چرا باید از همکاری ملی برای نجات ایران حمایت کرد؟
در چهارم مرداد ماه همایشی تحت عنوان همکاری ملی برای نجات ایران با حضور بیش از ۵۰۰ فعال سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مادران دادخواه به ریاست رضا پهلوی ولیعهد سابق ایران و فعال سیاسی دموکراسیخواه مخالف رژیم ایران برگزار شد! هدف این تجمع حمایت از اتحاد اپوزیسیون و استقرار دموکراسی در ایران و تلاش برای بازسازی ایران بود!
این همایش در زمانی انجام میشد که بین رژیم جمهوری اسلامی و دولت راست-افراطی بنیامین نتانیاهو در اسرائیل درگیری رخ داد که باعث ضربات شدید بر پیکره رژیم تهران شد به گونهای که رهبران تروریستی سپاه پاسداران به همراه دانشمندان هستهای پروژه جنگافروز هستهای رژیم ایران در این حملات از دست رفتند و سه مرکز اصلی هستهای در فردو، نطنز و اصفهان نیز در حملات مشترک آمریکا و اسرائیل نابود شدند! فارغ از این موارد رژیم ایران با نارضایتی عظیم اجتماعی روبرو است که توان پاسخدهی به هیچ یک از خواستههای اجتماعی و اقتصادی را ندارد! همزمان محور ترور رژیم ایران از حماس تا حزبالله که در هفتم اکتبر قصد داشتند اسرائیل را نابود کند و دست کم ۱۲۰۰ اسرائیلی را به کام مرگ کشاندند هم با حملات اسرائیل از بین رفت! در همین شرایط دولت بشار اسد که متحد رژیم تهران هم بود سقوط کرد! به همین جهت مقامات تهران حتی اهرم فشار خود در منازعات منطقه را هم از دست داد!
در چنین شرایطی وجود یک تشکل منسجم، دموکراتیک که بتواند صدای تکثر جامعه ایران باشد و تفاوتهای ایرانیان را فریاد بزند و انعکاس دهنده صدای مردم داخل باشد بیش از پیش حس میشد که با همایش همکاری ملی برای نجات به این نیاز پاسخ داده شد!
بر خلاف تبلیغات رژیم ایران و اپوزیسیون چپ-افراطی این همایش نه یک همایش تکصدایی بلکه همایشی چند صدایی بود! جمهوریخواهان، پادشاهیخواهان، چپهای سوسیال-دموکرات، چپهای لیبرال، راستهای لیبرال، راستهای محافظهکار، راستهای ملیگرا، فعالان حقوق الجیبیتی، فعالان حقوق زنان، اقلیتهای مذهبی، حقوقدانان، فعالان حقوقبشر، زندانیان سیاسی، هنرمندان و جنبش دادخواهی هر یک بخشی از همایش را تشکیل میدادند که نشانگر وجود یک رنگینکمان جامعه ایران بود!
بسیاری این همایش را با گردهمایی استیج برلین در جریان خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» تشبیه کردند! اما گردهمایی مونیخ یک تفاوت عمده داشت و آن هم این بود که تنها یک همایش نبود بلکه همکاری ملی برای نجات ایران میرود تا به یک الترناتیوی دموکراتیک تبدیل شود که در صورت سرنگونی جمهوری اسلامی حاکم بر ایران بتواند خلأ قدرت را پرکند تا دورانی پرآشوب و هرج و کرج در کشور رخ ندهد!
نکته مهم دیگر آن است که همکاری ملی برای نجات ایران تنها به افراد حاضر در نشست مونیخ خلاصه نخواهند شد بلکه برگزارکنندگان در تلاش هستند تا بخشهای مختلف جامعه از جمله دیگر فعالان مدنی، فعالان حقوقبشر و دیگر جریانات سیاسی را که به استقرار یک ایران دموکراتیک، سکولار، متکثر، یکپارچه بر پایه کنوانسیونهای بینالمللی حقوقبشری باور دارند را به آن اضافه کنند تا این حرکت به یک جنبش سراسری اپوزیسیون دموکراسیخواه سرنگونیطلب تبدیل شود!
از همین جهت بسیار مهم است که تمامی افرادی که در راستای استقرار دموکراسی متکثر در ایران فعالیت میکنند از همایش همکاری ملی برای نجات ایران حمایت کنند چرا که با باید یک بار برای همیشه به جامعه بینالمللی اعلام کنیم که اپوزیسیون دموکراسیخواه ایرانی متحد و یکصدا است و یک جایگزین مستحکم سیاسی برای جمهوری اسلامی وجود دارد و دیگر نمیتوانند در زمان اعتراضات به بهانهی نبود آلترناتیو همچنان به رژیم تهران امداد غیبی برسانند!
همچنین ضرورت دیگر حمایت از همکاری ملی برای نجات ایران وجود خطر سناریوهای سیاهی مانند مجاهدین خلق هستند که با لابیهای بینالمللی سعی دارند تشکیلات اقتدارگرا و فرقهای مذهبی خود را دموکراتیک جلوه دهند تا با کمک خارجی یک حکومت اقتدارگرا دیگر را بر جامعه تحمیل کنند! همچنین خطر تجزیهطلبان که قصد دارند از فقر سیستماتیکی که رژیم ایران بر جامعه تحمیل کرده است سواستفاده کنند تا سرزمین تاریخی شیر و خورشید را تکه و پاره کنند هم دلیل محکمی دیگر است تا از همکاری ملی برای نجات ایران حمایت کرد تا یکپارچگی سرزمینی ایران را حفظ کرده و از جنگ داخلی جلوگیری کنیم!
از همین رو برای حفظ ایران، بازگشت عظمت به ایران، استقرار دموکراسی متکثر حقوقبشری در ایران باید از همکاری ملی برای نجات ایران با هدایت آقای رضا پهلوی به عنوان یک چهره محبوب سیاسی مدافع دموکراسی و تکثر حمایت کرد و برای گسترش آن تمام تلاش خود را انجام دهیم! چرا که تغییر در ایران تنها توسط مردم ایران و نیروهای پیشتاز سیاسی آن صورت خواهد گرفت و نه هیچ نیرویی دیگر!
ووکاشین پاکروان