۱۴۰۴-۰۸-۱۷
رحمان حسین زاده

تحولات عراق

تحولات عراق: "انتخابات پارلمان" یا رقابت "مافیاهای مسلح"

 

کمونیست هفتگی میپرسد؟ نمایش "انتخابات پارلمان عراق"در جریان است و به زودی در یازدهم نوامبردرسراسر عراق رأی گیری میشود. هر دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان برای اولین بار با حمایت از یک کاندید، به نام "سائیره یوسف عزیز" کاندید مستقل شماره ٣٤٢ فراخوان شرکت در این "انتخابات" را اعلام کرده اند، از ما سئوال میکنند، موضع حزب کمونیست کارگری - حکمتیست در این رابطه چیست؟ لطفا فشرده توضیح دهید؟

 

رحمان حسین زاده: بگذارید حرف آخرمان را در همین آغاز مطرح کنم. حزب کمونیست کارگری ایران - حکمتیست به تاکتیک سیاسی شرکت هردو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان در نمایش "انتخابات پارلمانی" عراق نقد جدی دارد و مخالف است. دلایلمان را طی نامه ای از جانب دفتر سیاسی حزب چند روز قبل یعنی روز چهارم نوامبر (یک هفته مانده به روز رأی گیری) برای کمیته مرکزی هر دو حزب فرستادیم، پیشنهاد مشخصی را برای کنار گذاشتن سیاست غیرقابل دفاع کنونی دو حزب مطرح کردیم. پاسخ من در اینجا بخشأ فشرده همان نامه است.

 

ما و البته هر دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان هم در اعلامیه و نوشته های خود تأکید کرده ایم و در سطح عمومی تفاوت نظر وجود نداشته که معتقدیم "پارلمان و پارلمانتاریسم" حتی در کشورهای اروپایی و غربی و به اصطلاح "مهد دمکراسی" ابزاری در خدمت تحکیم سلطه سرمایه داری و نظم طبقاتی استثمارگر و جهنمی کنونی است. که نه فقط تغییر، بلکه اصلاح و بهبود قابل لمس به نفع مردم از کانال "پارلمان" نمیگذرد. اما تأکید ویژه و متفاوت حزب حکمتیست اینست حضور در پروسه های به اصطلاح "انتخابات پارلمانی" برای احزاب کمونیستی و کارگری یک روند روتین و قاعده نیست، بلکه در موارد استثنایی به طور موردی و مشخص باید بررسی و شرکت کرد. با تحلیل مشخص ازمختصات اوضاع سیاسی و معادلات و تناسب قوای مابین جریانات دخیل و حاضردر صحنه اعم از حکومت واپوزیسیون در هر کشور، با توجه به قدرت و امکانات کمونیستها و از زوایه طرح منافع کارگران و مردم و دفاع از آن در تریبونهای "پارلمانی" در موارد مشخص در مورد شرکت یا عدم شرکت در پروسه "انتخابات پارلمان بورژوایی" تصمیم گرفته میشود. تصمیم در مورد این روند در کشورهای استبدادی و اختناق زده، و در کشوری مثل عراق که کل سیستم و "پارلمان" توسط مافیاهای مسلح مذهبی و ملی و قومی کنترل میشود، دقت و حساسیت بالا میطلبد.

 

