بین یهودیت و صهیونیسم
ست ساندرونسکی counter punch :
برگردان : ک الوند
من شروع به خواندن کتاب «یهودی بودن پس از نابودی غزه» نوشته پیتر بینارت کردم، زمانی که دولتهای کانادا، فرانسه و بریتانیا علناً اعلام کردند که رنج مردم فلسطین تحت حمله ۱۹ ماهه اسرائیل غیرقابل تحمل است.
یک فرد بدبین ممکن است بگوید که این مخالفت اخیر بیشتر مربوط به روابط عمومی است تا افکار عمومی جهان را از تصاویر کودکان فلسطینی که درغزه کشته و گرسنه میشوند، محافظت کند.
این یک حصارکشی پیشرفته از داراییهای مشترک ، از دست دادن زمینهای فلسطینیان به دولت اسرائیل از طریق ادامه جنگ نیابتی برای ایالات متحده به نفع یک نظم ژئوپلیتیکی از سرمایهگذاران خصوصی است. این اعمال قدرت سخت آمریکا نشانهای از یک دموکراسی لیبرال پوسیده که در آن سیستم دو حزبی در خدمت میلیونرها و میلیاردرهایی است که آرای آنها با دلارهای اهداکنندگانشان، جنگ و اتلاف را تداوم میبخشد.
همزمان با وقوع یک نسلکشی زنده در غزه، نویسنده بر نقش یهودیت و صهیونیسم در بحبوحه گسترش اسرائیل از طریق کمکهای نظامی عمو سام تمرکز میکند که به گفته او در «داستانی که یهودیان برای جلوگیری از فریادها به خودمان میگویند» پیچیده شده است.
بینارت بر تضاد بین یهودیت و صهیونیسم تمرکز میکند. برای این منظور، او ایدئولوژی برتریطلبانه صهیونیسم را که با معادلسازی نادرست با یهودیت، ، مشروعیت یافته را نقد میکند. در بستر ارتباطات و اشباع رسانههای اجتماعی امروز، صهیونیسم به عنوان یک روایت غالب، شاید با بزرگترین چالش مشروعیت خود از سوی یهودیان آمریکایی نسل جوانتر روبرو باشد.
بینارت با این تناقض آشناست بربریت فعلی اسرائیل علیه فلسطینیان، یک نمونه آمریکایی دارد. تاریخ کالیفرنیا را در نظر بگیرید که من در کودکی آن را نیاموختم. در دوران تب طلا، مهاجران سفیدپوست در میان موجی از قتل، کشتار زمینهای بومیان را دزدیدند. جمعیت قبیلهای 150 هزار نفری به 30 هزار نفر کاهش یافت.
در همین حال، 3000 برده آفریقاییتبار را به اصطلاح دولت آزاد کرد تا در استخراج طلا کار کنند
تأثیر رسانههای اجتماعی با حمایت دو حزبی و اربابان شرکتی آن که دیدگاههای انتقادی از صهیونیسم اسرائیل را با یهودستیزی برابر میدانند، در تضاد است و تا آنجا پیش میرود که مقاومت فلسطینیان را با نازیسم مقایسه میکند.
بینارت در کتاب پنج فصلی خود، این معادلسازی نادرست را بررسی میکند. او گروههایی را که پیامرسانی آنها بر تحریف مقاومت فلسطینیان در برابر استعمار اسرائیل متکی است، یهودستیزانه مینامد و تا حدی به تلمود، متنی محوری در یهودیت و منبع قانون و مطالعه خدا و ایمان یهودیت، استناد میکند.
یک فرآیند تاریخی مرتبط با خشونت دولتی اسرائیل علیه فلسطینیان وجود دارد که به نفع منافع سرمایهداری است که به دنبال رشد در بازسازی و اسکان مجدد غزه هستند. نکته مهم این است که به لطف لفاظیهای معاملهگرانهی رئیسجمهور ترامپ، این موضوع در صفحه رادار عموم قرار دارد. اعلامیه او در مورد آینده زیبایی که پس از حذف فلسطینیها در انتظار توسعهدهندگان و سرمایهگذاران خصوصی در املاک ساحلی غزه است، اگر دیده شود، دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت.
قوانین پارلمانی انگلستان در قرنهای ۱۸ و ۱۹ را در نظر بگیرید، که اعمال قدرت دولتی و استفاده قانونی از زور بود. این قوانین، دهقانان را از زمینهای مشترک بیرون راند و این زمینها به دارایی خصوصی طبقه بالا تبدیل شدند و مجازاتهای شدیدی از جمله اعدام برای آنها در نظر گرفته شد.
یک فرآیند موازی، که برای لحظه فعلی تنظیم شده بود، پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در غزه آغاز شد. یک رئیس جمهور دموکرات بر ارسال کمکهای نظامی به اسرائیل نظارت داشت و این روند با جانشین جمهوریخواه او ادامه دارد و تا حدودی بمبهای 2000 پوندی را برای ضرب و شتم و قتل فلسطینیان در اختیار اسرائیل قرار میدهد.
