اگر دموکراسی جلوی چشمانتان در حال فروپاشی بود، چه میکردید؟
اندی بکت: گاردین
برگردان : ک الوند
اگر دموکراسی جلوی چشمانتان در حال فروپاشی بود، چه میکردید؟ هر کاری که الان انجام میدهید
اندی بکت در کالیفرنیا، زندگی روزمره تحت حاکمیت ترامپ با مقاومت و اجتناب پراکنده مشخص میشود. هیچکدام از اینها استبدادگران را شکست نخواهند داد
در بیشتر کشورهای غربی، این یک سوال آکادمیک بود جوامعی که این روند در آنها اتفاق افتاده ، مانند آلمان در دهه 1930، به طور فزایندهای دور از دسترس به نظر میرسیدند.
روشهای متضاد واکنش مردم به اقتدارگرایی و استبداد، چه از نظر سیاسی و چه در زندگی روزمرهشان، اگرچه به طرز تاریکی به خاطر سپردن آنها مهم و قابل مطالعه بود، اما به نظر میرسید که دیگر برای زمان حال اهمیت چندانی ندارد.
پوپولیسم غیرلیبرال در سراسر جهان گسترش یافته است، یا برای قدرت به چالش میکشد یا خود را در منصب قدرت تثبیت میکنند،
از آرژانتین تا ایتالیا، فرانسه تا اندونزی، مجارستان تا بریتانیا. اما احتمالاً مهمترین نمونه از یک جامعه و نظام سیاسی نسبتاً آزاد و کثرتگرا که به چیزی بسیار متفاوت تبدیل میشود، ایالات متحده است که اکنون نه ماه از دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ میگذرد.
همانطور که اغلب اتفاق میافتد، ایالات متحده در حال نشان دادن آیندهای است که میتواند برای بسیاری از جهان الگو باشد. پاکسازی مهاجران توسط ترامپ، تمرکز قدرت، سرکوب مخالفان، پاداش دادن به الیگارشهای وفادار و تحقیر حقیقت و قانون منحصر به فرد نیستند. حتی دولتهایی که خود را به عنوان جایگزین پوپولیسم معرفی میکنند، مانند دولت کییر استارمر حزب کارگر انگلیس، به طور فزایندهای برخی از ویژگیهای آن را به اشتراک میگذارند،
سختگیری نمایشی نسبت به پناهجویان. با این حال، با بیش از سه سال باقی مانده از ریاست جمهوری آشفته ترامپ، و احتمالاً بیشتر اگر او بر موانع قانون اساسی و انتخاباتی برای دوره سوم غلبه کند زندگی تحت حکومت او از همین حالا نگرانکنندهترین تصویر از دموکراسی تحت محاصره را تاکنون ارائه میدهد.
تا حدودی به این دلیل که پوپولیسم تفرقهانگیز است "مردم" را در برابر دشمنان فرضیشان قرار میدهد - و تا حدی به این دلیل که ترامپ بسیار دمدمی مزاج است، تأثیر داخلی رژیم او بسیار ناهموار است.
همچنین نحوه واکنش گروهها و افراد مختلف به اقدامات آو نیز همینطور است. این الگوهای پیچیده و اغلب نگرانکننده به ویژه در کالیفرنیا، یکی از مکانهایی که او به دلیل ارزشهای لیبرال و چندفرهنگی بودنش از آن متنفر است،
جایی که رژیم او بیشترین مداخله تهاجمی را داشته ، واضح است. در لسآنجلس، جایی که تفنگداران دریایی ایالات متحده، نیروهای گارد ملی و افسران مسلح اداره مهاجرت و گمرک (ICE) از ماه ژوئن به طور بحثبرانگیزی توسط دولت فدرال مستقر شدهاند، برخی از محلههای عمدتاً لاتین تبار به طرز عجیبی ساکت هستند.
صبح چهارشنبه گذشته در بویل هایتس، دو مرکز خرید و معاشرت معمول، خیابان سزار چاوز و میدان ماریاچی، تقریباً خالی بودند، نانواییها و کافهها خالی بودند و تنها تعداد کمی از صندلیهای فضای باز میدان، با وجود آفتاب ملایم پاییزی، پر شده بودند.
ترس از دستگیری، بازداشت و تبعید ناگهانی، ماههاست که بسیاری از مردم را در خانهها و دور از فضاهای عمومی نگه داشته است. با این حال، در منطقه هنری مجاور مرکز شهر لسآنجلس، شبکهای از انبارها و کارخانههای سابق، نانواییها و کافهها طبق معمول شلوغ بودند. در حالی که قهوههای سرد گرانقیمت و ساندویچهای چرب و صنایع دستی سرو میشد،
گروههایی از افراد عمدتاً سفیدپوست با لباسهای مد روز در مورد آخرین پروژههای فرهنگی خود گپ میزدند. این واقعیت که ترامپ و هوادارانش احتمالاً از کل صحنه متنفر خواهند بود، یا اینکه چیزی شبیه به حکومت نظامی در همان نزدیکی اعمال شده است،
به نظر نمیرسید که بر این نسل هزاره جاهطلب تأثیری داشته باشد.
در ایالات متحده، مانند سایر کشورهایی که در حال تبدیل شدن به استبدادی هستند یا شدهاند، برای کسانی که توسط دولت در امان ماندهاند، شغل، زندگی اجتماعی، اوقات فراغت و مصرفگرایی همچنان ادامه دارد - و گاهی اوقات با شدتی جدید، به عنوان نوعی فرار. با این حال، اجتناب و مشارکت در سیاست لزوماً مانعهالجمع نیستند. اغلب، هر دو انگیزه در افراد همزمان وجود دارند، به ویژه هنگامی که با چیزی به طور همزمان تحریکآمیز و طاقتفرسا مانند پوپولیسم راست افراطی مواجه میشوند. دورههای انفعال، پذیرش ظاهری وضع موجود، جای خود را به میل به عمل میدهد.