در این مورد برای داشتن تصویر درست، در کشورعراق ما با "پارلمان و پارلمانتاریسم" بورژوایی معمول نه تنها همانند کشورهای اروپایی بلکه همانند کشورهای "ترکیه و پاکستان" و امثالهم روبرو نیستیم. ساختار حکومتی عراق شامل پارلمان و دولت و دیگر اجزای آن محصول "رژیم چنج" بعد از اشغال عراق و ساقط کردن رژیم بعث توسط آمریکا و بریتانیا است. از همان ابتدا در ساختارتحمیل شده و از بالای سر مردم عراق، دسته بندی و قدرت نیروهای سناریو سیاهی مسلح "شیعی، سنی، کرد" نهادینه شده است. "پارلمان" ابزار پوششی رسمیت دادن به دامنه قدرت مافیاهای مسلح وابسته به این سه فراکسیون ارتجاعی است.صحنه "انتخابات"صحنه زورآزمایی مافیاهای مسلح اساسأ پروآمریکایی، پرو جمهوری اسلامی است. به قول خودشان پستهای اصلی و مؤسسات وابسته به آنها یعنی نخست وزیر، رئیس پارلمان و رئیس جمهور بین همین سه فراکسیون از قبل تقسیم شده است. پارلمان و به ویژه نخست وزیر و کابینه اش با تأیید و صلاحدید آمریکا و یا جمهوری اسلامی و یا توافق دوفاکتوی آن دو دولت کار خود را شروع میکند. در چنین سناریوی معماری شده از قبل، نمایندگان حاضر در پارلمان نقش دکوراسیون مشروعیت بخشی به این ساختار ضد مردمی را دارند. البته برای حفظ ظاهر تعداد محدودی نمایندگی (کرسی) برای نمایندگان "مستقل" با اتیکت اقلیتهای مذهبی و قومی در نظر گرفته شده است. هرفرد و گروه چند نفره "نمایندگان مستقل" مربوط به یکی از اقلیتهای مذهبی و ملی برای پیشبرد یک وعده "انتخاباتی" خود و به کرسی نشاندن آن، بدون سازش و نزدیکی موردی و یا کوتاه مدت و یا دایمی با یکی از این باندهای سه گانه سناریو سیاهی درون پارلمان نمیتوانند کاری از پیش ببرند. سهمی برای جریانات و نهادهای سکولار غیرقومی و غیر مذهبی درنظر گرفته نشده است. آن وقت آیا در چنین "پارلمانی" امکان به کرسی نشاندن حداقل اصلاح و بهبود و تصویب قانون مترقی به نفع مردم عراق وجود دارد؟ پاسخ ما منفی است.

 

با این وجود هنوز این استدلال میتواند موضوعیت داشته باشد، که با حضور در صحن همین "پارلمان و به دست گرفتن تریبون آن"میشود، علیه نظم و دولت و قوانین بورژوایی و ارتجاعی حاکم افشاگری کرد، در راستای اهداف کارگران و مردم آگاهگری کرد، صدای اعتراض مردم را آنجا منعکس کرد. و ...

هرچند در شرایط وجود موانع و تهدیدها و محدودیتهای جدی موجود در ساختار "پارلمان پوچ عراق" همین کار آگاهگری و افشاگری بسیار سخت عملی میشود، اما مسئله اینست در موضوع کنونی مورد بحث ما حضور مستقیم کاندیداهای دو حزب طبق موازین "کمیسیون عالی انتخابات" غیر ممکن شده است. در اولین اعلامیه مشترک دو حزب در نیمه اول اکتبر ٢٠٢٥ که مردم را به شرکت در نمایش "انتخابات" فراخوان داده است، در همان متن رفقایمان خود نوشته اند، "اما متأسفانه به دلیل چند کمبود قانونی مربوط به شروط شرکت در انتخابات، اجازه داده نشد اسم ما در کمیسیون عالی انتخابات ثبت شود. به این دلیل فرصت تبدیل پارلمان به میدان مبارزه در راستای حقوق شما را از دست دادیم. ....! در نتیجه به گفته خودشان هدف محوری شرکت در این مضحکه را از دست داده اند، یعنی درب ورود بر روی نمایندگان کمونیست این دو حزب آنجا بسته شد تا در پارلمان صدای کارگر و آزادیخواهی نمایندگی شود، آنطور که در همان فراخوان اول امید به شکل گیری "فراکسیون حزبی" در مجلس مطرح شده بود. اما تناقض آنجا است که در همان اولین اعلامیه رفقا مکثی نکرده اند و به مردم فراخوان داده اند، در پروسه "انتخابات پارلمان"شرکت کنید، اما کاندیداهای ما از حضور در "پارلمان" محرومند؟!

 