من برداشت بینارت از شورش اخلاقی علیه صهیونیسم را در چارچوب یک روند سیاسی راست افراطی برای جایگزینی لیبرالیسم دموکراتیک با افراطگرایی استبدادی میبینم. این روندهای دوگانه دو روی یک سکه هستند، باورها و رویههای حاکم بر سیستمی که جامعه سیارهای را از جنگلهای بارانی آمازون تا دریای قطب شمال و همه نقاط بین آنها نابود میکند.
به عنوان مثال، مجتمع نظامی-صنعتی ایالات متحده، به طور مستقیم و غیرمستقیم در مورد اسرائیل، تولیدکننده اصلی انتشار کربن در حال سوختن کره زمین است. نابودی غزه توسط اسرائیل پس از حمله غافلگیرکننده و نه چندان غافلگیرکننده حماس به یک شهرک اسرائیلی در 7 اکتبر 2023، حتی نویسندگان لیبرالی مانند بینارت را نیز به تکرار ادعاهای بیاساس تجاوز جنسی علیه مهاجمان فلسطینی ترغیب میکند
برای روشن شدن موضوع، خشونت جنسی واقعی و گسترده ادعاهای مربوط به آن نیاز به بررسی بیطرفانه دارد، جعل این موارد همچنین به عنوان ابزاری تبلیغاتی برای منافع حاکم برای کنترل روایت در طول عملیات نظامی یک استعمارگر (اسرائیل) علیه استعمارشدگان (فلسطینیها) عمل میکند.
«دیدهبان حقوق بشر نتوانست از طریق مصاحبه با بازماندگان یا شاهدان تجاوز جنسی در طول حمله 7 اکتبر، اطلاعات قابل تأییدی جمعآوری کند و طبق گزارشها، تنها یک روایت عمومی از چنین بازماندهای وجود دارد.
به یاد بیاورید که رئیس جمهور بایدن نیز این اتهامات را علیه مهاجمان حماس تکرار کرد، که این پیام را به شدت تقویت کرد و از نظر ایدئولوژیکی جمعیت فلسطینی غزه را غیرانسانی جلوه داد.
در نهایت، دیدگاه بینارت در مورد نقش دولت در جوامع سرمایهداری - در داخل و خارج از اسرائیل - برای هدایت رشد سرمایهگذاری خصوصی، دیدگاه او در مورد راهحلهای رهاییبخش برای ستمدیدگان و ستمگران را محدود یه حمایت او از یک راهحل معنوی یهودی برای جنگهای ابدی به رهبری اسرائیل با حمایت ایالات متحده در خاورمیانه، به نظر من، گامی ضروری اما ناکافی است.
برای مثال، او در کتابش با نظر مساعد به خاخام آبراهام جاشوا هشل استناد میکند که برداشت او از نقش افراد در جامعه سرمایهداری شامل این نقل قول است: «بیتفاوتی نسبت به شر از خود شر بدتر است، و در یک جامعه آزاد، برخی گناهکارند، اما همه مسئولند.» با این حال، طبقه سرمایهدار دولت و استفاده قانونی از خشونت را کنترل میکند.
مردم فقیر و طبقه کارگر، تا زمانی که سازماندهی نشوند، فاقد قدرت تاثیر گذار برای تغییر سیاستها و سیاستهای یک دولت سرمایهداری هستند که جنگهای ابدی علیه زیستکره و بشریت به راه میاندازند.
درشرایط کنونی فروپاشی زیستمحیطی و اجتماعی، محدودیتهایی برای استدلال اخلاقی برای صلح و عدالت اجتماعی وجود دارد.
برای همه در مقابل جنگ نسلکشی در غزه. شهروندان معتقد قطعاً نقشی دارند. مورخ بزرگ و فقید، الکساندر ساکستون، این پیوند را در کتاب «دین و چشمانداز انسانی» (انتشارات مانتلی ریویو،2006) توضیح میدهد. جوامع یهودی میتوانند و در حال ایفای نقش در چنین گذاری هستند، فرآیندی که بینارت به عنوان یک فرد دانشگاهی و نویسنده با دسترسی به رسانههای جریان اصلی، بخشی از آن است . گروههای مذهبی مانند صدای یهودیان برای صلح، سازمانهای مردمی کشیش ویلیام باربر دوم، رئیس و مدرس ارشد تعمیرکاران نقض، به همراه سایر مدافعان آمریکایی همفکر مانند شهروند عمومی و شورای روابط اسلامی-آمریکایی که از روال معمول خسته شدهاند و برای تغییر ساختاری اجتماعی که مردم را بر سود مقدم میداند، فشار میآورند، و در این مسیر پیشگام هستند.
ست ساندرونسکی روزنامهنگار ساکرامنتو و عضو واحد فریلنسرهای انجمن کارگران رسانهای پاسیفیک است.