۱۴۰۴-۰۵-۲۵
ک - الوند

نئوفاشیسم و امپراتوری - برگردان

Monthly Review

byJohn Bellamy Foster

 

برگردان:  ک  الوند

 

 تغییرات عظیم در سیاست خارجی و نظامی ایالات متحده که تحت دکترین ترامپ اجرا می‌شود، ریشه در صف‌بندی‌های طبقاتی جدید مرتبط با نئوفاشیسم جنبش MAGA و ارتباطات نزدیک هرچند متناقض آن با طبقه میلیاردر حاکم، به ویژه در بخش‌های فناوری پیشرفته، بازارهای بورس صنایع نظامی و نفت دارد.

اساس طبقاتی فاشیسم در نظریه مارکسیستی همیشه در اتحاد بین سرمایه انحصاری و طبقهقشر متوسط رو به پایین شکل میگیرد

طبقه متوسط رو به پایین شامل صاحبان مشاغل کوچک، مالکان کوچک و مدیران شرکت‌های سطح پایین، همراه با عناصر مذهبی بنیادگرا و زمین‌داران کوچک روستایی است. همچنین برخی از بخش‌های ممتازتر طبقه کارگر را در بر می‌گیرد.

طبقه متوسط رو به پایین به طور نامتناسبی سفیدپوست و نژادپرست هستند. ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2024 بیشتر رأی‌دهندگانی را که کمتر از چهار سال مدرک دانشگاهی داشتند، جذب کرد، مقوله‌ای که اکثریت رأی‌دهندگان طبقه متوسط رو به پایین و طبقه کارگر را در بر می‌گیرد. همین نظرسنجی‌های نشان می‌دهد که او بر اساس درآمد، هم رأی‌دهندگان طبقه متوسط رو به پایین و هم رأی‌دهندگان طبقه کارگر را به دست آورد، اما در میان فقیرترین رأی‌دهندگان شکست خورد.

میلیون‌ها نفر از کسانی که در سال 2020 به دموکرات‌ها رأی داده بودند، عمدتاً از طبقه کارگر، در سال  2024حزب مخالف چمهوری خواه را انتخاب کردند.

 

پایگاه وفادار ترامپ همچنان طبقه متوسط رو به پایین است که به کارگران ممتازتر نیز گسترش یافته است. از نظر تاریخی، طبقه متوسط رو به پایین یا خرده بورژوازی، بخشی از جمعیت را نمایندگی می‌کند که نه تنها مستعد برتری‌طلبی سفیدپوستان است، بلکه در رابطه با روابط جنسی و جنسیتی نیز مردسالار و فوق محافظه‌کار است.

 

این طبقه، عقبه نظام سرمایه‌داری را تشکیل می‌دهد و در رژیم‌های فاشیستی بر اساس ایدئولوژی ذاتی خود، که با یک دیدگاه ملی‌گرایانه انتقام‌جویانه با هدف دوباره بزرگ کردن یک دولت-ملت خاص مرتبط است، بسیج می‌شود.

ارنست بلوخ، در نوشته‌های خود در مورد آلمان نازی در دهه 1930، چنین جمعیت‌هایی را با ویژگی «غیرمعاصر بودن» واپس‌گرا می‌دید که هدف آن بازیابی گذشته آرمانی آریایی بود.

 

 همانطور که (فیل ای. نیل )در کتاب خود با عنوان «سرزمین پسین: چشم‌انداز جدید آمریکا از طبقه و تضاد» در مورد پایگاه طبقاتی پوپولیسم ملی MAGA در ایالات متحده نوشته است: حزب جمهوری‌خواه بر پایه‌ای تقریباً متقارن که در میان نخبگان سفیدپوست روستایی و طیف وسیعی از منافع خرده‌سرمایه‌داران شهری یا پیرامون شهری بنا شده است، از نظر مادی،  به راست افراطی تمایل دارد در میان منافع خرده‌مالکان یا کارگران خوداشتغال اما همچنان نسبتاً ثروتمند مناطق پسین متمرکز  شده است