برای شکستن این تناقض به اتخاذ روش سیاسی غیرقابل دفاعتر و نادرست تر روی آورده اند. آن هم تقلیل نقش دو حزب به کمپینر یک ماهه تبلیغاتی و در دو هفته آخر حول یک حمایت از یک کاندید نیابتی "مستقل" متمایل به سهمیه اقلیت مسیحی نزدیک به حزب شیوعی. در اظهار نظر و نوشته های اعضای رهبری دو حزب این سیاست متناقض با روش اصولی و درست چنین توجیه شده است. که در "دوره داغ انتخاباتی، روزآخر رأی دادن و انتخابات و رأی آوردن و یا نیاوردن کاندید مورد نظرآنها مهم نیست!؟. بلکه کمپین یک ماهه تبلیغاتی و حضور فعال در آن برای معرفی سیاستها و شخصیتهای حزب مهم است." در پیش گرفتن این روش یعنی تغییر کاراکتر حرکتی که قرار بود، به این منجر شود، در صورت انتخاب نمایندگان دو حزب در دوره چهار ساله "پارلمان بورژوایی" و تصور داشتن "فراکسیون حزبی" صحن "پارلمان" را به صحنه دفاع از منافع کارگران و مردم و آگاهگری و افشاگری بی امان علیه مافیاهای حاکم برسرنوشت مردم تبدیل کنند. به همین دلیل قاعدتأ کمونیستها و این دو حزب هم حاضرشدند هزینه سیاسی منفی و مقطعی به رسمیت شناختن پروسه مضحکه "انتخابات پارلمان بورژوازی" را تقبل کنند، به امید اینکه دستاورد سیاسی بالاترو ادامه دارتربا حضور نمایندگانشان در "صحن پارلمان" برای دوره چهارساله دفاع از منافع کارگران و مردم را به دست آورند و احساس کنند در مجموع به نفع جبهه کارگر و کمونیسم در جدال سیاسی جامعه تمام میشود. حال و در همان آغاز کار بنا به قوانین و موازین ارتجاعی"کمیسیون عالی مضحکه انتخابات" در ورود برروی نمایندگان دو حزب بسته شد. رفقای رهبری دو حزب میبایست با برجسته کردن محدودیتهای ایجاد شده، تاکتیک و روش سیاسی مؤثر و کارسازدیگری را در پیش بگیرند. با توجیهات کنونی و به نام دخالتگری نقش دو حزب را به "کمپینرفعال یکماهه" و در این اواخر در دفاع از یک کاندید "مستقل" غیر سوسیالیست تقلیل ندهند. در عالم واقع هر حرکتی یک هدف محوری دارد. کمپین انتخاباتی برای هر جریانی هدف محوری اش انتخاب کاندید مورد نظرآن جریان است. به هر دلیل این هدف تأمین نشود، در عالم سیاست میگویند، آن جریان و حزب به هدفش نرسید. در همان قدم اول با شرط و شروط "کمیسیون انتخابات" دو حزب به هدف فرستادن کاندیداهای مستقیم خود به "داخل پارلمان" دست نیافتند. انتظار این بود، رهبری دو حزب این واقعیت را به رسمیت میشناختند، به جای سیاست خود دلخوش کن " برای ما رأی آوردن و داشتن نماینده در پارلمان" اولویت نیست و حضور در "کمپین تبلیغاتی یکماهه" مهم است، صورت مسئله را دلبخواهی عوض نکنند. هدف کمپین شرکت در "انتخابات" به منظور نماینده داشتن در "پارلمان" با هدف "کمپین تبلیغاتی" و معرفی سیاستها و شخصیتهای حزب دو هدف متفاوتند، هر چند این دو کمپین تکمیل کننده هم باشند. منطقی بود، به جای حمایت از کاندید نیابتی که نقش قابل توجهی در تحولات مبارزاتی چندین ساله جامعه عراق و کردستان نداشته است و به جای تقلیل نقش دو حزب به کمپینر یک ماهه نقشه کارسازدیگری را از جمله بایکوت فعال و مؤثر را اتفاقأ برای معرفی شخصیتها و سیاستهای متفاوت و خلاف جریان در مقابل کل جبهه ارتجاع مافیایی حاکم و در رد مضحکه "انتخابات" آنها را در پیش میگرفتند. همین جا به این نکته هم اشاره کنم، در اظهارات رفقا "بایکوت" به عنوان سیاست پاسیفیستی معرفی شده است. اینجا هم بیدقتی عجیبی قابل مشاهده است. فعال بودن و نبودن سیاست بایکوت و یا شرکت در پروسه های انتخاباتی دقیقأ برای هر کدام از این روشها به وجود نقشه مبتکرانه، رهبری و نیرو و سازمان و اقدامات برای هر کدام از آنها بستگی دارد. شرکت و یا بایکوت در خود پاسیفیستی نیستند، مسئله اینست احزاب و جریانی که سیاست شرکت و یا "بایکوت فعال و تعرضی" را اتخاذ کرده آیا مبتکرانه و خلاق آن پروژه و سیاست را اجرا میکند و یا نه؟ نیرو و امکانات اجرای فعال سیاستش را دارد یا نه؟ برای مثال تجربه ما در بیش از سه دهه اخیر اوضاع سیاسی ایران به عنوان کمونیسم کارگری و احزاب موسوم به آن که رفقای همین دو حزب بخشأ شریک کمپینهایمان بوده اند، در دوره های "مضحکه انتخاباتی" جمهوری اسلامی به ویژه در دوره نمایش "انتخاباتی" موسوم به دوم خرداد خاتمی و یا در دوره جنبش سبز موسوی، و کمپین بنفش روحانی آنهم در فضای استبدادی و به شدت اختناق زده ایران با اتخاذ سیاست "بایکوت فعال و تعرضی" سهم مهمی درداخل و خارج و در خنثی کردن ترفندهای جمهوری اسلامی و جناحهای آن از جمله اصلاح طلبان و جنبش سبزیها و اعتدالیون و حتی حواریون آنها در میان اپوزیسیون بورژوایی ایفا کردیم. به باور ما در جامعه عراق متنفر از حاکمیت دارودسته های مافیایی مسلح شیعه و سنی و کرد و متنفر از بساط "انتخابات" پارلمان کذایی و ضد مردمی آنها میشد و میشود و زمینه جدی وجود دارد تنفر آن جامعه را نه به طرف شرکت در "انتخابات" و رأی دادن به یک کاندید "مستقل" و امیدوار و منتظر به نقش یک نماینده هرچند محترم در میان پارلمان ٣٢٩ نفره تمامأ ملی مذهبی مرتجع کانالیزه کرد و به نوعی اوضاع را آرام کرد.بلکه کمونیستها با طرد فعال نمایش "انتخابات" با ابتکار و با نقشه فعالانه نفرت و اعتراض مردم را به سمت خود آگاهی بیشتر نسبت به "پارلمان" و کل سیستم ستمگر حاکم و اتحاد و سازمانیابی و تشکل حول سیاست کمونیستها و خود این دو حزب کانالیزه کنند. براین اساس با سیاست بایکوت تعرضی آکتیو و خلاقانه و مبتکرانه هر روزه در همین دوره داغ بحث و جدال سیاسی "انتخاباتی" سیاست آلترناتیو رادیکال و کمونیستی رااز زبان فعالین و شخصیتهای کمونیست و رادیکال و اعضای رهبری و فعالین این دو حزب و دیگرسازمانها و نهادهای کمونیست در هر کوی و برزن نمایندگی کرد و از کارگران، زنان و جوانان و مردم عراق خواست تنفر و انزجاراز مافیاهای حاکم در عراق را به اتحاد و تشکل و گردآوردن نیرو برای تعیین تکلیف قطعی با جریانات ارتجاعی و ضد مردمی جلب کرد.

