مقاله ای که برای گویا فرستاده شد و منتشر نشد

سخنی با "رعیت سلطنت طلب", من عوض شدم یا رضا پهلوی؟

پیشگفتار: در حقیقت این پاراگراف پسگفتار است. زیرا سایت گویا (که پول تبلیغاتی زیادی از طرفداران سلطنت مثل تلویزیون ایران فردا, کیهان, ایندپندنت پرشین و غیره دریافت می کند) در صفحه اول سایت مقاله ای مملو از دروغ و فحاشی توسط یک "رعیت سلطنت طلب" منتشر کرده بود و من جواب آن را فرستادم که در زیر آمده است. اما سایت گویا آن را منتشر نکرد. حقیقتا باید گفت "آنچه شیران را کند روبه مزاج, احتیاج است، احتیاج است، احتیاج. آنچه که مرا چندین برابر مصمم تر می کند, بیسوادی, بلاهت و حماقت طرفداران سلطنت است که اصلا دفترچه ۱۶۸ صفحه ای اضطرار را نخوانده اند و ابلهانه اظهار نظر می کنند (درست مثل حزب اللهی های دهاتی بیسواد اوایل انقلاب ۵۷).

دفترچه مرحله اضطرار پیام کاملا روشن و واضحی به سپاه پاسداران, اطلاعات سپاه, و وزارت اطلاعات است؛ و به آنها در صفحات متعدد از جمله ص ۲۶ (عفو عمومی) و ص ۶۸ (بازسازی و بهره گیری نیروهای امنیتی و اطلاعاتی) و ص ۶۹ و ص ۷۰ (ادغام بجای انحلال) ضمانت و وعده ادامه کار می دهد. این تضمین به وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در بسیاری از صفحات تکرار و تاکید و تعهد شده است, از جمله ص ۷۶. در ص ۷۵ به صراحت از جذب حداکثری پرسنل شایسته ساختارهای پیشین (ذیل امنیتی و اطلاعاتی) و ادغام آنها در ساختار نوین اطلاعاتی امنیتی آمده است. در بسیاری از مواد این دفترچه مضحک سخن از خطر جدی تجزیه ایران و "گروهک های تجزیه طلب قومی" و مزدوری آنها برای بیگانه آمده است. و تحت بهانه مقابله با تجزیه طلبان و تجزیه ایران, ضرورت ادغام سپاه پاسداران در ارتش؛ و اطلاعات سپاه, و وزارت اطلاعات در ساواک جدید به نام "سازمان اطلاعات و امنیت ملی" (ساوام) یعنی بجای واژه کشور (ساواک) واژه ملی (ساوام) آمده است (صفحه ۷۴)؛ در همین صفحه , باز هم برای چندمین بار ضرورت ادغام نیروهای سپاه, بسیج و اطلاعات (سپاه و وزارت اطلاعات) در ساختار جدید (ساوام) آمده است. زیرا این دستگاه ها تجربه کافی در سرکوب به اصطلاح تجزیه طلبان و مخالفین حاکمیت و "دشمنان ایران" دارند.

تایید و تضمین بی شرمانه ادامه کار و جنایات سپاه, بسیج, اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات برای مقابله با مخالفین و تجزیه طلبان (و دشمنان ایران) بارها در این دفترچه تکرار شده است. کاملا مشخص است که هدف آنها جایگزین کردن خامنه ای با رضا پهلوی و برخی از سران نظام با عوامل چاپلوس سلطنت طلب است و تمام دستگاه های امنیتی, اطلاعاتی سرکوبگر همچنان دست نخورده و صحیح و سالم باقی خواهند ماند تا تجربه طولانی آنها در مقابله با چالش های امنیتی مخالفان سلطنت و همچنین علیه تجزیه طلبان مورد بهره برداری قرار گیرند. عملکرد جنایتکارانه سپاه در ترکمن صحرا, بلوچستان, تبریز, و خوزستان و بخصوص خلخالی را در تابستان ۵۸ در کشتار مردم کردستان بیاد دارید؟ که چگونه حتی مجروحین کُرد را بر روی برانکارد اعدام می کردند؟ اجازه ندهیم تاریخ این بار بطرز هولناک تری تکرار شود. و از فحاشی و تهدید و بلاهت, تعصب, و حماقت مشتی رعیت سلطنت طلب نباید واهمه داشت. (مصاحبه با کانال یک)

