۱۴۰۴-۰۹-۰۱
هلمت احمدیان

جایگاه کنفرانس استکهم

 

اوضاع متحول سیاسی، جنبش های اجتماعی، جایگاه و نقش جنبش سوسیالیستی

 

بیستم دیماه 1404 برابر با دهم ژانویه 2026 کنفرانسی به دعوت "شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست" و شرکت جمع وسیعی از فعالین سیاسی چپ و کمونیست در استکهلم برگزار می شود. این کنفرانس از دو جنبه جایگاه و اهمیت ویژه‌ای دارد. اول بستر سیاسی این تجمع در اوضاع متحول سیاسی ایران است و دوم فرصتی برای نیروهای چپ و کمونیست است که ضمن اینکه به ضرورت ایفای نقش موثرتر در جنبش‌های اجتماعی واقفند ولی در تلاشند با راهکارهای جمعی‌تری همصدایی و همکاری بیشتری را در میان نیروهای چپ گسترش دهند.

این نوشته ضمن مروری اجمالی بر بستر طبقاتی جنبش سوسیالیستی در جنبش‌های اجتماعی‌ به نقش و جایگاه نیروهای چپ و کمونیست علی العموم و "شورای همکاری" به عنوان متحدترین و بزرگترین ظرف همکاری شش نیرو در هفت سال گذشته بطور خاص می پردازد، که در پرتو آن دستاوردها و کاستی‌های این "همکاری" را در راستای تدارک سیاسی "کنفرانس استکهلم" یاری رسانده باشد

موقعیت نیروهای چپ در جنبش های اجتماعی

نیروهای راست و بورژاویی در دور اخیر دوز "چپ ستیزی" شان شدت یافته است. نگرانی و وحشت آنها قابل درک است. آنها رشد گفتمان چپ در همه جنبش‌های اجتماعی را می بینند. اگر در دوره ای بخشی از مردم که به الگوها و قوانین ارتجاعی اسلامی پشت کرده و به اصلاح طلبان متوهم شدند، اما توده‌های معترض از خیزش دی ماه ۹۶ از توهم آفرینی این طیف هم عبور کردند. شکست جریان اصلاح طلبی و بخش‌هایی از اپوزیسیون راست، به طور عینی گرایش به چپ جامعه را نشان می‌دهد. تشکل‌های پیشرو و رهبران چپ و سوسیالیست در جنبش های اجتماعی که گفتمان چپ در رویکرد آنها دست بالا دارد را تا حد زیادئ در شعارها و مطالبات و بیانیه‌های رادیکال آنها شاهد هستیم. جنبش کارگری با کارنامه میانگین 2000 اعتراض و اعتصاب در سال یکی از پرتحرک ترین جنبش‌های کارگری در جهان است. جنبش زنان نه فقط در قامت جنبش بازنشستگان، معلمان، پرستاران، زندانیان سیاسی و خانواده های دادخواه، بلکه با به شکست کشاندن قانون ارتجاعی حجاب و عفاف چهره خیابان ها و شهرهای ایران را دگرگون کرده است. زندانیان سیاسی با سازماندهی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در پشت میله های زندان مبارزه علیه مجازات اعدام را وارد فاز نوینی کردەاند. وجود طیف گستردەای از فعالان و رهبران رادیکال و سوسیالیست جنبش کارگری، معلمان، بازنشستگان و .. برای سازماندهی اعتراضات و اعتصابات پا به جلو نهادەاند و ماتریال انسانی شکل دادن به یک رهبری سراسری را نسبتا فراهم آورده اند. جنبش دانشجویی به مقاومت ادامه می دهد. جنبش انقلابی کردستان هر از چند گاهی زنده و پیشتاز بودن خود را با ابتکارات جدید نشان داده است. در جریان جنبش انقلابی ژینا، وقتی مردم کردستان بر خلاف استراتژی احزاب ناسیونالیست که مردم را به دخالت قدرت‌های خارجی امیدوار می کنند، در ابعاد توده ای همبستگی خودشان را با جنبش سراسری نشان دادند و ثابت کردند که سرنگونی رژیم را در گرو همبستگی با جنبش سراسری می دانند و از این رهگذر آنها در بعد اجتماعی استراتژی ناسیونالیست‌ها را نقد کرده اند