 

با توجه به توضیحات بالا و همانطور که در نامه چهارم نوامبر به کمیته مرکزی هر دو حزب نوشتیم، صمیمانه نقد خود را با رفقا در میان گذاشتیم، اینجا بخشهایی از همان نامه را یادآوری میکنم، که اعلام کردیم، "بنا به تبیین مشخص ما از اوضاع سیاسی کنونی عراق و صف بندی جریانات مذهبی و ملی و قومی و تقسیم بندی از قبل و معماری شده "پارلمان" موجود در عراق بین سه فراکسیون بشدت ارتجاعی "شیعه و سنی و کرد" که امکان ابراز وجود تأثیرگذار برای جریانات دیگر به ویژه کاندیداهای چپ و آزادیخواه و مستقل باقی نمیگذارد، از نظر ما فراخوان به شرکت در پروسه جاری "انتخابات پارلمان" عراق تاکتیک بسیار زیانباربرای هر دو حزب و جنبش کمونیستی و کارگری در عراق و کردستان است. به این دلایل:

 

١- پروسه جاری نمایش "انتخابات پارلمان" عراق بنا به شواهد فراوان و از جمله با توجه به اطلاعیه و نوشته هایی از خود رفقای حزب کمونیست کارگری کردستان که ما مطالعه کردیم، کمترین سنخیتی حتی با روال جاری در انتخابات پارلمانهای بورژوایی ندارد. ابتدایی ترین موازین فضای مناسب برای اعلام رأی شهروندان و حتی فعالیت کاندیداهای "مستقل و منفرد"وجود ندارد. "کمپینهای انتخاباتی" به صحنه تهدید و ترساندن و خشونت علیه شهروندان و در یک مورد ترور کاندید مخالف توسط مافیاهای حاکم در عراق و کردستان تبدیل شده است. خرید و فروش رأی تنها یک مورد از عمق فساد گسترده در این پروسه به اصطلاح انتخاباتی را نشان میدهد. سئوال اینست آیا در چنین شرایطی صدای آزادیخواهی و برابری طلبی و عدالت خواهی حتی در سطح آگاهگری و افشاگری نسبت به اوضاع پرمصیبت حاکم و علیه جریانات سیاه مذهبی سنی و شیعه و ناسیونالیستی در "پارلمان" و در افشای آنها که سکان قدرت را در عراق و کردستان به دست گرفته اند، واقعأ نمایندگی میشود؟ از نظر ما چنین امکانی وجود ندارد.

