظرات شما

بدون نظر