۱۴۰۴-۰۸-۳۰

اعلامیه کمیته مرکزی سازمان راه کارگر بمناسبت ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان

 

در آستانه‌ی روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان ـ سالروز قتل خواهران میرابل به‌دلیل مبارزه‌شان علیه دیکتاتوری دومینیکن ـ جهان همچنان شاهد گسترش خشونت سازمان‌یافته علیه زنان است؛ خشونتی که باوجود دهه‌ها مبارزه و پیشرفت زنان، در ساختار سرمایه‌داری جهانی ریشه‌های عمیق دارد و هر روز ابعاد تازه‌تری می‌یابد. تشدید خشونت امروز نتیجه‌ٔ مستقیم دگرگونی‌های ساختاری در اقتصاد جهانی، شکل‌های نوین انباشت سرمایه، رشد میلیتاریسم، رقابت قدرت‌های امپریالیستی برای هژمونی، گسترش بنیادگرایی و جنگ‌های فراگیر است.

در غزه، زنان و کودکان قربانی مستقیم بمباران‌ها و ویرانی خانه‌ها هستند و ۷۰ درصد کشته‌شدگان را تشکیل می‌دهند. در سودان، میلیون‌ها زن هدف خشونت‌های پیچیده‌ٔ قومی و نژادی قرار گرفته‌اند. طبق گزارش امسال سازمان‌ملل، میزان درخواست کمک برای قربانیان تجاوز در سودان ۲۸۸ درصد افزایش یافته و خشونت جنسی علیه زنان ۸۷ درصد بیشتر شده است. تازه‌ترین گزارش سالانه این سازمان هشدار می‌دهد که جهان به‌سمت مسیری خطرناک از نابرابری و خشونت سیستماتیک علیه زنان پیش می‌رود.

زنان در تمام تاریخ جوامع طبقاتی زیر سلطه خشونت زیسته‌اند. در بسیاری از ایدئولوژی‌های مذهبی، استبدادی، فاشیستی و فرهنگ‌ها، خشونت مردانه علیه زنان نه‌تنها مذموم نبوده، بلکه ابزاری «مشروع» برای حفظ سلطه‌ی پدر/مردسالارانه تلقی شده است. خشونت ناموسی ـ که تقریبا در تمامی جوامع، فارغ از مذهب، ریشه‌ای دیرینه دارد ـ همچنان ابزار کنترل زنان و توجیه‌گر قتل‌ها و سرکوب‌های گسترده است. اگرچه سرمایه‌داری شکل زندگی اجتماعی را بازسازی کرد، اما ستم بر زنان را در کنار ستم طبقاتی تثبیت و بازتولید نمود.

خشونت علیه زنان درهم‌تنیدگی عمیقی با ساختارهای قدرت دارد: مناسبات سرمایه‌داری، روابط کالایی، سلسله‌مراتب مردسالارانه، ایدئولوژی دینی، فرهنگ و سنت‌های عقب‌مانده، همه‌ و همه زمینه‌ی دائمی خشونت‌اند.

با رشد فناوری‌های آنلاین، خشونت دیجیتال نیز به شکل نگران‌کننده‌ای افزایش یافته است. زنان، به‌ویژه آن‌هایی که حضور عمومی یا آنلاین دارند ـ مانند فعالان، روزنامه‌نگاران و دختران جوان ـ بیش از دیگران هدف قرار می‌گیرند. یونسکو اعلام کرده است که ۷۵ درصد خبرنگاران زن جهان با خشونت و آزار آنلاین مواجه شده‌اند و یک‌چهارم آن‌ها تهدید به آسیب جسمی یا قتل شده‌اند.

دیپ‌فیک‌ها، به‌ویژه ویدیوهای جنسیِ ساخته‌شده با هوش مصنوعی، به ابزار جدیدی برای سوءاستفاده تبدیل شده‌اند؛ ۹۶ درصد محتوای پورنوگرافی دیپ‌فیک بدون رضایت تولید می‌شود و ۹۹ درصد این قربانیان زنان‌اند.

در جمهوری اسلامی، خشونت علیه زنان نه‌تنها مهار نشده، بلکه در قالب قوانین، نهادها و سیاست‌های رسمی سازمان‌دهی و قانونی‌سازی شده است. بازار کار همچنان بر این پیش‌فرض بناست که «مرد نان‌آور» است و جایگاه زن نقشی فرعی در خانواده دارد؛ این نگاه با تبعیض مزدی و نرخ مشارکت اقتصادی بسیار پایین زنان تقویت می‌شود. با وجود اینکه بیش از ۶۰ درصد دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها زن هستند، مشارکت اقتصادی آن‌ها تنها ۱۴ درصد است؛ در برابر ۶۸.۴ درصد مردان. این شکاف نمونه‌ٔ روشنی از خشونت اقتصادی در ساختار سرمایه‌داری جمهوری اسلامی است که وابستگی اقتصادی زنان به مردان خانواده را تشدید و امکان مقاومت در برابر خشونت یا خروج از روابط خشونت‌آمیز را سخت‌تر می‌کند.

قوانین داخلی ایران نه‌تنها مانع خشونت نیستند، بلکه در موارد بسیار از فرد خشونت‌گر حمایت می‌کنند و آن را بازتولید و ترویج می‌کنند. محدودسازی آزادی‌های زنان، کنترل بدن و زندگی آن‌ها، و تثبیت ساختار مردسالار خانواده ابزارهایی برای حفظ قدرت سیاسی و فرهنگی حاکمیت‌اند. قوانین ضدزن و سنت‌های پدرسالارانه این تصور ارتجاعی را تقویت کرده که مرد مالک زنان است و حق دارد درباره زندگی آن‌ها تصمیم بگیرد: از ازدواج اجباری دختران گرفته تا قتل زنان به‌دلیل تمرد از سنت‌ها، انتخاب همسر، درخواست طلاق و یا نپذیرفتن ازدواج اجباری.

پس از خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی موجی از زن‌کشی و خشونت جنسی شدت یافته است. یکی از دستاوردهای مهم این جنبش، شکاف‌انداختن در نظم دیرپای پدر/مردسالاری بود؛ نظمی که با تبدیل بدن زن به سوژه‌ای سیاسی دچار بحران شد. تحلیل‌گران فمینیست معتقدند زن‌کشی در بزنگاه‌های بحران سیاسی و اجتماعی شدت می‌گیرد، زیرا تلاشی برای بازپس‌گیری کنترل از دست‌رفته مردسالارانه است. جنبش زن، زندگی، آزادی نه فقط رژیم اسلامی، بلکه تمام ساختار پدرسالاری نهادینه در جامعه را به‌چالش کشیده است.

خشونت جنسیتی ریشه‌ای ساختاری در نظم اجتماعی و اقتصادی دارد؛ نظمی که انقیاد زنان را به سازماندهی جنسیتی کار و ضرورت‌های انباشت سرمایه گره می‌زند. پایان خشونت و تبعیض جنسیتی جز با به‌چالش‌کشیدن کلیت نظام نابرابر و خشونت‌محور سرمایه‌داری ممکن نیست. این مبارزه، مقابله با تمامی اشکال ستم، تبعیض و استثمار است.

 

سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه‌داری

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

 

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

نوامبر ۲۰۲۵

یک نظر بنویسید

 

نظرات شما

بدون نظر