 

هسته اصلی راست افراطیحومه‌های سفیدپوست‌نشین [خارج از شهرهای اصلی و حومه‌ها] است... که به عنوان رابط بین کلان‌شهر و غیرکلان‌شهر عمل می‌کند و به زمین‌داران ثروتمندتر، صاحبان مشاغل، پلیس‌ها، سربازان یا پیمانکاران خوداشتغال اجازه می‌دهد تا از مناطق مجاور فقر مطلق سفیدپوستان، نیرو جذب کنند.

 خشونت در اینجا نقش محوری دارد. جهان را می‌تواناز طریق اعمال خشونت‌آمیز نجات‌بخش، که قادر به فروپاشی و تسریع نزدیک شدن به جامعه حقیقی است، را احیا کرد.

 

 جنبش توده‌ای MAGA که ریشه در طبقه متوسط رو به پایین/خرده مالکان دارد، در درجه اول از نظر ایدئولوژیکی توسط درکی که آن را "جنگ داخلی سرد" علیه نخبگان لیبرال طبقه متوسط رو به بالا و علیه طبقه کارگر در پایین می‌نامد، انگیزه می‌گیرد.  واین درک ریشه در باورهای فوق ملی‌گرایانه آن دارد؛ ارتباط آن با "دین برده‌داران" انجیل‌گرایی سفیدپوستان؛ پرستش آن از گسترش امپریالیستی گذشته ایالات متحده؛ تجلیل مکرر آن از خشونت شدید؛ گرایش‌های نژادپرستانه و میهن‌پرستانه آن؛ و ایدئولوژی مردسالارانه قوی آن - که همه آنها کاملاً با ایدئولوژی «اول آمریکا» در دکترین ترامپ مطابقت دارند.

این شامل حمایت در سطح بین‌المللی از تخریب کمک‌های خارجی ایالاتمتحده (از طریق برچیدن آژانس توسعه بین‌المللی ایالات متحده یا USAID) و مخالفت با جنگ نیابتی در اوکراینمی‌شود.

 جنگ اوکراین در درجه اول به نفع نخبگان اروپایی تلقی می‌شود که درگیری آنها با روسیه به نفع ایالات متحده نیست، در حالی که واشنگتن را از دشمنان اصلی آسیایی خود یعنی چین و جهان اسلام منحرف می‌کند.

 

 ناسیونالیسم مسیحی جهان انجیلی MAGA منجر به حمایت قوی از پیمان ترامپ/بنیامین نتانیاهو برای نابودی/حذف کامل فلسطینی‌ها از غزه شده است، که در آن ایالات متحده قرار است حقوق اقتصادی مختلف و حتی مالکیت - در مورد خیال‌پردازی ترامپ در مورد یک تفرجگاه ریویرا متعلق به آمریکا - همراه با قراردادهای نفتی ترجیحی در نوار غزه را به دست آورد

 همانطور که گئورگ لوکاچ در رابطه با یک شخصیت تاریخی بسیار قدیمی‌تر اظهار داشت: هیتلر طرح‌های قدیمی هوهنزولرن برای استعمار و گسترش را رد کرد. او به ویژه به شدت از هدف جذب ملت‌های فتح شده با زور از طریق آلمانی‌سازی انتقاد کرد. آنچه او از آن حمایت می‌کرد، نابودی بود. او توضیح داد که برای مردم روشن نیست که "آلمانی‌سازی فقط می‌تواند در خود سرزمین اعمال شود، نه هرگز در مورد انسان‌ها." به عبارت دیگر، رایش آلمان باید گسترش یابد، سرزمین‌های حاصلخیز را فتح کند.

ک الوند

 

MAGA

امریکا را برزگ کنیم (بازگشت به رویای امریکایی)

 

یک نظر بنویسید

 

نظرات شما

بدون نظر