دو هفته پیش، به تظاهرات «بدون پادشاهان» در بورلی هیلز، شهری در کالیفرنیا که کمتر با کنشگری و بیشتر با ثروت فراوان مرتبط است، رفتم. انتظار داشتم تجمع کوچکی از نخبگان لیبرال را ببینم؛ در عوض، چند هزار نفر پر سر و صدا، از هر سنی، ساعتها در امتداد لبه یک پارک راهپیمایی میکردند و پلاکاردهای طنزآمیز ضد ترامپ را حمل میکردند و شعار میدادند، و این با همراهی طبلزنها و بوقهای مداوم ماشینهای در حال عبور همراه بود. شعارها آنقدر روان نبودند، که نشان میداد شرکتکنندگان اغلب اعتراض نمیکنند، و لبخندهای شادشان نیز همینطور، انگار که کاری غیرمنتظره و لذتبخش و شیطنتآمیز انجام میدهند. کل این رویداد روحیهبخش بود
سیاست برای مردم زنده میشود، شاید برای اولین بار. اما اقتدارگرایی میتواند واکنشهای خستهکنندهتری را نیز برانگیزد. در سانفرانسیسکو، که به طور سنتی مکانی سیاسیتر است، در حالی که اعتراضات بزرگی در مورد «هیچ پادشاه» وجود داشته است، من همچنین با تحقیر ترامپ و اطرافیانش مواجه شدم، به دلیل منافع شخصی آشکار، قلدری کارتونی و اغراقهای گستردهشان، که خطر تبدیل شدن به یک بیتفاوتی خشمگین را داشت: باوری مبنی بر اینکه رژیم یک واقعیت بدخواهانه زندگی است، مانند دولتی در یک کشور کاملاً فاسد یا بلوک شوروی. این پاسخ، مانند امتناع از جلب توجه ترامپ، میتواند به عنوان نوعی کنارهگیری آگاهانه و به عنوان یک مکانیسم مقابله درک و توجیه شود.
با این حال، در حالی که لیبرالها و چپگرایان در حال تفکر هستند، رژیم او بیوقفه به پیش میرود. در حالی که من در سانفرانسیسکو بودم، شایعه شده بود که او قصد دارد سربازان یا مأموران فدرال را به شهری که ادعا میکرد در حال سقوط است، بفرستد. برخی از افرادی که در آنجا با آنها صحبت کردم این ایده را مسخره کردند. آنها به خیابانهای زیبا، مشاغل موفق، فضاهای سبز زیبا و حمل و نقل عمومی گسترده اشاره کردند - کیفیتی از زندگی که اگرچه برای برخی به طور فزایندهای غیرقابل تحمل است، اما از بسیاری از مکانهای مورد حمایت ترامپ فراتر میرود.
از تبلیغات خبرنامهی قبلی عبور کنید در خبرنامهی هفتگی رایگان ستوننویسان و نویسندگان گاردین در مورد آنچه که در مورد آن بحث، فکر، مطالعه و موارد دیگر داشتهاند،
در کشورهایی که تحت سلطهی پوپولیسم استبدادی و رسانههای دیجیتال هستند، تبلیغات اغلب بر حقایق غلبه میکند. ترامپ حملهی خود به سانفرانسیسکو را لغو کرد، اما احتمال آن همچنان وجود دارد، مانند یک پایانبندی تلویزیونی خام اما مؤثر. ایجاد سیاستی که بتواند به طور مداوم در برابر نمایش پوپولیسم راستگرا بایستد،
پروژهای است که تاکنون مخالفان ترامپ را شکست داده است، به استثنای چپگرایان منزوی مانند زهران ممدانی و برنی سندرز.
اگر حزب اصلاحات بریتانیا قدرت را به دست بگیرد، که به طور فزایندهای محتمل به نظر میرسد، لیبرالها و چپگرایان بریتانیایی با همین چالش روبرو خواهند شد. نایجل فاراژ میتواند سیاستهای چشمگیر بیپایانی را از داونینگ استریت آغاز کند، مانند ساختارشکنی و سیاسیسازی وایتهال به سبک ترامپ، که حزب اصلاحات این هفته وعده آن را داده بود. این سیاستها ممکن است شکست بخورند یا ناامیدکننده باشند، همانطور که سیاستهای ترامپ اغلب شکست خوردهاند، اما با این وجود حال و هوای سیاسی را رقم میزنند. مگر اینکه مخالفان پوپولیسم جنبشی به همان اندازه بیرحم و قانعکننده ایجاد کنند و تعداد بیشتری از کسانی را که پوپولیسم قربانی و آنها را به سکوت میکشاند، به خود جذب کنند، در این صورت این عصر خودکامگان ادامه خواهد یافت.
همانطور که ایالات متحده نشان میدهد، مقاومت پراکنده، تحقیر و اجتناب کافی نیست.:
یاد همه زندانیان سیاسی درایران گرامی باد
بدون هیچ پیش شرطی خواهان ازادی همه زندانیان سیاسی هستیم .
گرچه تحقق این خواست تنها با سرنگونگی حاکمیت مافیای اسلامی در ایران امکان پذیر است با وجود این برای رسیدن به چنین حق انسانی تلاش و مبارزه میکنیم
ک - الوند