۱۴۰۴-۰۷-۲۰
بابك رحمتى

تحصيل  و رشد ترك تحصيل در ايران غارت شده!

دوباره مهر ماه آمد و  دبستانها و دبيرستانها و دانشگاهها و آموزشگاهها و مراكز آموزشى در سراسر ايران گشوده شد. درست است كه مهرماه ، ماه  آغاز تحصيل  سراسرى است ، ماه خوشحالی دانش آموزان و شكوفايى استعداد ها است ولى امروز براى همه بچه ها  ديگر دل خوشكنك  هم نيست تا چه رسد به  اينكه شادى كنند. وقتى فقر از در و پنجره وارد خانه  شود ايمان  هم از در ديگر  خواهد رفت  و ناى شادى كردن  در چهار ديوارى هم نيست ! در اين ميان  خانواده هايى هستند كه توان پرداخت  براى تحصيل را هم ندارند. وضع مالى اشان  براى نان و خوراك جزئى است و قدرت خريدشان بسيار ضعيف تر از گذشته شده است، بطوريكه،   قدرت خريد لوازم تحصيل از كتاب و  قلم كاغذ ،دفترچه  تا  كيف و كلاه را ندارد. در بعضى موارد  بچه ها ، كفش و كلاه و لباس را  توبتى باهم تعويض مى كنند.امروز شنيدم كه پس از دو هفته گذشت از بازگشايى آموزشگاهها دانش آموزان  هنوز كتاب براى خواندن ندارند!

اوضاع اقتصادى خانواده ها بقدرى وخيم است كه براى ادامه تحصيل عده اى اميدى نمانده است و بچه ها ناچارند ترك تحصيل كنند.آمار ترك تحصيل كرده ها تكان دهنده است.  روزنامه هاى داخلى، ترك تحصيل ها  را  كه ناشى از فقر است ، باز ماندگى تحصيلي نام نهاده و  نوشته اند.این آمار حاکی از آن است که ۱.۴۵ درصد از دانش‌آموزان دوره ابتدایی، ۶.۴۱ درصد در دوره متوسطه اول و ۲.۶۹ درصد در دوره متوسطه دوم ترک تحصیل کرده‌اند ..

۹۹۲۳۲۱ دانش‌آموز به دلیل بازماندگی از تحصیل در مدارس حضور ندارند و بیشترین جمعیت بازماندگان از تحصیل مربوط به دوره متوسطه اول است همچنین پسران به نسبت دختران بیشتر ترک تحصیل می‌کنند..

در حاليكه تعداد ترك تحصيل كردگان در نتيجه ى فقره که بيش از ٥ ميليون تن است . بايد گفت :تحصيل در ايران روى كاغذ مجانى آمده است ، در حاليكه ، امروز تحصيل در ايران بعنوان كالايى لوكس محسوب مى شود!بيشتر دانش آموزان  بايد مبالغ هنگفتى  براى تحصيل بپردازند! اين در حالى است كه در زمان پهلوى نه تنها تحصيلات از ابتدایی تا متوسطه و حتا تحصيل در  دانشگاه تا مرحله فارغ التحصيلى كه كلاه (فارغ التحصيل)  بر سر مى گذاشتى تمامن مجانى بود و حتا ، دانشجويان كمك هزينه هم مى گرفتند . علاوه بر اينها مواد خوراكى از شير تا كره و پنير به دانش آموزان  داده مى شد. نگارنده خود مزه اين خوراكى ها را چشيده ام. امما امروز بخاطر فقر و تهيدستى بسيارى از دانش آموزان محبورند ترك تحصيل كنند.

ترك تحصيل كنندگان گروه هاى سنى مختلفى دارند.

روزنامه شرق در تهران از  بازماندگان گروه سنى  مى نويسد،که بیشتر از این تعداد است:

آمار بازماندگان از تحصیل در گروه‌های سنی مختلف

- در گروه سنی ۶ تا ۱۱ سال (دوره ابتدایی)، ۱۹۲ هزار و ۹۹۲ نفر از تحصیل بازمانده‌اند.
- در گروه سنی ۱۲ تا ۱۴ سال (دوره متوسطه اول)، این عدد به ۲۱۳ هزار و ۷۲۲ نفر می‌رسد.
- در گروه سنی ۱۵ تا ۱۷ سال (دوره متوسطه دوم)، ۵۸۵ هزار و ۶۰۷ دانش‌آموز از ادامه تحصیل محروم شده‌اند.

