مبارزه طبقاتی و ارتباط آن با جنگ
سرمایه داری جهانی در تدارک جنگهابرای تامین منافع دراز مدت خود برنامه ریزی میکند،جنگها در گذشته و نتایجشان برای مردم نشان دادند که بر روی ویرانی ،بیکاری،گرسنگی و یاس و نا امیدی مردم بنا شده و ریشه در جامعه طبقاتی و نبرد بین طبقات مختلف دارد، یک معنی تدارک دیدگان جنگ بخاطر منافع طبقاتی خود جنگ را آغاز میکنندو از طرف دیگر جنگ طبقه زحمتکش جامعه جنگ زده که کلیه منافعش در جنگ بخطر افتاده و ویران و نابود شده است میباشد، یعنی تضاد کار و سرمایه در جنگ رل اصلی را بازی میکنند،مخالفت با جنگ یک اصل اساسی در سیاست طبقه زحمتکش و طرفداران اصیل طبقه کارکر باید باشد.
در یک دولت سرمایه داری مانند ایران که اکثرا افراد وابسته به سرمایه داری جهانی عهده دار دولت و تشکیل آن میشوند و از دست رنج طبقه کارگر توانسته اند به ثروت و مکنت و زندگی مدرن دست یابند.
طبقه زحمتکش هیچوقت نمیتواند طرفدار جنگ باشد ،این طبقه جانبدار صلح و آشتی و آزادی ،و عدالت اجتماعی ،برابری بوده و میخواهد زندگی آرامی داشته باشد،کارگران و حامیان آنها جنگ طلب نیستند،بلکه مبارزه برای بقای زندگی و رهائی از قید و بند بورژوازی بر وسایل تولید و آزادی خود را در رهائی از بردگی و نیروی کار ارزان ، نفع استثمار کنندگان جنگ طلب سرمایه دار،میباشند.
جنگ حقانیت ندارد،با خود منافع ضد کارگر برای سرمایه دارخواهد آورد و هیچ جنگی به دمکراسی و آزادی مردم ختم نمیشود و عملکردی ارتجاعی و ضد کارگر دارد،در همه جنگها خانه و کاشانه کارگران ویران شده درب کارخانجات به رویشان بسته میشود.
ببینید خیلی دور نرویم ،جنگ یا حمله تروریستی ۷ اکتبر ،جنگ ۱۲ روزه ،کدام طبقه در اسرائیل و ایران صدمه دیدند و جان ومالشان بخطر افتاد، ادعا میکنند از جانب جنگ افروزان که هدف ما در بمباران ها «مراکز نظامی»،در غزه یعنی حماس و در ایران مراکز سپاه پاسداران بوده،اما دیدیم که غزه ویران شده مردم از گرسنگی می میرند خانه ای دیگر ندارند برای ادامه زندگی ،آیا ادامه جنگ در ایران نتیجه ای جز غزه بجای خواهد گذاشت ،هدفی جز نسل کشی ،پاکسازی،اشغال و خراب کردن محل زندگی مردم بجای خواهد گذاشت.
فلسفه موجودیت رژیم جمهوری اسلامی از اول جنگ و تجاوز بوده و هنوز ادامه دارد،در داخل از روز اول علیه کلیه اقشار جامعه که در صفوف امت اسلامی قرار نداشتند بوده ، دیدیم که کلیت زندگی طبقه کارگر را ویران و نابود کردند،و زندگی معمولی مردم با حملات وحشیانه انجام داده شده و اقدام به کشتار دسته جمعی نمودند ،درست است که مشتی پاسدار ضد ایرانی و تروریست را از میان برداشتند که بنفع جامعه بوده اما دیدیم که دستگاه سرکوبگر رژیم وحشیانه مردم را سرکوب و بیش از دوهزار نفر را بازداشت کرده،بهر حال عملکرد جنگ عملکردی غیر انسانی، داشته است.
جنگ موجب هرج و مرج در جامعه میشود ،و مبارزات چه صنفی و چه سیاسی و طبقاتی را تحت الشعاع نتایج مخرب جنگ قرار میدهد.
