خون، خون را نمیتوان شست
مانیفستی علیه جنگ و نفرت
پیشدرآمد
هیچ بهانهای برای جنگ نیست.
هیچ پرچمی، هیچ مرزی، هیچ نامی
حق ندارد کودکی را از آغوش مادر جدا کند.
نفرت، وعدههای پوچ و قدرتطلبی
همه بر زندگیِ بیگناهان سنگینی میکند.
هیچ ظلم و هیچ ایدئولوژی نمیتواند
بر خون و آوار بنا شود.
---
۱. عوامل جنگ
نه یک نفر، نه یک گروه تنها،
بلکه شبکهای از قدرت و نفرت
که کودکان را به قربانیانِ خاموش بدل میکند:
حماس، با اسلحه و انتقام،
سیاستمدارانِ جهانی، با سکوت و محاسبه،
رسانهها، با تصویرسازی و بازنمایی ناقص،
و همهٔ کسانی که جنگ را به ابزارِ قدرت بدل کردهاند.
هیچ دولتی نمایندهٔ مردم نیست:
نه حماس نمایندهٔ فلسطین،
نه نتانیاهو نمایندهٔ اسرائیل،
نه جمهوری اسلامی نمایندهٔ ایران.
مردم، تنها قربانیان خاموشاند
که سهمشان از تاریخ، ترس و خاکستر و کوچ اجباری است.
---
۲. بهای جنگ
بهای هر تصمیم، هر حمله، هر توافقِ سیاسی
را کودکان میپردازند:
کودکان غزه، زیر بار آوار و وحشت موشکها،
کودکان تلآویو، در اضطراب هر آژیر و انفجار،
کودکان تهران، با چشمهای بسته به فقر و سرکوب،
رویای مدرسه و بازی را از دست میدهند.
سه سرزمین، سه رنگ رنج، یک حقیقت:
جنگ تنها قربانیان واقعی دارد.
هر خون، خونِ دیگری را میطلبد
و نسلها میراثدار کینه میشوند.
---
۳. چرخهٔ نفرت
انتقام، چراغی کور است.
نفرت، راهی به فردا ندارد.
هر شعار و هر وعدهٔ رهایی
بر پیکر کودکان سنگینی میکند.
اما هنوز، در دل تاریکی، صدایی زمزمه میکند:
بس است… بس است…
و کودکان، بیصدا، اما با نگاههای خود،
هشدار میدهند به بزرگسالانی که جهان را به آتش کشیدهاند.
---
۴. راه نجات
قطع جنگ، تنها راه است.
نه برای ژست قهرمانی سیاستمداران،
نه برای افتخاراتی که به مدال بدل میشوند،
بلکه برای کودکان، برای انسانیت.
هیچ جنایتی توجیه ندارد.
هیچ انتقامی، هیچ پرچمی، هیچ خدا یا خاکی
حق ندارد نامش را بر مرگِ بیگناهان بنشاند.
راه نجات، عشق است و ایستادگی؛
بازگرداندن کرامت به انسان،
نگاه به چشمان کودکی که هیچ چیز جز زندگی نمیخواهد.
با خون، خون را نمیتوان شست.
---
۵. وضعیت کودکان پس از آتشبس
خبر آتشبس در رسانه پیچید.
مردان قدرتمند
ژست قهرمانی گرفتند،
و حماس هم تسلیم شد.
اردوغان، بزرگمردِ غرب شد.
همه سوت بردند،
همه مدال افتخار را به نوعی گرفتند.
اما کودکانِ غزه
زیر بار وحشتِ جنگ
هنوز خواهند زیست.
هیچ ژست قهرمانی، هیچ توافق سیاسی، هیچ مدال،
نمیتواند بر دلِ زخمی آنان سایه بیندازد.
آنان میراثِ واقعی این جنگاند،
و بهای نفرت و قدرتطلبی، بر دوششان سنگینی میکند.
---
۶. امید و مسئولیت
با اینهمه من هنوز باور دارم:
نفرت ابدی نیست.
کودکان هنوز میخندند، هنوز میخواهند بازی کنند،
حتی وقتی جهان بزرگسالان
بر سر نفرت و قدرت معامله میکند.
تاریخ خواهد نوشت:
تنها راه رهایی، صلح بود
و تنها مسئولیت واقعی،
حمایت از کودکانی است که هیچ چیز جز زندگی نمیخواهند.
شمی صلواتی
۴ اکتبر ۲۰۲۵میلادی