رفقای کارگر،اعتصاب غذاچرا؟
شرکت آلومینیوم اراک باچهارهزارکارگرازمرکزاصلی صنعت تولیدآلومینیوم درایران می باشد.ظاهراازیکسال پیش این شرکت به بخش خصوصی وتعدادی سهامدار(عوامل حکومتی)واگذارشده است.فشارکاری،استثماروحشیانه،عدم امنیت شغلی وکاری،دستمزدهای چندین برابرزیرخط فقر،عدم پرداخت بموقع همین دستمزدهای ناچیزوازسویی گرانی وتورم سرسام آورحاکم برزندگی عرصه های زندگی رابیش ازپیش برکارگران تنگ نموده است.این تنهاشرایط واوضاع فلاکت بارکاروزندگی ومعیشت کارگران کارخانه آلومینیوم اراک نیست،این شرایط جهنمی،این فقرواستیصال،محرومیت و گرسنگی وبیخانمانی درسایه استثمارخشن وبیرحمانه حکومت اسلامی وسرمایه داران سرگذشت تلخ وغیرانسانی همه بخشهای طبقه کارگرایران است.همه این فجایع دردمشترک طبقه کارگروکارنامه مملوازجنایت وسیاه سرمایه داران و حکومت مزدورشان برعلیه خانواده های کارگریست.اکنون بیش از44روزازاعتصاب غذای کارگران آلومینیوم اراک میگذرد.خواستهای عنوان شده کارگران برکناری مدیرکارخانه احمدمجیدی ورییس حراست فرهادحاتمی،اجرای طرح طبقه بندی مشاغل،پرداخت بموقع دستمزدها،بازسازی ونوسازی تجهیزات کارخانه وجلوگیری ازورشکستگی وتعطیلی کارخانه می باشد.در43 روزگذشته خواست واعتراض کارگران ازجانب عوامل حکومت وکارفرما بابی توجهی نادیده انگاری شده است.دریکی دوروزاخیرمتاسفانه جمعی ازکارگران دست به خودزنی واعتصاب غذای خشک زده وحتی ازخوردن آب نیزامتناع نموده اند.ویدیوهایی که درفضای مجازی دست به دست میشودحاکی ازصحنه های بسیارتلخ و تکان دهنده ای است که کارگران اعتصابی درنهایت ناتوانی جسمی درحالت نیمه بیهوشی برزمین غلط میخورندوآمبولانسهای اورژانس ظاهرادرحال انتقال کارگران به بیمارستان هستند.صحنه هایی بسیاروقیح وتلخ ازجنایت سرمایه داران وحکومتشان ودرعین حال استیصال ودرماندگی بردگان مزدی دردنیای مدرن!صحنه هایی که شرم بشریت درقرن بیست ویکم است!واقعیت این است این روزها حکومت جنایت وکثافت وخون وجنون اسلامی پس از 47سال درهمه عرصه اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،سیاسی و...درعرصه داخلی وخارجی درانزوا وبحران وورشکستکی لاعلاج ودرانتهای راه خوددرلبه سقوط وفروپاشی قرارگرفته است.ابربحرانهای عظیم چاره ناپذیر،فروپاشی اقتداروعمارت و حاکمیت اسلامی سرمایه روبه زوال دربالا،روندافزایش یابنده لحظه به لحظه فقروفلاکت وکمبودونابودی همه زیرساختهای زندگی اجتماعی ومنابع انرژی که به فناوغارت مشتی باندهای جانی اسلامی رفته است،انزاوی بین المللی حکومت اسلامی وفروپاشی اقتدارپوشالیش درمنطقه خصوصاشکست مفتضحانه حکومت درپس جنگ 12روزه ارتجاعی بااسراییل،نابودی واضمحلال اوباش ونیروهای نیابتی مزدور اجاره ایش درمنطقه افق ادامه بقای حکومت جنایت اسلامی را برای سران وباندهایش بیش ازپیش تیره وتارودشوارنموده است.