جنگ طلبان در ایران از چه افراد و نیروهای طبقاتی هستند؟
افراد و نیروهای حزب الهی و امت پرست و زیر پوشش و حمایت سپاه پاسداران تروریست و آخوندهای مفت خور و انگل،برای بقای زندگی سربار جامعه و ننگین خود جانبداری از جنگ میکنند که علیه منافع مردم ایران و هم ایجاد نا امنی و مختل شدن زندگی معمولی شده بود.
طیف سلطنت طلب و جریانات همسو ،این طیف در رفتار و کردار روزانه سیاسی و اجتماعی برای کسب قدرت و ثروت مدافع بی چون و چرای حمله نظامی اسرائیل و اتحادیه اروپا و آمریکا به ایران میباشند و دارای منافع مشترک که عملا از لحاظ سیاسی و طبقاتی در خدمت منافع سرمایه داران و علیه منافع زحمتکشان قرار دارند، زیرا پشتیبان کافی یا اکثریت مردم را ندارند و به این نتیجه رسیده اند که تنها از طریق بیگانگان و حمله نظامی میتوانند قدرت و ثروت از دست داده در ۵۷ را دوباره کسب کنند،رویکرد دیگر جنگ طلبی این طیف که عملکردی ضد انسانی و ویرانگر داشته و دارند دربست در خدمت بورژوازی داخلی و جهانی قرار گرفته اند.
در دوران سلطنت که قدرت را در اختیار داشتند بکمک ساواک چه بلایی بر سر مردم و بخصوص نیروهای سیاسی آوردند که آنها را به خیابان کشیدندتا باعث سرنگونی سیستم وابسته بسرمایه داری جهانی شوندو این سرمایه داری بود که بزرگترین دشمنی با مردم ایران کرد و حکومت را در اختیار مشتی آخوند ارتجاعی و عقب ماند قرار دادکه خیالش از بابت چپها راحت باشد اما چند صباحی بعد از تغییر قدرت متوجه شدند که جمهوری اسلامی در تدارک تشکیل محور مقاومت علیه آمریکا و بخصوص اسرائیل است و این نیروی نیابتی ارتجاعی را مسلح به تمام وسایل نظامی کردند.
بخش دیگر جنگ طلبان در صفوف اپوزیسیون از افراد و نیروهائی که طرفدار و حامی جمهوری اسلامی در حمله آمریکا به ایران شدند،اکثرا رویکردهای ریاکارانه و ضد ایرانی داشته و دارندکه چه از لحاظ فردی و تشکیلاتی در طیف و در کنار طبقه بورژوازی بوده و هستند،دارای مواضع مشترک و با استفاده از نام وطن در کنار جمهوری اسلامی علیه تجاوز نظامی از قبیل «اصلاح طلبان»،« نیروهای ملی و مذهبی و یا ملی گراها» و «دمکرات»که از اول انقلاب وقیحانه از جمهوری اسلامی پشتیبانی کردند،قرار دارند،و باصطلاح نگران «تمامیت ارضی کشور، هستند،این طیف حامی سرمایه، عملکردی ضد کارگری داشته و دارد،مردمان ایران فعلا با دو طیف یا دو نیروی جنگ طلب سرمایه داری جهانی و پس انداز کننده گان ثروت با جمهوری اسلامی مواجهند.
ناسیونالیستهای ایرانی بنام دفاع از وطن در حقیقت هم صدا و همفکر با جمهوری اسلامی در یک سنگر در جنگ ۱۲ روزه قرار گرفتند،ادعا میکنند که آنهابه رژیم اسلامی کاری ندارند و تنها از آب و خاک وطن دفاع میکنند، مردم بی پناه ایران از جمله طبقه کارگر در اسارت نظام جهل و جنون اسلامی گرفتار شده اند ،ایرانیان در یک زندان بزرگ گرفتار شده است.
