سالروز فتوای جهاد علیه کُردستان، سنگر دموکراسی و آزادی در ایران
سالروز فتوای جهاد علیه کُردستان، سنگر دموکراسی و آزادی در ایران.... یک جنایت تاریخی دیگر توسط رژیم ایران علیه چشم و چراغ ایران | ووکاشین پاکروان
۲۸ مرداد ۱۳۵۸ رژیم جمهوری اسلامی حاکم بر ایران فتوای جهاد علیه کُردستان را صادر کرد و صدها نفر را به خاک و خون کشید! چرا که کُردستان از همان فردای پس از فاجعه شوم بهمن ۱۳۵۷/۱۹۷۹ تبدیل به سنگر نخست آزادی و دموکراسی در مقابل دیکتاتوری جمهوری اسلامی شد! کُردستانی که همواره با وجود تمام تهدیدات کانون نخست تمام اعتراضات علیه دیکتاتوری رژیم ایران بوده و حتی با وجود شرایط سخت اقتصادی که دست کشیدن از کار باعث مشکلات مالی بسیاری میشود با اعتصابات سراسری پرچم ایستادگی برای «نه به اعدام» و همچنین «ازادی و دموکراسی» را در ایران برپا نگاه داشته است!
این که میگوییم کُردستان از فردای حاکم شدن جمهوری اسلامی در ایران همچون دژی استوار در مقابل اسلامیستها حاکم ایستاد نه یک ادعا بلکه یک واقعیت عینی است! چرا که انقلاب اسلامی در تمام ایران رخ داد اما در کُردستان و مناطق کُردنشین، انقلاب اسلامی روی نداد و اجازه ندادند اسلامیستها بر این منطقه سیطره پیدا کنند!
جامعه سیاسی و مدنی کُردستان از فردای فاجعه شوم ۱۳۵۷ به وضوح اعلام کردند خواهان دموکراسی، حقوق مدنی و جدایی دین از دولت در چارچوب تمامیت ارضی ایران هستند؛ در حالی در سراسر ایران نیروهای سیاسی همگی در مدح و ستایش رژیم اسلامی سخن میگفتند تا نظر خمینی رهبری وقت را جلب کنند که شاید به آنها مقام و کرسی بدهد و حتی خمینی را نماینده خود معرفی میکردند، جامعه مدنی و سیاسی کُردستان در نشریات خود حتی خدای اسلامیون را زیر سوال میبردند!
در رفراندوم آری یا نه به جمهوری اسلامی، جامعه سیاسی کُردستان فراخوان تحریم آن را داد و سپس رفراندوم قانون اساسی مبتنی بر ولایت فقیه را هم کُردستان با فراخوان جامعه مدنی و سیاسی تحریم کرد تا نشان دهد از همان ابتدا سنگری استوار علیه جمهوری اسلامی بوده است! قابل ذکر است که در کُردستان، جامعه سیاسی و مدنی با تشکلیابی شوراها، انجمنهای زنان و کارگران را تشکیل دادند و اداره امور را به دست گرفتند و حتی حجاب را اختیاری اعلام کردند که عملا با این اقدامات دست اسلامیون را از کُردستان قطع کردند!
در چنین شرایطی بود که خمینی رهبری وقت رژیم اسلامی ایران فراخوان به جهاد علیه کُردستان را داد، رمز واژه این جهاد، دفاع از کیان ملی و دفاع از ناموس در مقابل تجزیهطلبان کفار بود که در نتیجه آن هزاران شهروند کُرد ایرانی را که خود را بخشی از ایران و برای ایران میدانستند با اتهام واهی تجزیهطلبی که رمز سرکوب جمهوری اسلامی در چهاردهه گذشته بوده است را به خاک و خون کشیدند…
اما جهاد علیه کُردستان باعث سکوت کُردستان نشد! از فردای ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ تا ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ کُردستان همواره پای ثابت خیزشهای انقلابی در ایران بوده است! کُردستان فارغ از همراهی با خیزشهای انقلابی یک مکان امن برای تمام فعالین سیاسی سرنگونیطلب و دموکراسیخواه بوده که با آغوش گرم فعالین را فارغ از تعلقات قومی پذیرفته و آنها را پناه داده است!
در چنین بستری است میتوان دریافت که کُردستان و ایران بخشی جدانشدنی از پیکره هم هستند! ماهیت هر دو به یکدیگر وابسته است! ایران بدون کُردستان در واقع ایران بدون دژ دموکراسی و آزادی است و کُردستان بدون ایران نیز معنایی ندارد چذا که کُردها همگی خود را ایرانی میدانند این ادعا را سخنان رهبران سیاسی و مدنی کُرد به اثبات میرسانند که بارها گفتهاند اجازه نخواهند داد کسی خودش را از کُردها ایرانیتر بداند چرا که اساس ایرانی بودن را در کُرد بودن میدانند!
از همین رو در سالگرد جنایت و فاجعه جهاد رژیم ایران علیه کُردستان، ضمن گرامیداشت یاد و نام تمام جانباختگان این فاجعه سیاه، باید صدای خواستههای مردم کُرد بود! حق و حقوق آنان را پذیرفت و حقوق مدنی آنان را به خیزش ایرانیان در مبارزه با جمهوری اسلامی پیوند داد! این کمترین کاری است که میشود در زمان کنونی انجام داد تا چهار دهه مبارزه جامعه کُردستان با رژیم ایران را جبران کرد و گفت: «چشم چراغ ایران دیگر تنها نیست بلکه همانطور در خیزش انقلابی مهسا/ژینا به عیان دیده شد حمایت یک ایران را با خود دارد!».
ووکاشین پاکروان