در ص ۶۰ و ۶۱ قول بازسازی سوریه و عراق و لبنان آمده است. در ص ۶۴ تضمین داده شده است که به استثنای سفرای جمهوری اسلامی در سازمان ملل, بریتانیا, اتحادیه اروپا, فرانسه و آلمان؛ بقیه سفرای جمهوری اسلامی در مقام خود باقی می مانند. در این دفترچه مضحک قول همکاری با طالبان و استفاده آنها و هند از بندر چابهار (زادگاه بنده) هم تضمین شده است. بدون آنکه اشاره ای به حقابه هامون شده باشد.

مقاله ای که برای گویا فرستاده شد و منتشر نشد

چند روز پیش مقاله دست چندمی از فردی سلطنت طلب اما ناشناس به نام ارشان آذری در بالاترین دیدم که طبیعتا حتی آن را نخواندم. اما اکنون که در گوگل اسم این فرد را جستجو کردم, دیدم فقط فیسبوک کیهان و یک سایت بدنام وابسته آن را منتشر کرده بودند. حال می بینم سایت گویا که سوگیری و اکثر ناظران بخش دیدگاه های آن سلطنت طلب می باشند این نوشتار دست چندم را چند روز بعد در صفحه اول گویا منتشر کرده است. در حالیکه مقاله بنده در صفحه اول منتشر نشده بود؛ و این کاملا به دور از بیطرفی, عدالت روزنامه نگاری و اخلاق ژورنالیستی است. هدف از نوشتن این مقاله که با"دل نخواهی" و اکراه آن را می نویسم جوابگویی به مهملات یک سلطنت طلب رعیت مآب نیست چون می دانم هرگز نرود میخ آهنین به سنگ. اما پاسخ به این سوال است: در عرض کمتر از یک سال گذشته "من عوض شدم یا رضا پهلوی؟"

قبل از اینکه به گزارش بی بی سی در مورد مواضع رضا پهلوی بپردازم, اجازه بدهید مقدمه و شرح کوتاهی از آخرین ملاقات با ایشان در سال گذشته در لندن داشته باشم. بنده آقای پهلوی را بیش از دو دهه است که می شناسم و همکاری نزدیک داشته ایم. زیرا همیشه تاکید کرده بود که "جمهوریت را بر پادشاهی ترجیح می دهم". بیاد دارم ۱۴ سال پیش که در واشنگتن خدمت ایشان با برخی از دوستان (عمدتا چپ و جمهوریخواه و جبهه ملی) برای تشکیل "شورای نجات" بودیم ساعت یک بامداد بعد از اغذیه و اشربه موقع بازگشت مشخصا از من خواست که سوار خودرو مینی او بشوم. برایم تعریف کرد که دوست دارد بعد از سرنگونی رژیم به ایران برگردد و در جنگل های شمال یک کلبه درست کند و آنجا زندگی کند.

سال گذشته که به لندن آمده بود, بنده برخلاف بسیاری از افراد شناخته شده مقیم لندن مثل نوری زاده و خانم طبری و انصاری و امثالهم, در جمع اکثرا جوان تازه وارد دعوت شده بودم. سپس وقتی از میان جمع قدیمی لندنی ها به کنفرانس مونیخ ۱ دعوت شدم و نرفتم و همان موقع نوشتم که با بیعت رعیت گونه مخالفم. در گفتگوی تلفنی نوری زاده سخت مایوس و از شاهزاده آزرده خاطر شده بود. اما در کنفرانس مونیخ ۲ مثل آن هنرپیشه, آن هنرنمایی ها را کرد. بهر حال در این جمع جوانان (که بعدها فهمیدم برخی از آنها با رژیم کار می کرده اند و از دفتر تحکیم وحدت و انجمن اسلامی و پیمانکار سپاه و غیره بوده اند) شاهزاده با خوش رویی همیشگی مرا در آغوش کشید و رو به نسل "صادراتی" کرد و مرا اینگونه معرفی نمود: "آقای دکتر دوشوکی پیشکسوت سیاسی". پیش کسوت معمولا به کسی می گویند که بعد از سالها تجربه اکنون باید روی نیمکت بازنشسته ها بنشیند و نه در میان زمین بازی". این در حالی است که بنده فقط دو روز از رضا پهلوی مسن تر هستم.