جنگ ۱۲ روزه روندی بود که از انقلاب ۵۷ نطفه اش چیده شده بود ،آمریکا با آوردن خمینی بجای شاه معامله کرد و ارتش را مجبور کردند از خمینی حمایت کنند، نیروهای چپ و راست بدام این توطئه گرفتار شدند،معامله آمریکا با خمینی اشتباه از کار درآمد و اما دیدیم که در آبانماه ۵۸ سفارت آمریکا توسط آخوند ها و پیروان خط امامی به تصرف درآوردند و ۴۴۴ روز اعضاء سفارت را با موافقت بخشی از سران آمریکایی بگروگان نگهداشتند و شعار ضد آمریکائی و اسرائیلی در همه جا فراگیر شنیده شد و خواهان نابودی اسرائیل شدند، تا بتوانند سلطه ی انسان ستیزانه ی آخوندها و دین و مذهب شیعه، ضد زن و ضد ایرانی را بر کل جامعه گسترش و تثبیت کنند.
بالاخره جمهوری اسلامی در طول زمان به نیروئی و قدرتی مداخله گر ،توسعه طلب ،سیاستی جنگ طلبانه رسید و سیاستی انحرافی با رجز خوانی و ایجاد فضای نا امن با تهدید و تولید سلاحهای مخرب و ایجاد سپاه تروریستی با کانونهای تروریستی در خارج از ایران که محلشان و مرکزیتشان سفارتخانه های جمهوری اسلامی در جهان و بخصوص در اروپا ،تشکیل نیروهای نیابتی و تامین مالی آنها با ثروت ملی مردم ایران بود.
طرفهای مقابل در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و آمریکا دارای سیاستی ضد انسانی ،ویرانگر ،توسعه طلب ،هژمونی طلب ،در کل منطقه بودند و هستندو با برنامه و ایجاد شرایط برای حمله تروریستی ۷ اکتبر جریان حماس ،فرصتی برای اسرائیل ایجاد کردند تا به کشورهای منطقه حمله نظامی کنند،بیش از ۲ سال است که اسرائیل برای اهداف بلند مدت خود به جنگ دامن میزند،اسرائیل هدف اصلیش در نسل کشی و پاک سازی غزه ،لبنان و سوریه با وارد شدن به فاز بعدی یعنی جنگ با جمهوری اسلامی شده و تا بحال هم موفق بوده است،و توانسته کلیه نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی را از میان بردارد و شکست بدهد،اسرائیل به این نتیجه رسیده که جمهوری اسلامی دارای نیروی دفاعی خطرناک نیست و با جنگ ۱۲ روزه هژمونی قدرتمندی در خاورمیانه و منطقه با نمایش قدرت نظامی و امنیتی خود را تثبیت کرد.
بهر حال مسائلی که موجب شدند اسرائیل و ایران به جنگ ۱۲ روزه و ادامه آن برسند،یک سیاست جنگ طلبانه دو طرف ،سیاست هژمونی طلبانه و ضد انسانی هر دو جناح بوده است،که منجر به جنگ شده،جنگ حتمن ادامه خواهد یافت زیرا هنوز بطور کامل مسئله هژمونی نه اسرائیل و نه جمهوری اسلامی در خاورمیانه و منطقه به پایان نرسیده است.
عملکرد ضد ایرانی جمهوری اسلامی علیه مردم ایران و دست بر نداشتن از ادامه توسعه قدرت خود در منطقه و کسب هژمونی ،در نتیجه این رژیم رژیمی استثمارگر،ستمگر ،سرکوبگر و ضد زن و ضد ایرانی است و نباید ادامه حیات داشته، باشد.
در مقابل دولت اسرائیل هم دولتی جنگ طلب و فاشیست است ،توسعه این دو کشور در منطقه جز تباهی و خرابی و کشتار چیزی دیگری نخواهند، داشت.
طبقه زحمتکش ایران مجبور است برای بقای خود در مقابل جنگ طلبان و سرمایه داری جهانی قرار بگیرند.
انباشت سرمایه در جمهوری اسلامی در حقیقت بوسیله استثمار طبقه کارگر انجام گرفته و با سرکوبهای بی وقفه و غیر انسانی بازداشت و زندان همراه بوده است.