مطالبات جنبش‌های اجتماعی، جنبش مبارزه علیه حکم اعدام، خواست حق آزادی تشکل، تحصیل و بهداشت رایگان و... همگی مطالباتی هستند که در بخش حداقل برنامه‌های جریان‌های سیاسی چپ بیان شده اند. این مطالبات از دل کار و زندگی کارگران فرودستان جامعه برخاسته است و نیروهای راست راه حلی اقتصادی و اجتماعی برای پاسخگویی به این مطالبات را ندارند و این تنها چپ جامعه است که برایش راهکار و برنامه دارد. اما با همه این احوال این بدان معنی نیست که چپ و بویژه جنبش کارگری نقش هژمونیک پیدا کرده است. چون پیشروی جنبش کارگری و پیروزی این جنبش‌ها در گرو سازمانیابی توده ای و طبقاتی و حزبی، بسیج حول استراتژی سوسیالیستی و خیز برداشتن به تصرف قدرت سیاسی است. امری که ما هنوز از آن فاصله داریم.

تجربه تمام انقلاب‌ها و خیزش‌های انقلابی و تجربه خیزش‌های دی ماه ۹۶، آبان ۹۸ و جنبش انقلابی ژینا در 1401 نشان دادەاند، که بدون حضور جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر در صحنه سیاسی جامعه نمی توان پیشروی و پیروزی جنبش انقلابی را تضمین کرد، بنابراین لازم و ضروری است تمام توان و ظرفیت جنبش کمونیستی ایران و "شورای همکاری" به عنوان بخشی از این جنبش در خدمت متحد کردن سوسیالیست‌های درون جنبش کارگری و دیگر جنبش‌های پیشرو اجتماعی حول استراتژی سوسیالیستی قرار گیرد. شورای همکاری تلاشی جمعی از کمونیست ها در راستای دستیابی به این هدف است که بدون سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی میسر نیست

"شورای همکاری"، دستاوردها و راهکارها!

"شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست" با درس‌گیری از تجارب تلاش‌هایی که قبل‌تر در راستای همگرایی و همکاری بین نیروهای چپ صورت گرفته، اما ادامه کاری پیدا نکرده بود، بعد از یک دوره جلسات مشترک در بین شش نیرو: "اتحاد فدائیان کمونیست"، "حزب کمونیست ایران"، "حزب کمونیست کارگری-حکمتیست"، "سازمان راه کارگر"، "سازمان فدائیان (اقلیت)" و "هسته اقلیت" در راستای ایقای نقش موثرتر و مشترک سوسیالیست ها در اوضاع سیاسی ایران، اولین کنفرانس علنی خود را در سپتامبر ٢٠١٨ در استکهلم با شرکت نمایندگانی از این شش نیرو و حضور جمع وسیعی از نیروهای چپ و کمونیست برگزار کرد و بیانیه خود را تحت عنوان "یک آلترناتیو سوسیالیستی ضروری و ممکن است" معرفی کرد

این سند بر بستر تحلیلی طبقاتی از اوضاع سیاسی، مبانی این همکاری را اینگونه تعریف کرده بود که در جدال جاری در جامعه این نیروها برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی، درهم کوبیدن تمام ارگان‌ها و نهادهائی که قدرت طبقاتِ حاکمه بر آن استوار است مبارزه می کند و سرنگونی جمهوری اسلامی را بر بستر به یک انقلاب اجتماعی، که به خلع ید کاملِ سیاسی و اقتصادی از بورژوازی و استقرار یک نظم نوین کارگری، شورایی و سوسیالیستی، هدف این همکاری تلقی می‌کند.

برگزارکنندگان "کنفرانس استکهلم" به عنوان بخشی از نیروهای متعلق به کمپ کارگر و سوسیالیسم در این سند همچنین اعلام کردند که در مقابل هر نوع بند و بستِ بورژوائی و هر نوع آلترناتیوسازی از بالای سر طبقه کارگر و زحمتکشان خواهند ایستاد و به هیچ دولتِ بورژوائی، که ماهیت اساسی و مشترک آن‌ها تداوم استثمار و سرکوب و بی‌حرمتی است، رضایت نخواهند داد

این اقدام مسئولانه این شش نیرو، علیرغم تفاوت های نظری و سیاسی، اما تعهد به کار مشترک بر اساس اشتراکات، قدم مثبتی در راستای فایق آمدن بر تشتت و پراکندگی بین نیروهای چپ و کمونیست بود. درک مشترک این نیروها در ضرورت پاسخگویی به یک نیاز مبارزاتی که در خدمت تقویت جنبش‌های رادیکال درون جامعه باشد، چند سال است پیگرانه ادامه دارد و این همکاری ها توانسته همدلی و همگرایی بیشتری در بین این نیروها بوجود بیاورد. اعلام موضع گیری مشترک شش نیرو در قبال مسائل سیاسی و طبقاتی روز جامعه، فعالیت در شبکه های اجتماعی، برگزاری کنفرانس‌ها و سیمنارها، جمع شدن بخشی از این نیروها در یک شبکه مشترک تلویزیونی 24 ساعته و در ادامه ایجاد یک تلویزیون مشترک تحت نام "تلویزیون آلترناتیو شورایی" از جمله دستاوردهای این همکاری بوده است.