حکومت افقی دردید نداردودراعماق لجن زارومرداب فلاکت خویش ساخته جنون آمیزوگیج دست وپامیزند.وحشی وقاتل هرروزجان های عزیزبیشتری رامی گیردوچرخ وفلک خون وجنایت وفساد ودزدی سرگردان میچرخد.خیزش های بزرگ شورانگیر ازسالهای 96 به این سو با خواست سرنگونی حکومت مخصوصا خیزش 1401موجبات پیشروی روزافزون جنبش ومبارزات کارگران وزحمتکشان را فراهم آورده است،بهمین موازات حکومت اسلامی درطی چندسال اخیرپیاپی درحال ریزش وعقب نشینی وفرارروبه جلواست.درهمچین شرایطی که توده های دها میلیونی زحمتکشان ازخیابان تاکارخانه وهمه بخشها وجنبشهای اجتماعی ریزودرشت ازجمله جنبش شکوهمندآزادی زن حکم به سرنگونی حکومت اسلامی داده اند.درلحظاتی که حکومت اسلامی درضعیف ترین وناتوان ترین دوران حکومتش بسرمی بردوحتی ازاین ستون تا آن ستون وفراربه جلووعوامفریبی برای حکومت شده است فرصتهای طلایی برای بقا وماندن،درست دردقایقی که حاکمیت فروپاشیده ازنهایت استیصال وزبونی به هرخس وخاشاکی چنگ می زند وچاره وفرج وگشایشی هم نمی شود.اما با همه اینها هنوزتوازن قوابین کارگران وزحمتکشان وحکومت اسلامی تعیین تکلیف نهایی نشده است.بموازات شکستها وعقب نشینی وفروپاشی همه بنیادهای حکومت اسلامی اماجنبش انقلابی جاری کارگران وزحمتکشان نیزضعفها وکاستی ها وپاشنه آشیل خودرادارد.ضعفا وکاستی هایی ازجمله،عدم تشکل وسازمان یابی ورهبری مناسب درصف نیروهای پیشروودرراس آن طبقه کارگرنوعی گیج سری،استیصال وتوهمات غیرانقلابی رابه جنبش تحمیل نموده است.که این فاکتوربه نوبه خود دردوام وبقای حکومت فروپاشیده موثرمی باشد.نه حکومت قادربه سرکوب وانقیاد طبقه کارگروجنبش روبه افزایش جاریست ونه طبقه کارگروجنبش جاری ازآن ثبات وسازماندهی وتشکل ورهبری کافی برخورداراست که بتواند کارحکومت رایکسره نماید.این توازن قواواین شرایط ناپایدارفعلی بسودطبقه کارگروجنبش جاری زحمتکشان برای آزادی وبرابری نیست.لازمه خروج ازبن بست وتوازن قوای کنونی گسست طبقه کارگروهمه جنبشهای جاری ازروشهای تاکنونی مبارزه است.بیان این نکته به مفهوم ردوطردروشهای انقلابی مبارزات تاکنونی وهمه دست آوردهای شکوهمندآن نیست.جنبش انقلابی جاری باهمه دستاوردهای تاکنونیش،حاکمیت پوسیده درآستان سقوط وسرنگونی،خواه ناخواه جامعه رابه فازانقلابی برده است.فازانقلابی،دوران تعیین تکلیف وهژمونی این یا آن طبقه اجتماعی،حاکمیت سرمایه داران واوباش ولمپنهای اسلامی یاحاکمیت کارگران وزحمتکشان وراه حل کارگری وسوسیالیستی؟تاکتیها واسلوب مبارزاتی جنبش جاری بایستی ملهم ازهمین شرایط ومتناظربا دوران انقلابی باشد.نیازضروری ومبرم اکنونی جنبش دست یازیدن به اعتصابات سیاسی سرتاسری وتظاهرات وتجمعات دهامیلیونی درکف خیابان با خواست سرنگونی بلامنازع حکومت اسلامی است واین سازماندهی واین هدایت وبرپایی این مسیرو گشایش انقلابی وظیفه مبرم وفوری همه رفقاو فعالین کارگری،کارگران کمونیست وسوسیالیست ورادیکال حاضردرمیدان واقعی مبارزات جاریست.