گفتمان «ادغام» نیروهای سوریه دموکراتیک و نقش ساختار مستقل یگانهای (ی.پ.ژ) و هـ. س. د فصل تازهای در آیندهی سوریه
ده سال پس از انقلاب کوبانی و در پی پیمان ۱۰ مارس ۲۰۲۵ با حکومت دورهی گذار سوریه، که تا کنون روی کاغذ مانده، گفتمانِ «ادغام» نیروهای سوریهی دموکراتیک (هـ.س.د) در ارتش سراسری سوریه در آینده، به یکی از محوریترین جدلهای سیاسی ـ امنیتی بدل شده است.
در این میان، بیان فرمانده کل یگانهای مدافع زنان (ی.پ.ژ)، روهلات عفرین، مبنی بر اینکه «ی.پ.ژ خط قرمز زنان است»، نشان میدهد که موضوع ی. پ ژ. فراتر از یک بازنگری سازمانی ساده است؛ مسئلهای با ابعاد اجتماعی، هویتی، جنسیتی و حقوقی گسترده که با سرنوشت خودمدیریتیها و آیندهی ساختارهای جامعه گره خورده است.
ی.پ.ژ؛ خط قرمز زنان در گفتگوها
روهلات عفرین در گفتوگو با رسانههای محلی تأکید کرد که یگانهای مدافع زنان «با استقلال سازمانی و تصمیمگیریِ ویژه» باقی خواهند ماند و هرگونه تلاش برای حذف نقشِ مستقلِ زنان در ساختار دفاعی مناطق شمال و شرق سوریه را خط قرمز خواند و رد کرد.
بیان یگانهای مدافع زنان روشن و شفاف است: استقلال ی.پ.ژ نه یک امتیاز سازمانی، بلکه دستاوردی تاریخی است که با خون و زندگی ساختار یافته و به هیچروی قابل معامله یا گفتگو نیست.
محافظان خلق؛ نقش جمعی در پاسداری از آسایش
همراستا با ی.پ.ژ، شبکههایی از ه- ص-د، از جمله یگانهای مدافع خلق (ی.پ.گ) و دیگر نیروهای محلی و مردمی در مناطق خودمدیریتی ساختار یافتهاند که کارکردشان را میتوان در مفهوم «محافظان خلق» خلاصه کرد.
محافظان خلق، ترکیبی ازیگانهای دفاعی خودمدیریتی، شوراها و نهادهای امنیتی، آسایش و انتظامی خلقی هستند که وظیفهی پاسداری از جوامع، تأمین امنیت محلهها و تضمین همزیستی میان ملیتها و اتنیکهای گوناگون را در برابر فاشیسم و داعش و همقطارانشان یعنی همان نیروهایی که اینک با نامهای فریبندهای چون «ارتش آزاد سوریه»، «تحریرالشام» و دیگر نیروهای نیابتی ضد مردمی تغییر چهره دادهاند-برعهده دارند.
یگانهای مدافع خلق و مدافعان زنان در بسیاری از میدانها توانستهاند شرایط نسبی امنیت جندین میلیون انسان آزادیخواه و زیر ستم در منطقه را برقرار کرده و از بازگشت داعش و دیگر نیروهای نیابتی و فرقههای خونریز جلوگیری کنند.
زمینهٔ تاریخی استقلال زنان و تجربهٔ خودمدیریتی
ی.پ.ژ از دل بحرانِ ظهور داعش برخاست و در نبردهایی مانند کوبانی، عفرین، سەرەکانی، گِرەسپی، دفاع از سد تشرین، پل کوبانی، منبج و دیگر مناطق، نقشی تعیینکننده ایفا کرد.
این یگان با تکیه بر مشارکت داوطلبانه و آگاهانهی زنان از ملیتها و گرایشهای انترناسیونالیستی و اتنیکهای گوناگون — کورد، عرب، آشوری، ارمنی، کلدانی، ترکمن، دروزی، علوی و دیگران — نشان داد که دفاع از زندگی، برابری و آزادی نه آرزو، بلکه واقعیتی ممکن است.
