تحلیل بحران خاورمیانه: بنبست فلسطین، تضعیف محور مقاومت و آینده اسرائیل
مقدمه
بحران فلسطین و اشغالگری اسرائیل در قرن ۲۱، به یکی از طولانیترین و خونبارترین منازعات سیاسی و انسانی جهان تبدیل شده است. از جنگهای کلاسیک دهههای گذشته تا محاصره، حملات پهپادی، ترورهای هدفمند و جنگ رسانهای، خاورمیانه به عرصهای بیثبات، تکهتکه و پر از بازیگران مداخلهگر بدل شده است. این تحلیل، تلاش میکند تا چشمانداز فعلی این بحران را با نگاهی واقعگرایانه و مستند بازخوانی کند.
جنایات اسرائیل در غزه و امکان نسلکشی
در پی حملات سنگین و گسترده دولت اسرائیل به نوار غزه در سالهای ۲۰۲۳–۲۰۲۵، موجی از ویرانی، کشتار غیرنظامیان، تخریب زیرساختها و کوچ اجباری مردم شکل گرفت که بسیاری از ناظران بینالمللی آن را معادل نسلکشی خواندهاند.
نابودی گسترده مناطق مسکونی
کشتار بیش از ۶۰ هزار غیرنظامی محاصره کامل دسترسی به آب، غذا، دارو و برق حمله به بیمارستانها، مدارس، مساجد و اردوگاههای پناهندگان تمام این موارد در تعاریف حقوق بینالملل میتواند مصداق "جنایت علیه بشریت" باشد.
تا چند سال پیش، نیروهایی مانند حزبالله لبنان، حماس، حوثیها و نیروهای نیابتی ایران در عراق و سوریه، بهعنوان بازوی میدانی در مقابل اسرائیل شناخته میشدند. اما در شرایط فعلی:
حزبالله لبنان زیر ضربات سخت اسرائیل بهشدت تضعیف شده و تقریباً ۹۰٪ زیرساخت نظامیاش را از دست داده است.
حماس کنترل عملیاتی بر نوار غزه را از دست داده و ساختار فرماندهیاش متلاشی شده است.
حوثیها در یمن با محدودیتهای فنی و نظامی مواجهاند و تنها حملات محدود نمادین دارند.
ایران نیز با بحران داخلی، فشارهای بینالمللی و تضعیف نیروهای نیابتی، نقش عملیاتی مستقیم خود را از دست داده است.
در نتیجه، آنچه زمانی "محور مقاومت" خوانده میشد، اکنون بیشتر یک نام سیاسی است تا نیروی تأثیرگذار نظامی یا استراتژیک.
بیعملی جامعه جهانی و بنبست طرح دو کشوری
آمریکا همچنان اصلیترین حامی اسرائیل است و بهرغم مخالفت افکار عمومی، میلیاردها دلار کمک نظامی به این کشور میکند
اروپا مواضع اخلاقی میگیرد ولی در عمل، هیچ فشار واقعی وارد نمیکند.
کشورهای عربی در بهترین حالت، فقط محکوم میکنند و در بدترین حالت، روابط خود را با اسرائیل عادی کردهاند.
طرح دو کشوری که زمانی امیدی برای پایان منازعه بود، اکنون بهدلیل شهرکسازیهای غیرقانونی، نبود سرزمین پیوسته برای فلسطینیان، و مخالفت صریح دولت اسرائیل، عملاً مُرده است.
آینده بحران و سرنوشت دولت اسرائیل
با توجه به تحلیل نیروهای میدانی، دیپلماسی جهانی، و تغییر در ساختار داخلی اسرائیل، چند سناریوی قابل پیشبینی وجود دارد:
سقوط دولت نتانیاهو
ائتلاف شکنندهای که نتانیاهو را در قدرت نگهداشته، زیر فشار اعتراضات داخلی (بهویژه در موضوع فساد، جنگ، و اقتصاد) ممکن است فروبپاشد. اگر دولت راستافراطی سقوط کند، شاید فضا برای بازگشت به دیپلماسی فراهم شود
محاکمه بینالمللی:
شکایتهای متعددی علیه نتانیاهو در دیوان کیفری بینالمللی (ICC) مطرح شده است.
اگر حمایت آمریکا کاهش یابد، امکان بازداشت و محاکمهاش به جرم جنایت جنگی یا علیه بشریت وجود دارد، هرچند هنوز بعید است.
. ترور یا حذف فیزیکی
برخی تحلیلگران احتمال حمله فیزیکی یا ترور توسط دشمنان منطقهای یا داخلی را مطرح میکنند، ولی چنین احتمالی بیشتر در سطح گمانهزنی است تا سناریوی عملی.
نتیجهگیری نهایی:
بحران فلسطین امروز در بنبستی تاریخی قرار گرفته است: نه مقاومت مسلحانه پاسخ داده، نه دیپلماسی جهانی، نه میانجیگری منطقهای. تنها راهحل، فشار جهانی متحد از سوی جامعه مدنی، جنبشهای حقوق بشری، و تحریمهای واقعی علیه اشغالگران است.
تا آن زمان، مردم فلسطین، همچنان قربانیان اصلی یکی از خشنترین و بیپایانترین فجایع معاصر باقی خواهند ماند
توفیق محمدی
ماه اوت ۲۰۲۵