در سه دوره تحصیلی ۹۹۲۳۲۱ دانش‌آموز بازمانده از تحصیل داریم.البته همانطور كه در بالا نوشتم  اين آمارها نمى تواند دقيق باشد چون با مكانيسم ماشه و تحريم هاى شديدتر از گذشته ،فقر گسترده  در بيشتر خانواده ها و ترك تحصيل در گروه هاى سنى  تاثير بسزايى گذاشته است.

فقر عامل اصلی ترک تحصیل:

 

فقر  چنان گسترده شده است كه بعضى خانواده ها براى ادامه تحصيلات فرزند يا فرزندانشان و براى  نام نویسی و شهريه و لوازم التحرير  بايد وام بگيرند! شهريه ها كمر شكن شده است و دولت درمانده پزشكيان هم با پررويى كامل در همه جا اعلام مى كند ،"چه كنيم؟"ما كارى نمى توانيم انجام دهيم!  معنى اين حرف يعنى ؛"خودتان بايد بفكر خودتان باشيد. براى همين است كه تعداد زيادى از بچه در سيستان و بلوچستان و كردستان و جاهاى ديگرى هنوز شناسنامه ندارند . رژيم عمامه به سر تعدادى از دانش آموزان را بخاطر شناسنامه نداشتن از تحصيل محروم كرده است. از پزشكيان  رييس دولت اصلاحات بايد پرسيد بچه ها هم خودشان بايد شناسنامه تهيه كنند؟"

دختر بچه هايى كه در كشور خودشان اجازه تحصيل ندارند. مادرى كه از راه دور دخترش را به مدرسه ميبرد تا درس بخواند ولى اجازه تحصيل به آن دختر نمى دهند!  او تنها نيست ، بايد گفت سيستان بلوچستانى  ١٤٨ هزار كودك و نوجوان از تحصيل محرومند، كه بخش قابل توجه آنها هم فاقد مدارك هويتى اند ! دركش سنگين است در قرن ٢١ ، حدود يك ميليون  بچه بدون سناسنامه زندگى مى كنند كه نزديك به ٤٠٠ هزار تن از آنها كودك هستند!رژيم هيج كارى براى آنها نكرده است. اين در حالى است كه اگر اين مشكلات براى بچه هاى كشور همسايه شده بود فورى حل كرده بودند! اين حكومت كودك كش ،مردم فريب است كه چنين با بچه ها و مردم فقر زده ايران مى كند.

اين در حالى است كه بچه هاى ايران بيشتر از گذشته آرزوى تحصيل دارند و وقتى با  بى پولى پدر يا مادر مواجه ميشوند  اميد خود را براى تحصيل از دست مى دهند و دچار افسردگى ميشوند و وضعيت خطرناكى را بوجود مى آورد و گاهن اين فقر باعث مى شود، دست به خودكشى و يا كارهاى خطرناكى ديگرى  بزنند. براى نمونه پسربچه اى ١٢ ساله درد دل مى كرد  همان كه نتوانسته بود بيشتر از كلاس سوم درس بخواند!در ميان اين بچه ها كسانى هستند كه استعدادهاى فراوانى دارند تا حرفهاى تحصيل ناكرده را به گوش جهانيان برساند.

محتوی ذروغ کتابها!

عسل ١٧ ساله از زابل يكى ديگر از اين جوانان است. كه از محتوى كتابها مى گويد او به دروغهاى بزرگ كه به خورد نسل جوان مى دهند اشاره مى كند . او مى گويد تمام جريانهاى تاريخى را به دروغ  در كتابهاى درسى گنجانده اند (نوشته اند). عسل كه  از اين وضعيت بسيار ضربه خورده است خبر تازه اى مى دهد، او مى گويد خرس الله( حسن نصرالله)و كتلت ( قاسم سليمانى)را به كتابها وارد كرده اند. بايد اشاره كرد كتابهاى درسى بسيار ضعيف است . فقط از بچه ها  براى خريد كتاب  پول هاى كلان مى گيرند ولى هيچ محتوايى  در كتابها وجود ندارد كتابهايى خالى از محتوا!