 

٢- مسئله مهم دیگر اینکه ما مطلع شدیم به دلایلی هر دو حزب نمیتوانند کاندید مستقل خود را داشته باشند. در نتیجه در شرایطی که به هر دلیل ملزومات حضور مستقیم کاندیداهای دو حزب در پروسه "انتخابات" وجود ندارد، همین دلیل قانع کننده ای برای شرکت نکردن دو حزب در نمایش رسوای "انتخابات" بود. اتفاقأ همین مانع تراشی اداری و حقوقی را میشد افشاء و رسوا کرد. نمایندگی نشدن دو حزب توسط کاندید قابل اتکا و متعهد به استراتژی و تاکتیک و سیاست شناخته شده دو حزب، آن هم در پیچ و خم مناسبات پر از بند و بست در صحن "پارلمان" از قبل تسخیر شده توسط جریانات سناریوسیاهی مذهبی و ملی به عکس خود تبدیل شده و تیر به پای خود زدن است.

 

٣- هردو حزب از کاندیداتوری خانم "سائیره یوسف عزیز" کاندید مستقل شماره ٣٤٢ حمایت کرده اند. صراحتأ از نظر ما همین انتخاب براستی باورنکردنی است.به این دلایل الف: با فرض انتخاب شدن او، این فرد هر چند هم تلاش کند، در میان بیش از سیصد "نماینده" متکی به تهدید و زورگویی و اسلحه دارودسته های شیعه و سنی و کرد حاضر در "پارلمان" نمیتواند کمترین اصلاح و تغییر ایجاد کند. ب: به علاوه ریسک بزرگ آنجا است در صورت انتخاب و حضور چهارساله این فرد در پارلمان عراق، هردو حزب با کدام مکانیسم سیاسی و عملی میتوانند، اطمینان خاطرداشته باشند، اقدامات و تصمیمات این شخص در آن چهار سال بر علیه پلاتفرم وعده داده شده کنونی اش وخلاف پرنسیپهای سیاسی و اجتماعی شناخته شده دو حزب نباشد. صمیمانه بگوییم برای ما غیرقابل هضم است، که چطور دو حزب کمونیست کارگری در عراق و کردستان، برای چهارسال اعتبار خود را پشت فردی میگذارند، که او هیچ تعهد سیاسی و سازمانی و پرنسیبی در قبال این دو حزب ندارد. در صورتی که هر اقدام و تصمیماتش مثبت یا منفی به حساب احزاب حمایت کننده او نوشته خواهد شد.

 

در خاتمه پیشنهاد مشخصی داریم. این پروسه زیانبار را میشود متوقف کرد. هنوز یک هفته (اکنون چهار روز) به یازدهم نوامبرروز رأی گیری باقیمانده است. فاکتها و مشاهدات از پروسه سیاسی و عملی فاسد و انباشته از تهدید وزورگویی "کمپینهای انتخاباتی مافیاهای مذهبی و ناسیونالیستی" در عراق و کردستان علیه شهروندان به اندازه کافی دلایل قانع کننده به دست داده است، تا دو حزب با آگاهگری شفاف اعلام کنند این پروسه پر از ضدیت با منافع مردم را ادامه نمیدهند. برای مثال در بخش پایانی اعلامیه ٢٤ اکتبر ٢٠٢٥ خود حزب کمونیست کارگری کردستان نوشته شده:

"این اقدامات بیش از پیش فاسد بودن پروسه انتخابات و رأی دادن نزد مردم عراق و کردستان را برجسته میکند و ماهیت انتخابات و رأی دادن بورژوا میلیشیایی حاکمان عراق و کردستان و پروپاگاندشان را در باره ایجاد تغییر در زندگی و بهبود آینده سیاسی از طریق پارلمان را رسواتر میکند". (ترجمه از زبان کردی به فارسی)

 

آیا همین ارزیابی فشرده اعلامیه حزب کمونیست کارگری کردستان دلیلی نیست که هر دو حزب بیدرنگ ادامه حضوردر کمپین یک پارلمان رسوا را خاتمه دهند! همین یک پاراگراف درست از اعلامیه حزب کمونیست کارگری کردستان میتواند محور اصلی اعلام سیاست ترک این سناریوی فاسد قبل از روز یازدهم نوامبرباشد. ...

مهم اینست قبل از روز یازدهم نوامبر چنین اقدامی صورت بگیرد.با اینکار وضعیت در حد قابل توجهی به نفع دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان تغییر خواهد کرد.

هفتم نوامبر ٢٠٢٥

 

 

یک نظر بنویسید

 

نظرات شما

بدون نظر