آیا دراین شرایط واوضاع واحوال انقلابی کفن پوشی واعتصاب غذای کارگران اقدامی روبه جلواست؟ابدا،خیر،آیا باپوشیدن کفن واعتصاب غذاآیا باالله واکبروعلم داری عکس فلان آخوندوپاسدارجنایتکاروتوسل به دیگرسنتهای مذهبی وغیرکارگری وطرح خواسته ها ومطالبات ابتدایی وانحرافی برای کارگرجماعت آبی گرم میشود؟آیاکارگران موفق خواهندشد حتی به ابتدایی ترین خواستهای صنفی خوددست یابند؟الآن دیگرسالهاست که حکومت اسلامی حتی به قوانین نیم بندوضد کارگری مصوب قانون ضدکارگری خویش هم پایبند نیست چه رسدبه اینکه ماکارگران باخودزنی واعتصاب غذا درتوهم سراب مثلا اجرای فلان بندوتبصره قوانین ضد کارگری حکومت باشیم.این گریه برمزاری است که مرده ای درآن نیست.سنت اشتباه وبیراهه وغیرکارگری اعتصاب غذامحافظه کارانه دریکی دوسال اخیرازجانب برخی جمع های محدودومرفهی دربخشهایی ازمراکزنفت وگازبه اجرادرآمده است،بیراهه ای دربرهوت سرمایه وجنایت به سوی سراب! فقروگرسنگی ومحرومیت شاخص اصلی زندگی خانواده های شرافتمند کارگریست دیگرنیازی به اعتصاب غذانیست!؟ جالبتراینکه همین کارگران مرفه نفت وگازبااعتصاب قاشق وچنگالهایشان و...حتی موفق به تحقق چند بند وتبصره الکن وقانون سست حکومتی هم نشدند،همان کارمندان وکارگرانی که شعارشان این بود:خواسته ماصنفیه،کف وسقف حقوقه.خوشبختانه پس ازجنگ ارتجاعی 12 روزه دریکی دوماه اخیر الان ماشاهداعتصابات دندان گیروتجمعات متحدانه کارگران رسمی وارکان ثالثی درصنایع گازونفت هستیم.اعتراضات واعتصابات وتجمعاتی که هرروز رشدوگسترش والبته عمق بیشتری می یابد.حکومت این روزهابه درجه ای ازعجزوناتوانی رسیده که حتی قادربه تامین ومدیریت آب وبرق ونان وگازو نیازهای ابتدایی روزمره زندگی نیست.شیرازه زندگی به معنای واقعی گسیخته است.دراکثریت قریب به اتفاق مراکزصنعتی وکارگری ریزودرشت پرداخت دستمزدهای مسخره چندین برابرزیرخط فقرکه حتی هزینه های یک هفته خانوارکارگری راکفایت نمی کند چندین ماه پرداخت نشده و معوق است.بنابراخبارموثق دربسیاری ازمرکزخودروسازیها کاروزندگی ومعیشت کارگران درنهایت سقوط وورشکستگی ودرمعرض خطرجدی دربحران های فزاینده پایان ناپذیرفرورفته است.درسایپا وایران خودروشیفت های اضافه کاری کارگران برچیده شده،اعمال تعطیلی های اجباری پیاپی که با زرنگی عوامل کارفرما با مرخصی سالیانه کارگران تسویه وتاخت زده میشود؟پرداخت دستمزد ها بصورت تکه ای،روزمزدوهفته ای و...همه اینها وبسیاری بسیارترازاینها عمق فاجعه وابربحران اضمحلال ونابودی اقتصادی حکومت اسلامی رارقم زده است.هم ازاینروست که جنبش های پیشروانقلابی وهمه آحاددهامیلیونی به جان آمده کارگران وزحمتکشان حکم به سرنگونی حکومتی بشدت فاسدداده اند.طرح خواست ها ومطالبات صنفی درهردوره وهرزمانی ازجانب کارگران امری بدیهی،بسیارمهم وتعطیل ناپذیروقابل ستایش است.