تغییری که در جمع همکاری مشترک این شش نیرو در طی سال های اخیر به وقوع پیوست، ترک "اتحاد فدائیان کمونیست" و پیوستن " اتحاد سوسیالیستی" به شورای همکاری بوده است.

شورای همکاری با جلسات منظم و نشست های دوره ای، که بیشتر به هدف ارزیابی و برنامه ریزی برای دوره فرا رو تشکیل می شود توانسته است فعالیت های خود را نهادینه کند. ارزیابی این شورا از این چند سال فعالیت مشترک این است که علیرغم نقاط مثبتی که به آنها اشاره شد، هنوز از میزان تاثیرگذاری بر روند اوضاع سیاسی رضایت ندارد و در تلاش است که با گسترش کیفی و کمی فعالیت‌هایش برای پاسخگویی به این دوره خطیر سیاسی که در آن جمهوری اسلامی با بحرانی چند لایه روبرو است و ضعیف تر از همیشه است و نیروهای راست علیرغم شکست های مکرری که خورده اند ولی کماکان در تدارک آلترناتیو سازی‌ها از بالای سر مردم هستند، با اتکا به پایه اجتماعی و طبقاتی اش در جامعه گزینه انقلابی را تقویت کند

"کنفرانس دهم ژانویه استکهلم" تلاشی است در این راستا که معنای عملی ضرورت گسترش، هم در بعد کیفی و هم کمی بررسی شود و پاسخ به این سئوال داده شود که گسترش کیفی از چه مسیری عملی می شود؟ از چه طرقی می توان همکاری و هماهنگی طیف وسیعی از مبارزان چپ و کمونیست منفرد و مستقل را با نیروها و احزاب بوجود آورد؟ چگونه می توان با تشکل‌ها و شوراهایی که در کشورهای مختلف در دفاع از جنبش‌های اجتماعی در ایران فعالیت می کنند همکاری کرد؟ چگونه رسانه‌های موجود نیروهای چپ و کمونیست را به تریبونی برای قطب چپ جامعه ارتقا داد؟

امید است از هم اکنون با برگزاری جلسات و پانل‎های تلویزیونی به تدارک سیاسی و پاسخ به این "چه باید کردها؟" که بتوانیم این اجلاس مهم برویم و این کنفرانس را به سکویی دیگر در راه همکاری و همگرایی بیشتر بین نیروهای چپ و کمونیست تبدیل کنیم.

در شرایطی که روند سرنگونی جمهوری اسلامی از مدتها پیش آغاز شده و پایه های حاکمیت آن یکی بعد از دیگری در حال فروریختن هستند و جامعه در آستانه تحولات سرنوشت ساز قرار گرفته است، شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست به عنوان بخشی از جنبش کمونیستی ایران با متحد کردن فعالین و رهبران چپ و سوسیالیست جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش دانشجویی و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی حول یک استراتژی سوسیالیستی است که می تواند نقش خود را در ساماندهی پایه اجتماعی آلترناتیو سوسیالیستی ایفا کنند. نیروهای جنبش کمونیستی ایران که تاثیرات سیاسی و معنوی آنها بر فضای سیاسی و مبارزاتی در داخل ایران غیر قابل انکار است و بازتاب فعالیت آنها را می توان در تحول آگاهی و شفاف شدن مطالبات جنبش های اجتماعی و نیروی چپ اجتماعی در جامعه مشاهده کرد، فقط با پرداختن به این امر مهم یعنی متحد کردن فعالین سوسیالیست جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی حول ارکان یک استراتژی سوسیالیستی است که می توانند به وظایف تاریخی خود عمل کنند و از این مسیر است که می توانند پیوندهای سیاسی و معنوی خود با جنبش کارگری و چپ اجتماعی را به رابطه ای زنده و ارگانیک ارتقا دهند. کنفرانس شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست که قرار است در ۱۰ ژانویه ۲۰۲۶ در شهر استکهلم برگزار گردد، می تواند با این افق به نقطه عطفی در مسیر ارتقای فعالیت های مشترک در راستای پاسخگویی به نیازهای این دوره تبدیل گردد.

 

یک نظر بنویسید

 

نظرات شما

بدون نظر