جنگ، رژیم تبهکار و جنگ طلب جمهوری اسلامی را بر سر دوراهی قرار داده است ،در صورت ادامه جنگ رژیم بطور کلی نابود خواهد شد ،و اگر تن به سازش هم بدهد دیگر نمیتواند رفتار سرکوبگرانه داخلی را ادامه دهد زیرا دارای نیروی پشتیبان نیست و آنهم با وجود بحرانهای فراوان،ازجمله اینکه مسئله مردم به آخر خط رسیده یعنی تنها به بود و نبود رژیم فکر میکنند.
ایران نیازمند تحولی بنیادین و ریشه ای بنفع اکثریت مردم زحمتکش جامعه است،و طیفهای ملی گراها و اصلاح طلبان و باصطلاح دمکراتها از حضور مردم آگاه و قدرتمند و متحد کارگران و زحمتکشان با پشتیبانی دمکراتیک و مترقی بین المللی ،در هراسند.
جریان سلطنت طلب که سودای برگشت به قدرت را دارند توسط نیروهای مردمی بصورت جدی نفع و راه نجات جامعه به تنهائی از جمهوری اسلامی نیستند،این طیف مدرن زیر سلطه ی سرمایه داری جهانی نمیتوانند ناجی آزادی و ایجاد یک جامعه دمکرات شوند اول باید ترک خدمت کنند و از وعده های سرمایه داری جهانی بگذرند.
اگر اکثریت مردم رضا پهلوی را میخواستند کاری نمیشد کرد اما رضا پهلوی اکثریت جامعه را پشت سر خود ندارد ،امید رضا پهلوی اینست که مردم او را بقدرت برسانند تا بحال محکوم به شکست شده است،البته امید رضا پهلوی فقط به ارتش متجاوز اسرائیل و آمریکا است که او را بقدرت برسانندآنهم بشیوه سوریه ،عراق و لیبی.
مردم میتوانند به پشتیبانی نیروی خود ،یا با قیام عمومی و اعتصابات کارگری ،ایران را نجات دهند،طبقه زحمتکش و طبقه کارگر نجات دهنده ایران هستند.
بنظر من منافع طبقه کارگر ایران که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند تعیین کننده هستندو میتوانند سرنوشت خود را خود بدست بگیرند،کارگران تولید کننده ثروتها هستندو اما از آن بهره ای نمی برند و نقشی در تعیین برنامه ساختار دولت ندارند و تنها طرفداران سرمایه داری و کارشناسان آنها هستند که چنین نقشی را دارا هستندو سیاست را برنامه ریزی میکنند،بهمین دلیل تضاد کار و سرمایه همیشه بوده و ادامه خواهد داشت.
همانگونه که سرمایه داران برای تولید سود و انباشت ثروت به نیروی کار کارگران محتاجند ،و در اینصورت اگر منافع طبقه کارگر مورد نظر قرار نگیرد این طبقه دست از مبارزه طبقاتی بر نخواهد داشت ،سرمایه داری میخواهد که طبقه کارگر فرمانبردار ، زیر دست و مطیع باشد که طبقه کارگر با مبارزات خود دست رد به سینه استثمارگران بورژوازی خواهد زد،نیروهای طبقاتی در یک جامعه همانند ایران ،که در یک سرزمین و به یک زبان تکلم میکنند،دارای نظرات مختلف در خصوص مسائل سیاسی و اجتماعی هستند.
جنبش کارگری در بستر مبارزات جاری در جامعه اسلامی با اتحاد و همکاری با سایر اقشار میتواند پایه گذار قیام سراسری و اعتصابات سراسری باشد،و کلیت نظام را به زانو در بیاورد و علیه جنگ طلبی و علیه نظام سرمایه داری با پشتیبانی احزاب چپ موفق شود.
سازمان یابی علیه جنگ ،علیه بیکاری،علیه فقر،نابرابری،نا امنی،زن ستیزی ،علیه نژادپرستی ،علیه شکنجه و سرکوب و اعدام ،علیه ستم ملی در دفاع از زندانیان سیاسی و دفاع از حقوق شهروندی خلقها،دفاع از انسانیت و آزادی و... گسترش داده و ادامه می یابد،با تشکیل شوراهای مستقل کارگران و سایر اقشار جامعه راه را برای تغییر آماده میکند .