پس ازاتمام جنگ ارتجاعی 12روزه دریکی دوماه اخیرماشاهد تجمعات،اعتراضات،اعتصابات بسیارگسترده وافرایش یابنده ای هستیم که هرروزعمق ودامنه بیشتری می یابد.مطالبات وخواسته های صنفی وحداقلی که حکومت اسلامی نه اراده ونه توانی برای تحقق هیچ یک ازآنها راندارد.تمام بنیادها وپایه های اقتصادی دربحران وبن بست اجتناب ناپذیرفرورفته است.پاسخی به خواستهای بسیارابتدایی وصنفی بخشهای کارگری وجامعه داده نمی شود وپولی دربساط نیست.سیاست حکومت سرکوب وانحراف واتلاف وقت ومدیریت همین اعتراضات مطالباتی وصنفی ابتدایی است تامبادافراتررودوسیاسی شودوبنیادش رابرباددهد.البته پول برای گله های آخوندهای پدوفیل ولواط کارحوضه های علمیه،پول برای سپاه پاسداران وبسیج واطلاعات وبازجوها وچماق بدستان ومیرغضبان وشکنجه گران وآدم کشان،پول برای ساخت موشک وبمب واتم وجنگ،پول برای حزب اله وحوثی وکتائب ومزدوران وتروریستهای نیابتی و...هست.برای سران وباندهای مافیای انگل وبیکاره جنایتکارحکومتی وبابک زنجانیهاو...حسابهای بانکی فربه داخلی وخارجیشان پول هست.سیاست حکومت درشرایط کنونی بطورقطع عدم پاسخگویی وسرکوب ومدیریت امنیتی همین مطالبات صنفی کارگران وآحاد جامعه است.آیا درشرایط واوضاع واحوال فلاکتباری که حکومت اسلامی درمانده ودرآستانه سرنگونی وسقوط اینچنین وحشیانه به زندگی میلیونها خانواده کارگران وزحمتکشان هجوم نموده است بااعتصاب غذا،با پوشیدن کفن وطرح عاجزانه صرفا مطالبات صنفی ابتدایی وانحرافی آن هم ازسراستیصال گرهی اززندگی کارگران وزحمتکشان گشوده خواهدشد؟همه حقایق بیانگربیهودگی وبی نتیجگی این راه رفته وتکراریست.طبقه کارگردرمفهوم عام واساسی خود،بمثابه اکثریت انسانهایی که با انجام کاریدی وفکری نیروی کارخودرامی فروشند،طبقه کارگربه مفهوم صاحبان اصلی همه ثروتهاوجامعه،طبقه کارگربه مفهوم آن نیرویی که شریان سود وحیات حکومت وسرمایه داران دردستان توانمند اوست،طبقه کارگر بمثابه نیروی عظیم وشگرف زندگی ساز که شیشه عمرسرمایه داران وحکومت نوکرشان دردست اوست،این طبقه کارگرابزارش برای نیل به آزادی وبرابری ورهایی ازچنگال سرمایه اعتصاب غذا وکفن پوشی ودخیل بستن به حربه های مذهبی وشورای اسلامی وخانه کارگرو...نیست.قدرت طبقه کارگروشریان سودسرمایه واضافه ارزش درکارخانه هاودرلابلای چرخ دنده ها ونیروی کاروصنعت جاریست.تشکیلات وسازمانیابی کارگری،کمیته ها وهسته های مخفی کارگری،برگزاری مجامع عمومی وشوراهای کارگری،برپایی اعتصابات قدرتمند باطرح شفاف مطالبات صنفی وسیاسی رادیکال ودرنهایت برپایی اعتصابات سیاسی سرتاسری باطرح خواستهای بسیارروشن وشفاف رادیکال کارگری،این همان حلقه مفقوده جنبش پیشروانقلابی کارگران درراستای تامین آزادی وبرابری ودرمسیررهبری جامعه توسط طبقه کارگروتامین حاکمیت شورایی وتعیین تکلیف نهایی با حکومت اوباش وانگلها ولمپنهای اسلامی سرمایه داران است.
زنده بادانقلاب کارگری
کامران پایدار
22/6/1404