دقیقا ۶ ماه پیش در مقاله "چرخش ناگهانی و هشداردهنده رضا پهلوی به "راست افراطی" در همین سایت گویا به تفصیل توضیح دادم و در چندین مقاله در طی سالیان نوشته ام که همیشه یک جمهوری خواه بوده ام و هستم و تا قبل از "عوض" شدن رضا پهلوی و چرخش وی به راست افراطی همیشه از او به عنوان یک سرمایه ملی یاد می کردم. تا اینکه "پروژه اضطرار" و سلطنت مطلقه رضا پهلوی پیش آمد. مشکل اساسی این است که اکثریت مطلق هموطنان این دفترچه اضطرار دوران گذار همیشگی را نخوانده اند تا ببینند چه فاجعه ای در راه است.

موضع ۲۵ سال گذشته رضا پهلوی: نظام جمهوری را به پادشاهی ترجیح می دهم

سخنان وی را بصورت صوتی در اینجا (لینک ۱) گوش کنید و سپس قضاوت کنید چه کسی عوض شده است؟ دوشوکی؟ یا رضا پهلوی؟

و همین سخنان را در گزارش بی بی سی فارسی (لینک ۲) بخوانید که صراحتا می گوید:

Ø نظام جمهوری را به پادشاهی ترجیح می دهم

Ø به عنوان یک دموکرات نمی توانم توجیه بکنم که مبنای تعیین شدن یک مسوول حتی به مفهوم سمبلیک می تواند یک مبنای موروثی داشته باشد

Ø اگر ما طرفدار حقوق بشر هستیم، فکر نمی کنید که تحمیل کردن یک وظیفه سنتی و سمبلیک به یک خانواده نقض حقوق بشر آن فرد و افراد خانواده اش می تواند باشد؟

Ø ایرانیان به "آقا بالاسر" نیاز ندارند و اضافه کرد: «من هرگز حاضر نیستم آقا بالاسر داشته باشم چه برسد به این که برای دیگران آقابالاسر بشوم. از این فرهنگ فردمحوری باید خارج بشویم دوستان و برویم دنبال سیستم محور کردن مساله

Ø ما تا زمانی که بخواهیم گوسفندوار عمل کنیم سر و کله چوپان ها هم پیدا خواهد شد

حال قضاوت با شما انسان های آزاده و دموکرات است که با نادیده گرفتن حقیقت و فاکت های موجود صوتی و کتبی و عینی "رعیت وار" فکر نمی کنید, زیرا مرا با سیستم ارباب رعیتی کاری نیست.. به من بگویید من عوض شده ام یا رضا پهلوی؟

لینک ۱ : فایل صوتی سخنان رضا پهلوی

لینک ۲ : رضا پهلوی: نظام جمهوری را به پادشاهی ترجیح می دهم

عبدالستار دوشوکی ( سه شنبه ۱۲ آگوست ۲۰۲۵)

لینک به برخی از مقالات اخیر بنده

چرا سلطنت برای ایران ویرانگر و سم مهلک خواهد بود

چرا رضا پهلوی تحت هیچ شرایطی قابل اعتماد نیست

چرخش ناگهانی و هشداردهنده رضا پهلوی به "راست افراطی"

آقای مصداقی, حدیثِ باد فروشان چه می‌کنی باور؟

هشدار جدی به جمهوریخواهان ایران, متحد شوید!

چرا کوه کنفرانس مونیخ موش کور زائید؟

جواب تند شاهزاده رضا پهلوی به سوال بنده و اوضاع آشفته حاکم

سخنی صریح اما صادقانه با شاهزاده رضا پهلوی