نیروهای طبقاتی در یک جامعه همانند ایران ،که در یک سرزمین و به یک زبان تکلم میکنند ،دارای نظرات مختلف در خصوص مسائل سیاسی و اجتماعی با وجود حضور در جامعه اما قادر به همکاری باهم در موارد خاصی نمیتوانند باشند و در برنامه های خود تضاد طبقاتی به روشنی دیده میشود که در راس آنها یکی جانبدار حکومت سرمایه داران و دیگری جانبدار حکومتی که طرفدار عدالت اجتماعی است،میباشند،درگیری این دو طیف اجتناب ناپذیر و همیشه آشکار و عیان بوده و خواهد ماند ،و درگیریها ،انقلابها نتیجه تضاد این دو نیرو بوده است،و این تضادها در مقاطعی خصمانه و حتی به جنگ داخلی منجر، خواهد شد.
سرمایه داری جهانی همیشه مبتکر جنگ بوده و برای پیروزی خود بر دیگران از منابع اقتصادی کشور استفاده میکند،از جمله توسعه صنعت نظامی ،تولید هواپیماهای مدرن جنگی ،موشکهای بالستیک ،انرژی هسته ای و بخصوص در دورانی که صنعت کامپیوتر در فضای مجازی بر همه چیز مسلط است،هدف اصلی سرمایه داری انباشت سرمایه و نابود کردن کشورها و تبدیل آنها به ویرانه است .
در حال حاضر مهمترین جنگ در جهان یکی در اکراین مابین روسیه و ناتو و جنگ اسرائیل با محوریت فلسطین یا غزه ،جنک ابزار اصلی برای تعیین و تکلیف سیاست است،جنگ و ادامه آن همیشه با پیشنهاد صلح همراه بوده .
جنگها نقش تعیین کننده در بقای سیستمهای سرمایه داری داشته است،جنگها در اروپا که با قدرت نظامی زمینی ، دریائی و هوائی به همدیگر حمله کرده اند ،این جنگها ی استعماری سرمایه داری توانستند سرمایه و ثروت را برای عظمت سرمایه داری در کشورهای صنعتی فراهم کنند.
امپریالیسم استعمار گر بوده و هست و در خدمت توسعه سرمایه داری در اقصی نقاط جهان میباشد،امپریالیسم نیاز مبرم به بازار جهانی جهت مصرف محصولات تولید کننده اش چه خوراکی و چه نظامی دارد،هدف گسترده تر کردن آنها توسط توسعه سرمایه داری در اقصی نقاط جهان و تبدیل آنها به مصرف کننده ،مستعمره ،جنگها بهانه و ماهیت اصلیش سیاسی بوده و هست.
آیا این نبرد کوتاه مدت تبدیل به جنگ جهانی سوم خواهد شد ،آیا اگر مردم در یک کشور مثلا کاملا متحد و مخالف جنگ باشند ،جنگ امپریالیستی شکست خواهد خورد ،یعنی عامل انسانی که متحد شعار ضد جنگ بدهند تاثیر گذار است،و مردم نباید از تهدیدها ی جنگ افروزان امپریالیستی ترس و وحشت داشته باشند،و اقدامات موثر خود را علیه جنگ بهر شیوه ممکنه تبلیغ و ترویج کنند.
ایالات متحده با حمایت ناتو در بالکان موجب تقسیم کشور یوگسلاوی شدند ،جنگ را آغاز کردند که در دراز مدت توسعه یافت و به کشورهای افغانستان،لیبی،عراق و سوریه و امروزبه ایران رسیده،مرگ و کشتار را در سرتاسر خاور میانه گسترش داده اند،جنگ در حقیقت توسط سرمایه داری جهانی شرق و غرب یعنی با فروش اسلحه و سلاح سنگین و بردن سود سرسام آورو انباشت سرمایه است،هدف اصلی ایجاد هژمونی جهانی و کنترل مناطق سود آور است،جنگ جهت تصرف کامل صنعت نفت در خاورمیانه و شرق آسیا میباشد،جنگ شرایط را برای استثمار کامل زحمتکشان آماده، میکند.