این تجربه، از کوبانی تا رقه و تشرین، به نماد جهانی مقاومت و توانمندسازی زنان بدل شد. در چارچوب هـ.س.د، ی.پ.ژ نه صرفاً یک یگان نظامی، بلکه نهادی اجتماعی است که آموزش سیاسی، برابری جنسیتی و خودمدیریتی زنان را در مرکز فلسفهی خود قرار داده است.
ادغام مشروط
نمایندگان هـ.س.د (نیروهای دموکراتیک سوریه) بارها اعلام کردهاند که مشارکت در ارتش سراسری و فراگیر آینده تنها در صورتی پذیرفتنی است که:
• ساختارهای خودمدیریتی و شوراهای محلی حفظ شوند؛
• استقلال سازمانی و نقش تصمیمگیری ی.پ.ژ تضمین گردد؛
• نقش محافظان خلق در تأمین امنیت محلی به رسمیت شناخته شود؛
• و حقوق تمامی ملیتها و اتنیکهای گوناگون تضمین شود.
در این چارچوب، ادغام نباید به معنای انحلال دستاوردهای خودمدیریتی باشد، بلکه باید راهی برای نهادینهسازی گونهگونی سیاسی و اجتماعی در ساختار سراسری فراهم آورد.
کوردستان، آتش صلح و جامعهی خودمدیریتی
در گسترهی بزرگتر منطقه، مسئلهی کورد و کوردستان نیز در گروی تحقق همان پارادایمی است که بر پایهی جامعهی خودمدیریتی، برابری، برادری و خواهریِ همهی ملیتها و خلقهای منطقه استوار است.
این الگو، برآمده از دیدگاه عبدالله اوجالان ـ رهبر جنبش و اندیشمند زندانی در امرالی ـ اکنون در بیستوهفتمین سال اسارت او، همچنان زندهترین و سازندهترین چشمانداز برای آیندهی خاورمیانه است.
اوجالان در فراخوانهای اخیر و نوشتههای خود، با تأکید بر الگوی «کنفدرالیسم دموکراتیک»، مدلی را طرح کرده است که قدرت را از دولتهای متمرکز به جوامع محلی، شوراها و کمونها منتقل میکند و میان خلقهای گوناگون پلی از همزیستی، دوستی و همبستگی میسازد.
از همینجا تا دستیابی به جامعهی سوسیالیستی، برابر و آزاد از ستم و استثمار طبقاتی، این الگو در شرایط کنونی پیشرو و کارسازترنی گزینه به شمار میآید.
این طرح، در شرایط بحرانی کنونی جهان و در میانهی گسترش جنگ سوم جهانی، راهحلی است برای پایان نسلکشی، جنایت و ویرانی، و پاسخی برای رهایی از نظامهای مبتنی بر سلطهی طبقاتی، تبعیض و مرزهای خودساختهی حکومتها.
استقلال؛ ضمانت وحدت، صلح و سازندگی
اگر روند ادغام بر پایهی ارزشهای انسانی جامعهی خودمدیریتی، برابری اجتماعی، جنسیتی، احترام به همهی ملیتها و خلقهای منطقه و فلسفهی زن، زندگی، آزادی پیش رود، میتواند آغازی برای ساخت سوریهای نو و خاورمیانهای آزاد باشد.
استقلال ی.پ.ژ و تداوم نقش محافظان خلق، نه مانع وحدت، بلکه ضامن آناند.
فراخوان و الگوی خودمدیریتی و آشتی، همچنان تنها راهی است که میتواند در میان آتش، ویرانی و جنگ، صلحی واقعی و انسانی را ممکن سازد- صلحی که از پایین، بهسان یک ضرورت زندگی و زیست و زاد و بوم، از درون همبستگی و اتحاد مردم و از ارادهی مشترک مردمان کار و کوشندگی رویش می یابد.
عباس منصوران – ۱۹ اکتبر ۲۰۲۵