عسل مى گفت ديگر هيچ دبستان دولتى وجود ندارد! اكثرن  آنها ملى است. در حاليكه  بناست ،آينده ايران را همين نوجوان ها  و جوانان امروز بسازند بايد پرسيد با كدام محتوايى بايد ايران را ساخت؟ عسل يك جوان زابلى است اين همه از درد ها و كمبودهاى  فرهنگى گفت. چرا رژيم بچه كش چنين شيوه اى را در پيش گرفته است؟  جوابش بسيار ساده است ، رژيم بچه كش نمى خواهد بچه ها باسواد شوند و يا اينكه وارد دانشگاه شوند! عمامه داران از باسواد شدن بچه ها بسيار وحشت دارند . اينها نسل ضد( زد) را ديده اند از حضور اين نازنين ها  كاملن عقب  مانده و وحشت دارند.. دخترانى كه در دانشگاه ها مبارزه  مى كنند فعاليت هاى خود را آغاز كرده اند. از كشف حجاب تا موتور سوارى تا رقص و خوانندگانى كه در خيابانها  ميخوانند. اين ها  خود يك رنسانس ديگرى در جامعه عمامه زده شده كه در حال گسترش است .مردم  زن و مرد بايد از اين عزيزان حمايت كنند  روشنتر يگويم:  بايد خودشان جزئى از برنامه باشند چون از اين جامعه هستند بايد جنبش را گسترش داد و از هيچكس نترسيد. اينها همه اميد  را در جامعه زنده مى كند.

عسل ١٧ ساله  از زابل ، شهر فقر زده ، به كتابهايى كه تاريخ را  وارونه /برعكس  نوشته اند  و  به خورد بچه ها ميدهند  اشاره مى كند . تاريخى كه به دروغ نوشته شود بُرد چندانى نخواهد داشت. وقتى نصرالله ( خرس الله) و قاسم سليمانى( كتلت) را به كتابهاى درسى وارد ميى كنند توخود بدان تا كجا به دروغ روى آورده اند كه چنين  كسانى  را بجاى اسطوره هاى ما مى نشانند! فاجعه اى را كه صورت گرفته ولى ماندگار نخواهد بود.عسل مى گويد كتابهاى درسى بسيار ضعيف است،پول از بچه ها مى گيرند ولى امكانات صفر است .در ايران كم كم مدارس دولتى جمع مى شود در حال حاضر اكثر مدارس ملى ( پولى) شده است!  ولى همه ميدانند آينده در دست اين جوانان و  نوجوانان است . عسل يك دختر زابلى بود كه از آسيب هاى اجتماعى گفت و با گفتار زيبايش  زخم هاى اجتماعى را باز كرد.گويا عسل و عسل ها خوب فهميده اند كه رژيم عمامه داران  تحمل جامعه ى باسواد را  ندارند و هرگز نمى خواهند جامعه باسواد و آگاه باشد. براى همين است كه مرتب بحث اسلام را آگاهانه مطرح مى كنند و همه ی علم را مى خواهند ايدئولوژيك كنند! بخاطر همين بود كه خامنه اى نزد تعدادى از دانشجويان علوم انسانى صحبت كرده و درِ تصميم گيرى ها دخالت كرده بود و دستور حذف بيشتر رشته هاى علوم انسانى را صادر كرد. 

امروز دختران و پسران كه در دانشگاه ها در سراسر ايران تحصيل ميكنند همزمان به مبارزات خود ادامه مى دهند .  چند روز پيش ، در همدان ديديم كه دانشجویان،چگونه وحشت در دل عمامه داران انداخته  بودند! اين نسل ضد (زد)   راه خود را يافته است و با گرسنگى و تلاش وافر به راه خود ادامه ميدهد و هر روز بيشتر در دل عمامه داران  وحشت مى اندازند. اين دانشجويان شجاع به حضور حشدالشعبى  هاى عراق  كه براى  دانشجويان و دختران ايران مزاحمت ايجاد كرده بودند اعتراض كرده و  وحشتى از قوانين سركوبگرانه و روزانه  در دانشگاه هم ندارند.در واقع اين اعتراض به خامنه اى است  كه تروريست هاى حشدالشعبى  عراق را به دانشگاههاى ايران وارد كرده است.

 

یک نظر بنویسید

 

نظرات شما

بدون نظر