سیستم جهانی سرمایه داری از سالهای ۱۹۷۰ ببعد تغییر کلی یافتند و تبدیل به صنعتی ،تولید محل کار جهت استثمار ،امریکا رقابتهای اقتصادی را تبدیل به سلاح کرده و در نبرد به ابزارهای مدرن نظامی روی آورده،شیوه های مختلف بکار گرفته همانند جنگ تجاری،تحریم های اقتصادی،محاصره نظامی ، تا طرف خود را مجبور به تسلیم کند بدون جنگ ،نتیجه علنی این جنگها مابین سرمایه داران شرق و غرب از جمله ناتو،آمریکا،چین و روسیه فقط تصرف سرمایه مردم فقیر جهان است،ساختار و نهاد های جدید را تولید کرده تا بر اساس منافع فیمابین جهان را تقسیم کنند،و در سه مرحله اینکار را انجام میدهند(تولید-ثروت-نظامی)یعنی هژونی تولید وسایل مدرن جنگی برای پیروزی مطلق بر دیکری،تولید کارخانجات صنعتی ،دوم هژمونی ثروت نمونه تشکیل سازمان بریکس که موسسه ای مالی و در حقیقت جایگزین صندوق بین المللی پول با هدف کاهش ارزش دلار- و در مرحله سوم تهیه و تدوین مدرن ترین وسایل نظامی در جهت حفظ منافع بیشتر اقتصادی بوده.
امپریالیسم آمریکا در جهت حفظ سلطه جهانی خود از جنگ در اکراین پشتیبانی کرده آنهم با ابزارهای سیاسی -نظامی و اقتصادی.
دولت اسرائیل با حمایت گسترده مالی و نظامی توسط آمریکا انجام داده تا کنترل خاورمیانه را بدست بیاورد و در جهت جلو گیری از نفوظ بیشتر سرمایه داری چین و روسیه در منطقه بوده است،و این در حالیست که جهان سومی ها خواهان «نظم نوین »در جهان هستند یعنی خواهان سیستم جهانی چند قطبی و کاهش وابستگی به دلار و ایجاد و هموار کردن سلطه امپریالیستی برجهان،با محوریت اورآسیا که از اکراین تا غزه را در گیر جنگ کرده اند.
جنگ در اکراین در سال ۲۰۲۲ توسط پوتین که با حمایت جدائی طلبان روسی زبان در اکراین آغاز و هنوز ادامه دارد تا این مناطق به خاک روسیه اضافه شوند ،هدف اصلی ضعیف کردن چین و روسیه است تا هژمونی آنها را کاهش دهند.
پس نظم نوین جهانی در حال تکمیل شدن است ،باید از نظام جهانی چند قطبی حمایت کرد و مبارزه علیه سیستم سرمایه داری و استثمار طبقه کارگر تا از ستم امپریالیستی رهائی یابیم، ادامه یابد.
همکاری آمریکا با ناتو از روشهای جنگی و تهدید های سلاح هسته ای،تهدید کل بشریت را بدنبال دارد، شروع جنگ امروزه توسط سرمایه داری با حمایت رژیم جنگ طلب جمهوری اسلامی که هر دو نماد بربریت نظامهای سرمایه داری جهانی و رژیم دست نشانده اسلامی ،ماهیتی ضد انسانی دارند،و صدمات وحشتناکی بر زندگی طبقه زحمتکش بیش از دیگران بجای گذاشته اند،آمریکا و اتحادیه اروپا برای با ثبات کردن بازار فروش اسلحه باید جمهوری اسلامی را را بصورت ضعیف نگدارندتا جنگ شروع شود ،که منطقه بی ثباتر شودو سرمایه داران جنایتکار داخلی و خارجی به آرزوهای خود برسند.
آینده ایران چه خواهد شد؟
روی سخن من با عوامل بورژوازی یا سازمانهائی که در انتظار گرفتن قدرت در ایران بعد از جمهوری اسلامی هستند،است،آنهائیکه در انقلاب ۵۷ به مردم خیانت کردند و در خدمت بقاء و استراتژی آمریکا توسط خمینی الدنگ خوش خدمتی کردند ،طرفداران رضا پهلوی که برای رسیدن به قدرت از حمله نظامی به ایران استقبال کردند ،و آنهائیکه زیر پوشش چپ ،چپ نماها و به بهانه «دفاع از میهن »و «تجزیه ایران» بخشی از مردم را مجبور به حمایت از جناح جنگ طلب رژیم کردند ،همدستی خود را با بورژوازی عاشق ثروت و قدرت دوباره تکرار کردند،و با ایجاد ابهام در نظم مبارزاتی طبقه کارگر اختلال ایجاد کردند،و دامن به مبارزه طبقاتی زدند ،بهر حال استراتژی طبقه کارگر در تحقق بدست گرفتن قدرت از طریق سازماندهی مستقل مردمی بوسیله کارگران میباشد،تاریخ بشریت بعد از گذر از جامعه اولیه مراحلی را پشت سر گذاشت و از برده داری -فئودالی- و سرمایه داری گذشته یا در حال گذر است و وارد فاز ورود به سوسیالیسم ،با مبارزه طبقاتی که نیروی اصلیش در جهت تحولات در جامعه طبقاتی است،در اینگونه جوامع مانند ایران تحولات اجتماعی در نتیجه منافع متضاد طبقاتی انجام میگیرد، که موجب آگاهی بیشتر طبقاتی میشود،و ایدولوژی بورژوازی و استثمار کننده را تغییر و بجای آن آگاهی سوسیالیستی را در سطح جامعه گسترش میدهد.
نظام اسلامی در ایران سرنگون خواهد شد،اما اگر مردم بدنبال دمکراسی هستند باید آزادی احزاب در جامعه حاکم باشد و جنگ ۱۲ روزه و ادامه آن بنفع طبقه بورژوازی و سرمایه دار ایرانی است و تنها اقشار میانه و زحمتکش جامعه هستند که در این جنگها متحمل ضررهای مادی و جانی شدند ومیشوند.
چگونه و چطور آب داغ در لانه بقایای سطنت ریختند و آنها را بجان هم انداختند:
من اقای امیر طاهری و گذشته او را نمی شناسم ایشان تا دیروز رفیق شفیق سلطنت و رضاپهلوی و سخنگوی سلطنت ،ولی با مخالفت نظری علیه رضا پهلوی و حامیانش با تنظیم کنندگان متن «دفترچه دوران اضطرار» مورد شدیدترین اهانتها و تهمت ها قرار گرفت و باو مسائلی نسبت دادند که اگر واقعی باشند چرا تا بحال مخفی نگهداشته بودند،چون راهش را یک در صد از رضا پهلوی جدا کرده، وای بحال روزی که کلا خطش را جدا کند، عوامل امنیتی «ساواک»او را از صحنه روزکار طرد خواهند کرد، آنوقت از دمکراسی و آینده خوب و سالم برای مردم صحبت میکنند،مشروطه و قانون اساسی و آرمانهای آن به گذشته تعلق دارد و امروز دنیا تغییر اساسی کرده و مدرن شده،اگر عشق به وطن و مردم دارید ،قانون اساسی جدید و مدرن و امروزی تنظیم کنید،و متحد به پیش باز انتخابات آزاد برویم و نتیجه را قبول کنیم و مردم را بیش از این آزار و فریب ندهید،خون جوانان وطن شما و آرزوهایتان را در خود غرق خواهند کرد،متحد کلیت جمهوری اسلامی را برچینیم،با جهان و هموطنان مبارز مدارا کنیم،ثروت و مقام برای هیچکس وفا نکرد،ایران با ادامه جمهوری اسلامی نابود خواهد شد عوامل جمهوری اسلامی در صفوف اپوزیسیون و در این را فعالند.
01.septeber 2025
https://facebook.com/amin.bayat.9
www.youtube.com/@aminbayat6906